شب هفتم محرم 99 - مهدی رسولی

زمینه - با سر به میدان آمده الله اکبر حضرت اصغر به میدان آمده این کیست این این کیست این اکبر ثانی ست این در پاسخ هل من معین با سر به میدان آمده پر می شود از ولوله یک دشت شمر و حرمله می آید و انگار یک لشگر به میدان آمده آغاز و انجامش علی فریاد و پیغامش علی نامش علی با قصه ای دیگر به میدان آمده آن سو رذیلت را ببین این سو فضیلت را ببین اتمام حجت را ببین محشر به میدان آمده لبخند او شمشیر او خون گلویش تیر او پرپر به میدان آمده از دیگران گویی حسینی تر به میدان آمده ای مد بسم الله قرآن حسین بن علی نازل شده بر امتی کافر به میدان آمده انا و اعطینا بخوان اسرار ناخوانا بخوان قرآن حق با سوره ی کوثر به میدان آمده با گریه ی تیرافکنش گاه تلذی کردنش دست من است و دامنش دلبر به میدان آمده طفل غریب کیست این صبر و شکیب کیست این امن یجیب کیست این مضطر به میدان آمده آن بلبل برگ گل خوشرنگ در منقارها آن ساقی با آخرین ساغر به میدان آمده از کربلا گل می دهی درس تکامل می دهی آلاله ای از نسل پیغمبر به میدان آمده من از علی اصغرت این نکته را آموختم باید فدایی شد اگر رهبر به میدان آمده

شور - به کی اعتماد کنم خودت بگو منم و تو و هزار تا آرزو حرف مرگ و زندگیمون وسطه زندگی من بساط روضته اگه بنا به مردنه کی بهتر از محرم کجا بهتر از روضه ها برای کی بهتر از تو کجا بهتر از کربلا بمیرم بمیرم برا انگشترت بمیرم بمیرم واسه زخم سرت بمیرم برای ناله ی مادرت بمیرم برات حسین روضه ی تو اعظم مصائبه شبیه نماز و روزه واجبه اومدم رو زندگیم قمار کنم من اگه فدات نشم چکار کنم برای عاشق شدن کی بهتر از خود تو کی بهتر از جوونی بذار برا تو بمیرم چجوری خودت می دونی بمیرم بمیرم ترک خورده لبهات رمق نیست تو صدات بمیرم شکسته تموم دنده هات بمیرم برات حسین بشماری بیشتر از ستاره ها زخمای این تن زیر دست و پا وسط تموم این مصیبتات به فدای روضه ی مخدرات اگه بنا به غارته چرا کهنه پیراهنت چرا این همه سر و صدا برای چی گهواره و برای چی گوشواره ها بمیرم بمیرم برا حال رباب بمیرم که مردن همه از اضطراب می کشن می کشن می کشن با طناب بمیرم برات حسین

دودمه ترکی