- 561
- 1000
- 1000
- 1000
میلاد سرداران کربلا 98 - میثم مطیعی
مدیحه خوانی میلاد سرداران کربلا با صدای میثم مطیعی، 1398
قطعات
-
عنوانزمانتعداد پخش
-
سرود - ذکر مدام ما نام حسینه مستی عالم از جام حسینه رویای بیکرون دلیل هر جنون زمین و آسمون رام حسینیه به خرمن منکرای عاشورا شور حسینیا مثِ آتیشه کاخ سفید دشمن انشاءلله حسینیهی ولیِ عصر میشه هم پرچم عشق رو شونه هاس هم ذکر مولا تُو خونه هاس دیوونه های آقامونیم عالم به کام دیوونه هاس الحمدلله عاشقتم لبیک یا حسین، هر روز و هر شب لبیک یا حسین، شبیه زینب نذر نگاهشه فدای راهشه این جونی که براش رسیده بر لب شکر خدا بسیجی این راهیم شکر خدا که عاشق و خونخواهیم بگو تا بدونه تموم دنیا ما همه سپاهیِ ثاراللهایم الحمدالله که عاشقم الحمدالله که راهیام بودم تا امروز بسیجی و از این به بعد هم سپاهیام هم پرچم عشق رو شونه هاس هم ذکر مولا تُو خونه هاس دیوونه های آقامونیم عالم به کام دیوونه هاس الحمدلله عاشقتم شاعر : امیر رضا یزدانی
-
مدح - یادم آمد شب بیچتر وکلاهی که به بارانی مرطوب خیابان زدم آهسته و گفتم چه هواییست خدایی من و آغوش رهایی سپس آنقدر دویدم طرف فاصله تا از نفس افتاد نگاهم به نگاهی دلم آرام شد آنگونه که هر قطر? باران غزلی بود نوازش گر احساس که میگفت فلانی! چه بخواهی چه نخواهی به سفر میروی امشب چمدانت پر باران شده پیراهنی از ابر به تن کن و بیا! پس سفر آغاز شد و نوبت پرواز شد و راه نفس باز شد و قافیهها از قفس حنجره آزاد و رها در منِ شاعر منِ بیتابتر از مرغ مهاجر به کجا میروم اقلیم به اقلیم خدا همسفرم بود و جهان زیر پرم بود سراسر که سر راه به ناگاه مرا تیش? فرهاد صدا زد: نفسی صبر کن ای مرد مسافر قَسَمت میدهم ای دوست سلام من دلخست? مجنون شده را نیز به شیرین غزلهای خداوند به معشوق دو عالم برسان. باز دلم شور زد آخر به کجا میروی ای دل که چنین مست و رها میروی ای دل مگر امشب به تماشای خدا میروی ای دل نکند باز به آن وادی... مشغول همین فکر و خیالات پر از لذت و پر جاذبه بودم که مشام دل من پر شد از آن عطر غریبی که نوشتند کمی قبل اذان سحر جمعه پراکنده در آن دشت خداییست. چشم وا کردم و خود را وسط صحن و سرا عرش خدا، کربوبلا مست و رها در دل آیینه جدا از غم دیرینه ولی دست به سینه یله دیدم منِ سر تا به قدم محو حرم بال ملک دور و برم یکسره مبهوت به لاهوت رسیدم چه بگویم که چه دیدم که دل از خویش بریدم به خدا رفت قرارم نه به توصیف چنین منظرهای واژه ندارم سپس آهسته نشستم، و نوشتم: فقط ای اشک امانم بده تا سجد? شکری بگذارم که به ناگاه نسیم سحری از سر گلدست? باران و اذان آمد و یک گوشه از آن پرد? در شور عراقی و حجازی به هم آمیخته را پس زد و چشم دلم افتاد به اعجاز خداوند به ششگوش? معشوق خدایا! تو بگو این منم آیا که سراپا شدهام محو تمنا و تماشا فقط این را بنویسید رسیدهست لب تشنه به دریا دلم آزاد شد از همهمه دور از همه مدهوش غم و غصه فراموش در آغوشِ ضریح پسر فاطمه آرام سرانجام گرفتم شاعر: سید حمیدرضا برقعی
