منو
ولادت امام علی (ع)، حاج منصور ارضی

ولادت امام علی (ع)، حاج منصور ارضی

  • 5 تعداد قطعات
  • 7 دقیقه مدت قطعه
  • 346 دریافت شده
مدیحه سرایی به مناسبت 13 رجب ولادت امام علی (ع) با صدای حاج منصور ارضی، سال 1397

قطعات

  • عنوان
    زمان
  • 7:09
    با نام و یاد تو امام مهربانی پیچیده در عالم نسیم زندگانی تو پیدایش کون و مکانی آقای عالم، مهدی صاحب زمانی تو نیل، تو زمزم، تو دجله، تو فراتی تو جوشش هر چشمه ای، آب حیاتی باران به اذن توست بارش دارد آقا بر سبزه ها دست نوازش دارد آقا قلب همه ذرات هستی بی قرارت زهرای مرضیه بود چشم انتظارت ای افتخار احمد مختار برگرد با ذوالفقار حیدر کرار برگرد با تلخی وشیرینی اش یک سال سر شد صبح ظهور تو کمی نزدیک تر شد امسال آغازش چو دُری در صدف شد تحویل سالم رو به ایوان نجف شد آغاز هر سالم امیرالمومنین است چون احسن الحالم امیرالمومنین است تقدیر و اقبالم امیرالمومنین است امضای اعمالم امیرالمومنین است حبّ علی در سینه ی ما جا گرفته دستان ما را حضرت زهرا گرفته فریاد مظلومان عالم یا علی شد معراج ما تا عالم بالا علی شد مثل نجف بر خاک مشهد سر گذاریم سلطان علی موسی الرضا را دوست داریم شاه خراسان سایه اش روی سر ماست الطاف او پشت و پناه رهبر ماست سلطان به رعیت روزی سالانه داده است باب عنایات به ما باب الجواد است ما در تمام عمرمان در زیر دِینیم از کودکی خاک کف پای حسینیم در سختی ایام فتح باب داریم مثل حسین بن علی ارباب داریم جان شهیدان به خون غلتیده برگرد سوگند بر طفل گلو ببریده برگرد
  • 4:51
    اشک از دیده سر در آورده چشم من شعر تر در آورده از مضامین، پدر در آورده یا کریمی که پر در آورده می برد تا حریم پاک نجف خُم ما و شراب تاک نجف چشم افتاد تا به قامت تو سجده کردیم ما به هیبت تو به خلایق برای طاعت تو تا که ابلاغ شد ولایت تو همه روز ازل بلی گفتیم صد و ده مرتبه علی گفتیم آفریده است زلف تو شب را ماه رویت هزار کوکب را چشم مستت خُم لبالب را می گزیدند حوریان لب را از رُخت تا خدا نقاب گرفت کهکشان رنگ آفتاب گرفت عکس تو در میان قاب افتاد با طلوعِ تو آفتاب افتاد تا که از چشم تو شراب افتاد دهن جنّ و انس آب افتاد ای خداوند باده، خلق شدی چِقَدَر فوق العاده خلق شدی تا خدا خیره شد به چشمانش گفت هفت آسمان به قربانش دست حیدر سپرد سُکانش خلقت آغاز شد به فرمانش پس عوالم در اختیار علی است ما همه سائل تو خلق شدیم ما برای دل تو خلق شدیم قطره ایم و شکوه دریایی بانی خلقت گداهایی نذر شمع تو پَر تراشیدیم سوختیم و جگر تراشیدیم این چنین ما اگر تراشیدیم بَهر طوف تو سر تراشیدیم کعبه را در طوافِ خود دیدی تا عبایی سیاه پوشیدی نفست روح داده ایمان را نور بخشیده نص قرآن را کعبه تا دید فخر انسان را پای تو چاک زد گریبان را ای مقرب ترین نشانه ی حق سینه چاک شماست خانه ی حق
  • 5:32
