ایام شهادت امیرالمؤمنین، امام علی (ع)- شب بیستم ماه رمضان 98 - سید مجید بنی فاطمه

مناجات - امشب ای خالق یکتا همه را میبخشی در شب قدر خدایا همه را می بخشی ای کریمی که همه ریز خوره خوان تو اند سفره ات هست مهیا همه را میبخشی گرچه ما غرق گناهیم ولی از یر لطف میکنی باز مدارا همه را میبخشی به علی احمد و زهرا به حسین و به حسن تو به این حرمت اسما همه را میبخشی مهر و کینه دو پر و بال عروج دل ما است به تولی و تبری همه را میبخشی شیعه ی حیدر و اتش چه قدر بی معناست مطمینم که به مولا همه را می بخشی دست خالی نرود هیچکسی از اینجا تو در این لیله ی احیا همه را میبخشی ان قدر لطف و عنایت به همه داری که نه فقط اهل دعا را همه را میبخشی یک نفر گر که دعایش به اجابت برسد شک ندارم که تو یک جا همه را می بخشی به خدایی تو سوگند که در وقت سحر وسط گریه و نجوا همه را میبخشی پر توبه بده تا سوی تو پرواز کنم تا ببینم که چه زیبا همه را می بخشی من زمین خورده ام اما نه شبیه عباس به زمین خوردن سقا همه را میبخشی

روضه و مناجات

روضه - انقدر رمق نداری پسرم دیگه دستاتم که بالا نمیاد این که سر نگه داری جای خودش دیگه حتی نفست جا نمیاد بعیده که اب به خیمه برسه بعیده که درد من دوا بشه برو میدون شاید اون که اب رو بست از لبای تو خجالت بکشه توی میدون چخبر شد یه دفعه صدای هلهله اومد به حرم بابا یه قدم میاد به سمت من دوباره میره به میدون پسرم اخه من که مادرم با رفتنت پسرم خودت بگو چیکار کنم صد تا ارزو واست داشتم داشتم اخه با سر بند به مو چیکار کنم تو که تب کرده بودی ولی الان بمیرم که دست و پات سرده علی تیری که از ما علمدار رو گرفت با گلوی تو چکار کرده علی روی صورتت دارم خاک میریزم خدا واسه هیچکسی این رو نخواد تو رو پشت خیمه پنهون میکنم الهی حرمله این ورا نیاد گیسو سپید این قبیله منم روی منو زمین نزن ای رباب دیگه بلند شو برو زیر سایه جون سکینه جون من ای رباب ستاره ی تو دیگه در نمیاد ستاره هام فدا ستارت رباب تو شیر خواره دادی من چهارتا شیر شیر هام فدای شیرخوارت ای رباب اینجا که میشینی و لالا میگی تا اسمونا صدای من میره تو گریه بر بچه ی خود میکنی آبروی بچه های من میره

زمینه - از پای نیزه لالایی میگم شاید بخوابه از روی نیزه چشماش هنوزم دنبال ابه هر بار خودم رو میزنم تو خواب میاد به دیدنم دستاشو حلقه میکنه بازم به دور گردنم ای مادر فدای غیرتت هی میگی نزن تو صورتت لالایی علی اصغرم لالایی علی اصغرم لالایی علی اصغرم شرمنده هستم از روی ماهت ماه بلندم کاش میتونستم چشماتو روی نیزه ببندم ای کاش بمیره مادرت زخم تموم حنجرت چیزی نمونده از دلم چیزی نمونده از سرت از کنج لبت به لطف تیر خون جاری شده به جای شیر لالایی علی اصغرم لالایی علی اصغرم لالایی علی اصغرم تو قبر که رفتی با خنده قلب من رو شکستی رو نیزه هر بار من رو میدیدی چشماتو بستی افتاده لرزه تو تنم تو فکر سنگ دشمنم یعنی سر تو ایندفعه میفته روی دامنم تا برگرده چشمام از حرم خندیدی رو نیزه اصغرم لالایی علی اصغرم لالایی علی اصغرم لالایی علی اصغرم

شور - لالالالا گل پونه لالالالا علی اصغر لالالالا گل گندم بخواب مادر حرف عمو نشد نداره وقتی میگه که اب میاره اگه نشد دعا میخونم خدا برات بارون بباره ببار بارون که قلبم خون خونه ببار بارون گلم زنده بمونه ببار بارون ببار اینجا کویره ببار بچم جلو چشمام نمیره لالالالا گل پونه لالالالا علی اصغر لالالالا گل گندم بخواب مادر ای گل چه زود دست خزان کرد پرپرت رفتی و رفت خنده ز لب های مادرت هر کس که دید رأس تو بر روی نیزه ها آهی کشید و گفت که بیچاره مادرت لالالالا گل پونه لالالالا علی اصغر لالالالا گل گندم بخواب مادر