منو
شهادت امام علی النقی (ع)، مجید بنی فاطمه و حسین سیب سرخی

شهادت امام علی النقی (ع)، مجید بنی فاطمه و حسین سیب سرخی

  • 11 تعداد قطعات
  • 4 دقیقه مدت قطعه
  • 1388 دریافت شده
مرثیه سرایی به مناسبت سوم رجب شهادت امام علی النقی (ع) با صدای مجید بنی فاطمه و حسین سیب سرخی، سال 1395

قطعات

  • عنوان
    زمان
  • 4:48
    اندازه ی یه قطره اشک آبی تو خیمه نبود گشتم توی این همه مشک، آبی تو خیمه نبود تو بخواب شاید که بابات آبی پیدا بکنه تو بخواب می تونه عموت دَشتو دریا بکنه لالایی می خونم با چشم بسته تو آغوشی لالایی می خونم چه فایده تو که بیهوشی بارون ببار که تشنگی پرپر کرده غنچه مو این کوفیا به راحتی سر می بُرن بچه مو پسرم تو شیش ماهگی از دنیا دل بریدی جیگرم می سوزه علی با تیر از خواب پریدی لالایی می خونم برا گلویی که شد پاره لالایی می خونم که دیگه خالیه گهواره لالایی می خونم با چشم بسته تو آغوشی لالایی می خونم چه فایده تو که بیهوشی
  • 2:51
    بی مادری کشیدم کسی خبر نداره چادر خاکی دیدم کسی خبر نداره بی خبرند مردم از حال من خسته بی خبره زینب از دستی که شد بسته خون بود و خون بود، مادر نیمه جون بود واسش بمیرم آخه خیلی جوون بود وسط کوچه دیدم که نفسش بریده چادرشو یه گوشه رو صورتش کشیده بی خبرند مردم من بدجوری ترسیدم هیچکی ندید اما جون دادنشو دیدم درد من این بود مادر رو زمین بود دیدم از اون روز دیگه خونه نشین بود خون بود و خون بود، مادر نیمه جون بود واسش بمیرم آخه خیلی جوون بود
  • 1:28
    دوباره باز شده بی قرار گیسویت شدند جمع ملائک مقیم در کویت تو امتحان نشده سربلند تاریخی تویی همان که خدا هم شده ثناگویت دخیل بسته فرشته به چادرت بانو و مست کرده صبا را نسیم خوش بویت پیمبر از نفست بوی عشق می شنود به وجد آمده حیدر ز بانک یا هویت
  • 13:12
    زهرا تو را قسم به دیده تر به حال التماس حیدر بگو چه بر سر تو آمد میان شعله پشت آن در زهرا رسد به گوش من شبانه صدای اشک مخفیانه گمان کنم به بازوی تو نشسته زخم تازیانه زهرا بگو چرا دو دیده بستی عصای من چرا شکستی بگو چه شد میان کوچه که روی خاک غم نشستی زهرا مرو تو را به جان حیدر زهرا دگر مزن سخن ز رفتن مزن شراره بر دل من شنیده ام ز کوچه داری هزار و یک نشانه بر تن زهرا چکیده خون به ابروی تو ورم گرفته بازوی تو به ضرب پای مرد جنگی شده شکسته پهلوی تو زهرا مرو تو را به جان حیدر زهرا مرا شکسته پر کشیدن غریب و خون جگر کشیدن به پیش چشم پر ز خونت تو را چهل نفر کشیدن زهرا در آن کشاکش نفس گیر دگر شدم ز جان خود سیر همان دمی که زد مغیره به بازویت غلاف شمشیر زن جوان مرا می زدند نامردا مدینه فاطمه ام را در احتضار انداخت و یک غلاف که دست چهل نفر چرخید و دست فاطمه را عاقبت ز کار انداخت دری که ساختم آخر به من خیانت کرد گرفت آتش خود را به روی یار انداخت خودم ز سینه ی او میخ را در آوردم زهرا بهار من خزانت آمد چه بر سر امانت آمد به زیر دست و پا که بودی صدای استخوانت آمد خوشی ز عمر ندیده خدا نگهدارت صنوبری که خمیده خدا نگهدارت مادرش آمده گودال مچرخان بدنش استخوان های گلویش ز قفا ریخت به هم دیدم دوباره خواب کربلا رو خواب علمدار شما رو چو دیده ام ساقی بی دست گرفته دست نوکرا رو مولا دوای درد بی قراری می خوام بیام برای یاری اگر علمداری نداری مدافع حرم که داری زهرا مرو تو را به جان حیدر
  • 6:13
    دلم مجنون صحرای حسین است سرم خاک کف پای حسین است بهشت ارزانی خوبان عالم بهشت من تماشای حسین است به وقت مرگ چشمم را نبندید که چشم من به سیمای حسین است خوش آن صورت که در فردای محشر در آن نقش کف پای حسین است طواف کعبه ام روی حسین است بهشت جاودان کوی حسین است تمام عاشقان را قبله ی دل در آن طاق دو ابروی حسین است بود پرونده ام چون برگ گل صاف در آن پرونده امضای حسین است اگر آید هزاران یوسف از راه حسین بن علی همتا ندارد حسینی باش و در محشر نگویند چرا پرونده ات امضاء ندارد گنهکاران عالم را بگویید که بخشیدن فقط کار حسین است
  • 2:58
