منو
شهادت حضرت مسلم (ع) 96 - حنیف طاهری

شهادت حضرت مسلم (ع) 96 - حنیف طاهری

  • 5 تعداد قطعات
  • 20 دقیقه مدت قطعه
  • 522 دریافت شده
مرثیه خوانی شهادت حضرت مسلم (ع) با صدای حنیف طاهری، 1396

قطعات

  • عنوان
    زمان
  • 20:27
    روضه - ساعات عمر من همگی غرق غم گذشت دست مرا بگیر که آب از سرم گذشت مانند مرده ای متحرک شدم، بیا بی تو تمام زندگی ام در عدم گذشت می خواستم که وقف تو باشم تمام عمر دنیا خلاف آنچه که می خواستم گذشت تا کی غروب جمعه ببینم که مادرم یک گوشه بغض کرده که این جمعه هم گذشت شاعر : حمیدرضا برقعی
  • 3:52
    زمینه - رویِ دار العماره ، اشکِ چشمام میباره سلامِ من به آقام با لب پاره پاره پایِ عشق تو میمیرم ، غمِ عشقت چه شیرینه ولی شرمندتم آقا ، هم? درد من اینه کوفه پرِ غم ، کوفه پرِ درد ، کوفه شهر نامرد جانِ اکبرت ، جانِ زینبت ، سمت حرم برگرد از این اشکِ خجالت ، لبِ خشکم میشه تر نیا برگرد مدینه ، بیا از کوفه بگذر گرد غربت رو پیشونیم ، منم و اوج حیرونیم مِنایِ مسلمت کوفه ، برا تو میشه قربونی این بی وفاها ، این بی حیاها ، عهدت و شکستن دارم میبینم روزی که دستِ زینبتُ بستن کوفه پرِ غم ، کوفه پرِ درد ، کوفه شهر نامرد جانِ اکبرت ، جانِ زینبت ، سمت حرم برگرد
  • 5:03
    شور - کم ما و کرمت می بری مون حرمت روزی منو کن که بمونیم زیر بیرق غمت ای آقای من برا غم های تو می بارم اگه روضه ت نیام آوارم فقط یک کربلا کم دارم مصباح الهدی ای خون خدا دستم رو بگیر شاه کربلا ریزه خوار سفرتم می دونی آوارتم چاره ی دردام تو هستی به خدا بیچارتم این چشمامو من به عکس کربلا می دوزم گدای هر شب و هر روزم دارم پای غمت می سوزم درد و درمونم حسین آروم جونم حسین تا که خون هست توی رگ هام با تو می مونم حسین ای آقای من دلیل اشک چشمامی تو چقدر خوبه که آقامی تو رفیق بی کسی هامی تو
  • 5:03
    شور - رندان تشنه لب را آبی نمی‌دهد کس گویی ولی شناسان رفتند از این ولایت در زلف چون کمندش ای دل مپیچ کانجا سرها بریده بینی بی جرم و بی جنایت چشمت به غمزه ما را خون خورد و می‌پسندی جانا روا نباشد خونریز را حمایت در این شب سیاهم گم گشت راه مقصود از گوشه‌ای برون آی ای کوکب هدایت از هر طرف که رفتم جز وحشتم نیفزود زنهار از این بیابان وین راه بی‌نهایت
  • 3:47
    روضه - هنوزم میشه عاشق بود ولی دلدادگی سخته شهیدامون نشون دادن چقد آزادگی سخته هنوز هستن شهیدایی که بی نام و نشون میشن لباس خاکی می پوشن غرور آسمون میشن شهادتش یقین بدون که از دعای فاطمه ست لحظه ای که شهید میشه سرش رو پای فاطمه ست عزیز فاطمه سلام عزیز مادرم سلام عاشق بی سر و صدا مدافع حرم سلام تن مجنونو آوردن مقیم کوی لیلا بود با این که عمری نگذشته دلش اما یه دریا بود قدم هرجا که میذاره می پیچه عطر خوب یاس روی سربندشون وقتی نوشته کلنا عباس اجر شهید این مسیر با پهلوون کربلاست حضرت زهرا به خدا مادر این دلاوراست رفیق زینبی سلام عزیز برادرم سلام سینه زن تو هیئتا مدافع حرم سلام عزیز فاطمه سلام عزیز مادرم سلام عاشق بی سر و صدا مدافع حرم سلام

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

    تاکنون نظری ثبت نشده است.

تصاویر

پایگاه دعا و نغمه های مذهبی