منو
وفات حضرت زینب (س) مجید بنی فاطمه

وفات حضرت زینب (س) مجید بنی فاطمه

  • 7 تعداد قطعات
  • 3 دقیقه مدت قطعه
  • 774 دریافت شده
مرثیه خوانی وفات حضرت زینب (س) با صدای مجید بنی فاطمه، سال 1395


قطعات

  • عنوان
    زمان
  • 3:30
    یک سال می شود که تو هم پر کشیده ای من هم به سوگ پر زدن تو نشسته ام شاید به جا نیاوری ام آشنای من میبینی از فراق تو خیلی شکسته ام چون آفتاب بر لب بامم که مثل تو مانده به زیر صورت خورشید پیکرم ای تشنه لب به یاد ترکهای لعل تو لب تشنه مانده ام به نفسهای آخرم بی تو تمام باغ تو رنگ خزان گرفت بی تو پری برای پریدن نمانده بود صحرای داغ،پای برهنه،لبان خشک نایی دگر برای دویدن نمانده بود چندیست رفته قوت دیدن ز دیده ام بنگر به راه رفتن خواهر که دیدنیست دارم هنوز بر تنم از آن مسافرت یک باغ پر بنفشه برادر که دیدنیست
  • 8:05
    من زینبم که زخمی بغض و بهانه ام مضمون سرخ یک غزل عاشقانه ام من روضه خوان حمله صد تازیانه ام پروانه ام که سوخته ام کنج خانه ام دستان درد آرزویم را به باد داد یک آه سرد آرزویم را به باد داد پاییز شد هوای بهاری که داشتم بر باد رفت دار و نداری که داشتم پرپر شدند ایل و تباری که داشتم lمانند کربلا کس و کاری که داشتم دستان روزگار مرا بی حسین کرد من را اسیر داغ شه عالمین کرد من بودم و عزای بیایان کربلا بچه یتیم های پریشان کربلا بر روی نیزه ها سر عطشان کربلا خون می گذشت از سر ایوان کربلا با یاد زخم های تنش گریه می کنم هر شب برای پیروهنش گریه می کنم یادم نمی رود که دل از غصه ها گرفت شلاق هایشان به تنم بی هوا گرفت دیدم که چکمه ای به روی سینه پا گرفت یک خنجر شکسته حسین مرا گرفت دیدم سرش جدا شد و باور نداشتم جای حسین کاش که من سر نداشتم حالا عزای زخم تنت قاتلم شده کابوس دست و پا زدنت قاتلم شده با نیزه زیر و رو شدنت قاتلم شده خون لخته های در دهنت قاتلم شده یادم نرفته خاطره گوشواره را گودال و ازدحام و تنی پاره پاره را بعد از وداع بود که روزم سیاه شد عباسمان که رفت حرم بی پناه شد با تازیانه ها بدنم راه راه شد با من هر آنچه شد وسط قتلگاه شد با اینکه روزگار به غارت مرا سپرد دست کسی و لی به پر معجرم نخورد از هم گسست بعد تو شیرازه ام حسین انگار داغدار غمی تازه ام حسین من در غمت شریک و هم اندازه ام حسین مجروع سنگ خورده دروازه ام حسین می رفت بعد غربت صحرای کربلا نیمی ز من به ناقه و نیمی به نیزه ها
  • 8:15
    عمه ی سادات من برات بمیرم از داغ تو ماتم می گیرم فدای تو ، تویی ناموس کبریا تویی بانوی کربلا روحی نفسی لک الفداء فدای تو ، تو که ماتم کشیده ای تو که سرو خمیده ای تو که قطعاً شهیده ای کیه که ندونه همیشه می مونه دین و آیین و قرآن زیر دِینِت وجودت وجودش نبودی نبودش یه دونه گریه کن واسه حسینش وآی وآی وآی وآی داری میری کم کم با قد خمیده صبر تو بانو سر رسیده یه سال و نیم روضه خونی و سینه زن واسه ی عشق بی کفن تو و اون کهنه پیرُهن یه سال و نیم تو فقط اشک و ناله ای داغ یک باغ لاله ای عزادار سه ساله ای دمای آخرت پیش چشم ترت خاطراتی میاد واست عذابه امون از دل تو شده قاتل تو که جا مونده رقیه تو خرابه وآی وآی وآی وآی اونکه تو رو کشته غصه های شامه اون غصه ی بزم شرابه . تو که دیدی قامتای کمونی رو روبروت رقص خولی رو لبای خیزرونی رو چی کشیدی با روی نیلی و کبود جایی که محرمی نبود شنیدی طعنه از یهود دیدی که دیگه داری میری حالا دم می گیری بیا که خواهر تو خیلی تنهاست ای پناه حرم سایه ی رو سرم برای دیدنت بی تابم عباس وآی وآی وآی وآی
  • 6:11