    حسین جانم همه هستم فدای تو دلم تنگه برای کربلای تو آه یحسین ومصابه ای ساقی لب تشنگان ای جان جانانم، سقای طفلانم داغت شکسته پشت من ای راهت جانم، سقای طفلانم
  • 2:10
    دلم مدیون چشماته ابالفضل لبم مهمون دریاته ابالفضل غزال خوشگل ام البنینی که عباس اسم زیباته ابالفضل به تو گفتن عمو جونم عمو جون تموم عشق ساداته ابالفضل توی ویرونه ها خواب رقیه هنوزم گرم رویاته ابالفضل
  • 1:20
    ای که گفتی از غمت دردم مداوا می کنی من که مُردم پس چرا امروز و فردا می کنی یا بُکُش یا چاره ای ای دردمندان را دوا تا به کی جان دادن ما را تماشا می کنی یک گل میان علقمه فتاده دستش جدا بر روی خاک ابالفضل بر مشامم می رسد هر لحظه بوی کربلا بر دلم ترسم بماند آرزوی کربلا تشنه ی آب فراتم ای اجل مهلت بده تا بگیرم در بغل قبر شهید کربلا
  • 7:09
    این شبا بی تاب یه زیارت بودم بدجوری دلتنگ شب هیئت بودم تو خبر داری از دل بی سامونم همه جا گفتم که به حسین مدیونم شبای تنهایی می بینی اشکامو زیر لب می خونم جان آقامو جان آقام، سنه قربان آقام، سیدالعطشان آقام شور عشقت ارباب همیشه شیرینه واسه دردای من اسم تو تسکینه خیلی ساله عمر این رفاقت با تو برا من تا آخر می مونی تنها تو تا ابد کارم کاش از تو خوندن باشه این چراغ روضه روشن باشه الهی که چراغ روضه هات روشن باشه زیر پرچم تو یه دنیا سینه زن باشه میده بوی تو رو هر کی دوسِت داره با تو خوشبختم و بی تو یه آواره سینه زن هات یکی از یکی آقاتر خدا نوکراتو برات نگه داره خدا نگه داره گریه کناتو خدا نگه داره سینه زناتو خدا نگه داره زائرای کرب و بلاتو شور عشقت ارباب همیشه شیرینه واسه دردای من اسم تو تسکینه وقتی دلتنگ میشم، وقتی که غمگینم می شینم عکسای حرمو می بینم وقتی موج اشکام مثل موج دریاست همدم تنهاییم سیدالشهداست بدر فاطمی نور کلامی سیدالشهداء یا بن احمد خیر الانامی سیدالشهداء یا حبیبی طبیب فؤادی نور عینی و خیر مرادی سیدی و شفیع معادی یا عزیزالله یه کاری کن برام یه کاری کن تموم شه بی قراریام بشه منم یه بار حرم بیام آقام آقام آقام حسین حسین حسین
  • 6:01
    با تو خوبه روزگارم بی تو آرامش ندارم با تو دنیام روبه راهه بی تو اما بی قرارم هر کجا بگردی تو دنیا هیچ کجا این همه نوکر نیست به کی من رو بزنم آخه کسی از تو مهربون تر نیست بدَم المظلوم بدَم العطشان بدَم الغریب کرب و بلا یا الله پسر زهرا نفس مولا بابی انت و امی ابی عبدالله کاش منم حاجت روا شم تا دم مرگ با تو باشم من نمی تونم یه لحظه از تو و روضه ت جدا شدم تو که دست خیری آقا جان خیر دنیامونو تضمین کن دم آخرم بیا و با تربتت کاممو شیرین کن به تو محتاجم شده معراجم به خدا همین شبای روضه های تو نفسم ارباب برسم ارباب الهی یک شب جمعه کربلای تو بدَم المظلوم بدَم العطشان بدَم الغریب کرب و بلا یا الله پسر زهرا نفس مولا بابی انت و امی ابی عبدالله دوری از تو سخته آقا من خیالم تخته آقا هر کسی که با تو باشه تا ابد خوشبخته آقا آرزومونه تو این دنیا پای عشقت همقسم باشیم چی می شه یه روز بیاد ما هم یه مدافع حرم باشیم حرمت عشقه عَلَمت عشقه به خدا رو دست تو نیومده ارباب میره تا جنت از همین هیئت هر کسی برای تو سینه زده ارباب بدَم المظلوم بدَم العطشان بدَم الغریب کرب و بلا یا الله پسر زهرا نفس مولا بابی انت و امی ابی عبدالله
  • 4:48
    شاه قامت قیامتی داریم دلبر با ابهتی داریم نسل در نسلمان ابالفضلی است درِ این خانه قدمتی داریم وِرد لبهایمان ابالفضل است هر زمانی که حاجتی داریم آرزوی بهشت را نکنیم زیر این خیمه جنتی داریم تا که دست بریده یاور ماست انتظار قیامتی داریم خاک سرداب علقمه نشدیم از خدا ما شکایتی داریم دستت جدا شده که بگیری تو از کَرم دست کسی که در به در بوتراب شد وقتی شنید اُم بنین قصه ی تو را از ماجرای دست تو قلبش کباب شد

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

  • کاربر مهمان
    بسار عالی
  • کاربر مهمان
    اجرتون با امام حسین عالی

تصاویر

پایگاه دعا و نغمه های مذهبی