- 7678
- 1000
- 1000
- 1000
عمه گفتم به همه باباجونم سفره
مرثیه خوانی شهادت حضرت رقیه (س) با صدای محمود کریمی، سال 1390
متن شعر:
عمه گفتم به همه باباجونم سفره
کاشکی از سفر بیاد آبروم در خطره
بابا مهمونه من خواب ندارم
تا بیاد رو شونه هاش سر می زارم
ای عزیز عمه جون
تو بی خواب و خسته من
من لالایی می خونم سر بزار رو دست من
چرا چشم ناز تو باز می کنی
بخواب عشق من چرا ناز می کنی
بخواب ای دخترکم
لالایی شاپرکم
اگه می خوای که روی پای بابا بشینی
چشماتو رو هم بزار خواب بابا ببینی
با چشات روضه خونه حرم شدی
وای چقدر شبیه مادرم شدی
لالایی دخترکم
لالایی شاپرکم
کاش می شد امشب رو گل احساسم بیاد
بابا جون تنها نیاد عمو عباسم بیاد
می خوابم عمه باید یه کار کنی
بابا جون اومد منو بیدار کنی
چرا چشم نازتو باز می کنی
بخواب عشق من چرا ناز می کنی
لالایی دخترکم
بخواب ای شاپرکم
بابا از خیمه ها که رفتی و دیدی مرا بخواب
داغی بزرگ بر دل کوچک نهاده ای
گر چه ز من لب تو خداحافظی نکرد
می گفت عمه ام به رخم بوسه داده ای
یک بار سر به گوشه ویران بزن ببین
من خاک پای تو به جبین می کشم بیا
کن زنده یاد مادر خود را ببین چه سان
خود را زدرد روی زمین می کشم بیا
متن شعر:
عمه گفتم به همه باباجونم سفره
کاشکی از سفر بیاد آبروم در خطره
بابا مهمونه من خواب ندارم
تا بیاد رو شونه هاش سر می زارم
ای عزیز عمه جون
تو بی خواب و خسته من
من لالایی می خونم سر بزار رو دست من
چرا چشم ناز تو باز می کنی
بخواب عشق من چرا ناز می کنی
بخواب ای دخترکم
لالایی شاپرکم
اگه می خوای که روی پای بابا بشینی
چشماتو رو هم بزار خواب بابا ببینی
با چشات روضه خونه حرم شدی
وای چقدر شبیه مادرم شدی
لالایی دخترکم
لالایی شاپرکم
کاش می شد امشب رو گل احساسم بیاد
بابا جون تنها نیاد عمو عباسم بیاد
می خوابم عمه باید یه کار کنی
بابا جون اومد منو بیدار کنی
چرا چشم نازتو باز می کنی
بخواب عشق من چرا ناز می کنی
لالایی دخترکم
بخواب ای شاپرکم
بابا از خیمه ها که رفتی و دیدی مرا بخواب
داغی بزرگ بر دل کوچک نهاده ای
گر چه ز من لب تو خداحافظی نکرد
می گفت عمه ام به رخم بوسه داده ای
یک بار سر به گوشه ویران بزن ببین
من خاک پای تو به جبین می کشم بیا
کن زنده یاد مادر خود را ببین چه سان
خود را زدرد روی زمین می کشم بیا
تاکنون نظری ثبت نشده است.