    تا در آفاق بحث هست تو شد جبرئیلی نخورده مست تو شد بال او منبر الستِ تو شد دست پرودگار دست تو شد شب معراج مصطفی می دید دست هایی که سیب می بخشید تو درخشان شهاب نیمه شبی آینه دار جلوه ی های ربی به خداوند تک یل عربی زره لیلة المبیت نبی مرگ در پیش پات می لرزد اجل از هیبت تو می ترسد یال دُلدُل در اختیار علی ست جنگها عرصه ی شکار علی ست معرکه ها در انحصار علی ست سیف الاسلام ذوالفقار علی ست سیل خشمش شکست سدها را بر زمین کوفت عبدودها را دست تو بذر عشق می کارد از نگاه تو فضل می بارد تن این منکرین چو می خارد چه کسی خطبه "بی الف" دارد شرزه ی شیرِ کلام رامِ علی ست آیه های خدا کلام علی ست دام بگذار ما کبوترتان یک به یک می شویم پرپرتان درک آدم کجا و محضرتان رد شمس است کار قنبرتان این کرامات کسر شان شماست بس که حد مقامتان بالاست خنده ی سبز تو صنوبرساز بام پلک ترت کبوترساز نمک سفره ی تو قنبرساز خاک نعلین تو ابوذرساز بوسه زد عرش بر قدم هایت روی دوش نبی ست جاپایت کاش پاییز را بهار کند دل ما را به غم دچار کند تا از این دردها فرار کند صید آزاده را شکار کند ماهی برکه رستگار شود تا به قُلّاب تو سوار شود
  • 6:22
    ابر شب گریه ام که می بارم میثمی از تبار تمارم سالیانی ست تشنه ی یارم عطش وصل عشق را کم کن نخل دار مرا فراهم کن ای که از دیگران سری مولا با خداوند می پری مولا تو که آنقَدر دلبری مولا بار بُنجُل نمی خری مولا کاش من هم مقیمتان بودم کنج حُجره گلیمتان بودم ذره ای با گدا تساهل کن چند سالی مرا تحمل کن خرج مرا خودت تقبل کن در رکوعت به من تفضل کن من به جز نوکری نمی خواهم از تو انگشتری نمی خواهم سر که دادیم سرسپرده شدیم سر بازار کشته مرده شدیم زیر پای نگار بُرده شدیم پا که خوردیم و سالخورده شدیم پیر عشقت شهید می گردد نوکری روسفید می گردد دور آخر به ما جواب بده دست ما هم کمی شراب بده دل ما را نکن کباب، بده مُهر ما را "ابوتراب" بده دائما مَست می به کف باشد مُهر اگر تربتش نجف باشد کاش ما را به حق شاه نجف بنویسند در پناه نجف شاهراه خداست راه نجف کعبه ی ماست بارگاه نجف زائرانی که مسخ ایوانند سمت حیدر نماز می خوانند ذکر تسبیح اولیاء حیدر ساحل امن انبیاء حیدر به خدا می رسیم با حیدر یک علی راه مانده تا حیدر امتحان جز ولی شناسی نیست غیر زهرا علی شناسی نیست علّت خلق ماسوی زهرا بانی خنده ی خدا زهرا بِضعَةٌ مِن مصطفی زهرا روح ایمان مرتضی زهرا گوهر عاشقی تبلور کرد حیدر از فاطمه تشکر کرد جسد عشق جان گرفت امروز لال بود و زبان گرفت امروز زانوانش توان گرفت امروز خانه تا بوی نان گرفت امروز یا علی خانه ی تو شکل گرفت تاج شاهانه ی تو شکل گرفت یاس تا روی آینه "ها" کرد عشق تصویر تازه پیدا کرد حیدر از فاطمه تقاضا کرد تا کمی بندگی تماشا کرد غرق در ذات اقدس رَب بود او ز نور خدا لباب بود سنگ تا فرصت محک برداشت تنِ آیینه ای ترک برداشت زخم ناسور دل نمک برداشت غاصبی لقمه ی فدک برداشت کوچه ی تنگ، تنگ تر شده بود و دلی سنگ، سنگ تر شده بود دست سنگین که از سری رد شد درد سیلیِ سخت بی حد شد آهِ پروردگار مُمتَد شد پسرش دید صحنه را، بد شد گوئیا پنج تن زمین خوردند پیش چشم حسن زمین خوردند
  • 2:05

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

  • کاربر مهمان
    خوب است

تصاویر

پایگاه دعا و نغمه های مذهبی