    همه رفتند و من جا ماندم ای دوست ز بخت بد به دنیا ماندم ای دوست چرا رفتی مرا با خود نبردی که بعد از تو تنها ماندم ای دوست ببین از داغ تو خیلی شکستم بیا این ساعت آخر کنارم که روی زانوی تو سر گذارم دعا کن زودتر جان بر لب آید که دیگر طاقت ماندن ندارم عزیز بی گناهم کی می آیی پناه بی پناهم کی می آیی به در مانده هنوز ای یار چشمم رفیق نیمه راهم کی می آیی نه که در دیده سوی دیدنم نیست توان دادن جان در تنم نیست چنان آبم نموده آتشت که گمانم جسم در پیراهنم نیست ببین از داغ تو خیلی شکستم شکستم که چنین از پا نشستم شکسته دشمنت از بس دلم را چنان گشتم که نشناسی که هستم شکستن که چنین از پا نشستم شکسته دشمنت از بس دلم را چنان گشتم که نشناسی که هستم به یادت در نوای آب آبم چنان تو زیر تیغ آفتابم تو راحت خفته ای در خانه ی قبر ولی من از غمت خانه خرابم دعایی کن دل آواره ام را بده چاره دل بیچاره ام را هنوز از آن سفر دارم برادر به همره چادر صد پاه ام را لباس تو در آغوشم برادر صدایت مانده در گوشم برادر تو ماندی بی کفن بر خاکِ صحرا چگونه من کفن پوشم برادر سراسر نیزه می بینم به خوابم سر و سرنیزه می بینم به خوابم نمی خوابم اگر یک دم برادر تورا بر نیزه می بینم به خوابم من و کابوس شمشیر و تن تو تماشای به غارت بردن تو تورا سر نیزه ها بردند و مانده برای من فقط پیراهن تو دلم هر روز پای نیزه می رفت که خونت در گلوی نیزه می رفت چه می شد مثل سرهای شهیدان سر من هم به روی نیزه می رفت
  • 5:47
    از همه دنیا دلم تنگه توئه یه ساله بعد عاشورا دلم تنگه توئه بریدم از همه دنیا دلم تنگه توئه غرورمو له کردن داداش بعد تو یادت میاد می گفتم بیا هر طوری بود روزمو شب کردم بدون تو من همش تب کردم کاش می شد باز مثه اون روزا کناررت باشم پیشت برگردم تو خبر داری از دلم خون دلها خوردم حسین تو نبودی با یاد تو روزی صد بار مردم حسین حسین پیچیده باز اون ناله هنوز مادرم تو گوداله رو سینم پیرهنت مونده عجب پیرهنی تو گودال دیدمت گفتم نمونده بدنی خودم دیدم نامردا با سنگ می زدن با کعب نی هاشون تا حرم می زدن از ویروونه یک کبوتر پر زد رقیه سادات یه شب پر زد بین بازار سر عباس و رو نیزه مثل ستاره سر زد بی علمدارت سختمه چقدر تنهایی بد می رسید هر کس تا حرم با غلافش ما رو زده حسین پیچیده باز اون ناله هنوز مادرم تو گوداله
  • 8:33
    همه التماس چشمای ترم یه شب جمعه حرمه با پدر مادرمه بخدا کربلات حسین آرزوی آخرمه پر میگیرم امشب تا حرمت آقا خاطره ها دارم با حرمت آقا ای سنما قبله نما عاشق ترم کن شاه وفا خون خدا روزیم حرم کن جانم حسین جانم حسین جانم حسین جان جانم حسین جانم حسین جانم حسین جان همه دنیامو گرفته عشق تو میشه یه بار نگام کنی راهی کربلام کنی واسه یه بارم شده با اسم کوچیک صدام کنی نوکرت از سفرت نون و نمک خورده به روضه هات آقا دلم گره خورده درد به درم در میزنم با خسته حالی باز اومدم زانو زدم با دست خالی ای سنما قبله نما عاشق ترم کن شاه وفا خون خدا روزیم حرم کن به خدا جون میدم برات منم یه روز وسط سینه زنیا وسط گریه زاریا خواهشم اینه که فقط لحظه آخرم بیا تموم دنیامو بهت بدهکارم هیچ وقت ازت آقا دست برنمی دارم ساقی من ناجی من پر کن پیاله بی روضه ها دنیای من خواب و خیاله ای سنما قبله نما عاشق ترم کن شاه وفا خون خدا روزیم حرم کن
  • 7:04
    توی قلب من ،میدونی جز تو کسی نیست جای هر سلام ، یه کربلا پام بنویس ای صبح سپید،ای شاه شهید از کودکی ام به غم تو دلم شده مبتلا مجنون توام ،‌مدیون توام بی تاب زیارت یک شب جمعه ی کربلا ای ذکر مدام ، ای ختم کلام ارباب غریب منا علیک سلام حسین وای حسین وای شب جمعه ها به تو توسل می کنم غم دوریتو دارم تحمل می کنم ای جان دلم ‌سلطان دلم من منتظرم که بیای آقا لحظه ی آخرم رویای منی ،‌دنیای منی تابوتمو کاشکی آقا بیارن تا دم حرم سر سحرم سوز جگرم هر شب به سرم دارم هوای حرم ای ذکر مدام ، ای ختم کلام ارباب غریب منا علیک السلام حسین وای حسین وای تا نفس دارم میخام فقط گریه کنم پای مقتل تو خط به خط گریه کنم وای از بدنت ، پس کو کفنت وای از دم مغربو ، روضه گودی قتلگاه افتاده علم ،‌ می سوزه حرم وای از غم زینب و غربت خیمه ی بی پناه ای خون خدا ،‌شاه شهدا از دامن تو دستم ،‌نمیشه جدا ای ذکر مدام ، ای ختم کلام ارباب غریب منّا علیک السلام حسین وآآآی حسین وآآآی حسین وآآآی

مشخصات

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

  • کاربر مهمان
    خوب

تصاویر

پایگاه دعا و نغمه های مذهبی