ولادت حضرت علی اکبر (ع) 93 - ارضی، کریمی،طاهری،میرداماد، بنی فاطمه و سازور

شعر خوانی - منصور ارضی - باختیم و ظفر به دست آمد سوختیم و جگر به دست آمد گریه کردیم و پر به دست آمد هر چه در این گذر به دست آمد همه با دردسر به دست آمد با مس تیر زرگری کردن کارهای پیمبری کردن دل ما را کبوتری کردن سال ها کیمیاگری کردن تا از این خاک زر به دست آمد خاک پا هست صحبت زرهاست اشتیاق نوکر هاست حرف حرفه تقرب تن هاست کار زلف علی اکبرهاست اگر از شب سحر به دست آمد در شب زلف او قمر پیدا در پسر جلوه پدر پیدا پدر از چهره پسر پیداست مهر اولاد در جگر پیداست زین پدر این پسر به دست آمد بحر را در کتاب ریخته اند در گِل او گلاب ریخته اند در رگش بوتراب ریخته اند صد و ده خم شراب ریخته اند تازه طوبی ثمر به دست امد آمده خوش اذان اربابم.. قمر آسمان اربابم پسر مهربان اربابم به فدای جوان اربابم همه از ما پسر به دست آمد کربلا تاپسر زمین افتاد روی زانو پدر زمین افتاد پدرش هر قدر زمین افتاد عمه اش بیشتر زمین افتد خسته تا محتضر به دست آمد سر خود را حسین تا برداشت کربلا را سر و صدا برداشت خواهرش آمد و عبا برداشت تکه ها را ز هم ز جا برداشت بدنی مختصر به دست آمد

سرود - حسین سازور - قصه ی مجنون رویا شده دوباره لیلی رسوا شده دل دو عالم شیدا شده حضرت ارباب بابا شده ارباب،بااین گل،بااین ماه،بایدگفت ماشاالله اسیر عشقیم آزاده ایم پای ولایت ایستاده ایم به نسل کوثر دل داده ایم ما گداهای شهزاده ایم ارباب ... آسمونا ملک صد در صدت ارباب ... ما فدای پسر ارشدت ارباب،بااین گل،بااین ماه،بایدگفت ماشاالله دلاوری که دلبر بوده مثل قیامت ، محشر بوده توی مدینه اکبر بوده کربلا اسمش حیدر بوده تو این عشیره می فروشه جای رقیه رو زانوشه تا که لباس جنگ می پوشه شونه به شونه با عموشه اکبر اولین سید حسینیه اکبر الگوی کشور خمینیه اکبر بی مانند،بی همتاست،نوه ی لافتی ست

سرود و شعر خوانی - محمود کریمی - قلبم به رسوایی مصمم شد حسرت گریبان گیر مریم شد یک تکه از عمامه مولا کم شد علی اکبر معمم شد

مدح - محمدرضا طاهری - نیمه شب ها سجده پروردگارش دیدنی ست خضر در قاب زلال چشمه سارش دیدنی ست مثل وقتی که پیمبر بود با آن احترام بین مردم در مدینه اعتبارش دیدنی ست خاطرات حضرت زهرا فدایی می شود این خرامان رفتنِ در رهگذارش دیدنی ست دست و دل بازیش رفته به کریم اهل بیت نور آتش سر در دارالقرارش دیدنی ست خود به استقبال مهمان عزیزش می رود لقمه ای از دست های سفره دارش دیدنی ست زندگی هشت معصوم خدا در یک کتاب حاصل عمر حسین و انتشارش دیدنی ست وه به این شاگرد ممتاز یل ام بنین کم ندارد چیزی از آموزگارش دیدنی ست یک تنه در بین لشکر گرد و خاکی می کند کوفه هم لزرید برق ذوالفقارش دیدنی ست میمنه تا میسره وقتی که جولان می دهد لشگری از ترس خشم این جوان جان می دهد با دو ابروی کجش شمشیر بازی می کند لحظه ها ی غارت دل یکه تازی می کند انتظار دیگری هم نیست از این طایفه این پسر مثل پدر بنده نوازی می کند

سرود - طاهری و کریمی - عشاق خشکشون زده بازم محمد اومده هر کسی دیده اکبرو یاد می کنه پیمبرو می گن حسین پدر شده صاحب گل پسر شده اومده حیدر ارباب بگو ای نوکر ارباب یا علی یا علی یا علی اکبر ارباب کی سرمسته کی مدهوشه بره برداره ره توشه می خوایم اتراق کنیم پایین پای شیش گوشه

مدح و سرود - میرداماد و طاهری - تا که کام عشق را شیرین کنی بوسه ای چون قند چیز دیگری ست من اسیر تیغ ابرویم ولی آنچه دل را کَند چیز دیگری ست حرف بسیار است اما موی دوست موقع سوگند چیز دیگری ست دلم افتاده تو دام علیعبد حسینم غلام علی کوری چشم دشمن اربابم اسم بچه هاشو می ذاره به نام علی علی اکبر پسر ارشد اربابه علی اکبر گل سرسبد اربابه علی اکبر نه فقط که شبیه زهراست جمع علی و محمد اربابه دل علی علی دلبر علی علی سرور علی علی آقا علی اکبر علی علی

سرود - بنی فاطمه - دنیای من به تو وابستگی داره و دنیا بی تو تب دلواپسی داره و دنیای من بی تو داغونه شور عشقت با دل من چه ها کرده و اسمت اقا شده نقش قلب عاشق و دنیای بی تو مثل زندونه من بی تاب تو ام تو دنیای منی من مجنونت شدم تو لیلای منی من از اول بخوای نخوای مبتلاتم من از اول یکی از این نوکراتم من از اول دیوونه کربلاتم چشم عالم شده مبهوت چشم تو ماه ارباب شده ماه جمال تو و دنیا مجنون و تو لیلایی تو ارباب دل پاک جوونایی و روی ماهت شده آیینه ی احمد و تو آروم جون بابایی ای عشق مادر و ای دنیای حسین دل بردی از پدر ای لیلای حسین