- 2427
- 1000
- 1000
- 1000
گلو بوسیدم و دیدم ندارد
مرثیه خوانی شهادت حضرت علی اصغر (ع) با صدای محمود کریمی، سال 1389
متن شعر :
گلو بوسیدم و دیدم ندارد
چنان زخمی زده مرهم ندارد
بمیری حرمله با چشم دیدم
که تیر تو ز نیزه کم ندارد
لالالالالا آروم جونم
چشاتو هم بذار
دردت به جونم
چه تیری دوخت حلقت را به بازو
چه تیری بند زد سر را به یک مو
عبا را می کشم شاید نبیند
نوکش بیرون زده از کنج ابرو
پدر با کودکی پرپر نشسته
به روی خاک ها مادر نشسته
رباب این را فقط تکرار می کرد
سه شعبه دارد و تا پر نشسته
مسلمانند اما گبر هستند
همه خندان ولی بی صبر هستند
گهی با پنجه و گاهی به نیزه
همه مشغول نبش قبر هستند
غریبی پای اقبال تو می گشت
عطش گرد پر و بال تو می گشت
به پشت خیمه ها می دیدم ای وای
کسی با نیزه دنبال تو می گشت
مرا آرام سازی با سرت وای
عزیزم دلنوازی با سرت وای
ز بس شیرین زبانی حرمله هم
شده سرگرم بازی با سرت وای
لالالالالا آروم جونم
چشاتو هم بذار
دردت به جونم
متن شعر :
گلو بوسیدم و دیدم ندارد
چنان زخمی زده مرهم ندارد
بمیری حرمله با چشم دیدم
که تیر تو ز نیزه کم ندارد
لالالالالا آروم جونم
چشاتو هم بذار
دردت به جونم
چه تیری دوخت حلقت را به بازو
چه تیری بند زد سر را به یک مو
عبا را می کشم شاید نبیند
نوکش بیرون زده از کنج ابرو
پدر با کودکی پرپر نشسته
به روی خاک ها مادر نشسته
رباب این را فقط تکرار می کرد
سه شعبه دارد و تا پر نشسته
مسلمانند اما گبر هستند
همه خندان ولی بی صبر هستند
گهی با پنجه و گاهی به نیزه
همه مشغول نبش قبر هستند
غریبی پای اقبال تو می گشت
عطش گرد پر و بال تو می گشت
به پشت خیمه ها می دیدم ای وای
کسی با نیزه دنبال تو می گشت
مرا آرام سازی با سرت وای
عزیزم دلنوازی با سرت وای
ز بس شیرین زبانی حرمله هم
شده سرگرم بازی با سرت وای
لالالالالا آروم جونم
چشاتو هم بذار
دردت به جونم
تاکنون نظری ثبت نشده است.