-
سرود - اگه دلتنگی بگو حسین اگه تنهایی بگو حسین ما رو مجنون کرده یک نگاش اگه با مایی بگو حسین غوغا دارد بهشت برین آمد گویا زین العابدین مستجابه همه دعاها تو هم بگو آمین گل به سر عاشقا بریزید گلپسر مرتضا اومده هم یل ام بنین رسیده هم علی کربلا اومده چشما از شوق امشب تره شبای تیره، پشت سره اومده اونکه با نام او همه ی سختیا می گذره یا ثاراالله تا روی لَباس چِشمای ما سمت کربلاس نامش عشقه، قربونش بشم که پرچمش بالاس باز من و عشق گرامی تو کشته منو نام نامی تو جان جهان، خاک جُون توئه عشق، یکیه از اسامی تو شاعر: میلاد عرفانپور
-
سرود - سیاه چشم و کشیده ابرو به قبله مایل ابوالفضائل درخت طوبی و سرو موزون و ماه کامل ابوالفضائل خلیل عصمت، کلیم غیرت، مسیح سیما، ذبیح سیرت حسن کرامت، حسین قامت، علی شمایل ابوالفضائل کتاب فضل پدر تو بودی که باب فضل پدر تو بودی کسی نگفته تو را ز فضل پدر چه حاصل ابوالفضائل! لبان عطشان شنیده بودم ولی به دریا ندیده بودم رسول باران، امیر طوفان، امام ساحل ابوالفضائل چه دست افشان و پای کوبان و اشک ریزان و مشک خیزان ابوالعجائب، ابوالغرائب، ابوالخصائل، ابوالفضائل.. مدافعان حرم کجایند تا علمدارشان تو باشی که سر نکوبد دوباره زینب به چوب محمل ابوالفضائل!... همینکه ماه من از در آید، خروش از هر طرف برآید ابوالفضائل ابوالفضائل ابوالفضائل ابوالفضائل شاعر: مهدی جهاندار
-
مدح - قمر آسمان مولایی بی نظیری...عزیز و آقایی مادرت گرچه نیست بنت نبی تو عزیز وجود زهرایی دستهایت سخاوت محض اند مفتخر گشته ای به سقایی از میان تمام عالمیان تو علمدار آل طاهایی آسمان بهشت سهم تو است از ازل، اهل عرش اعلایی گاه دلداده ای و گه دلدار گاه مجنون و گاه لیلایی در وفاداری و ادب ، کامل نام زیبای تو ابوفاضل ای خدای ادب، اطاعت محض غیرت بی کران، شرافت محض خار چشمان منکران علی یل ام البنین، شجاعت محض مشک تو روی بال جبرائیل دست بارانی ات ، سخاوت محض آیه های وجودت عشق ویقین هستی ات ذوب در ولایت محض نوکرٍ نوکران تو عباس پادشاه است در سعادت محض بند بند وجود توست حسین همه بود و نبود توست حسین تو علمدار لشکری عباس تکیه گاه برادری عباس چون تو هرگز نیافریده خدا که چونین کرده دلبری عباس در رجز خوانی ات شبیه پدر اسدالله و محشری عباس در میان تمام هاشمیان ماه زیبای حیدری عباس مادرت گفته در حضور حسین کن غلامی و نوکری عباس قلب زینب کنارت آرام است سرو رعنای خواهری عباس ای عموی لبان تشنه? دشت زمزمی یا که کوثری عباس..! ای عزیز دل و نگار حسین تپش قلب بی قرار حسین شاعر: خانم نعیمه امامی
-
سرود - روشنی و برکتِ شعبانی تو جان عالمینی و جانانی تو ما بنده ی توایم، تو مرادی ما مرید نه مثل کوفیا، بنده های زرخرید به خلقت خدا، صد درود و آفرین خدا برای ما، چه حسینی آفرید ?حسین حسین حسین، ذکرلبهامه حسین حسین حسین، دین و دنیامه حسین حسین حسین، خواب و رویامه? کربلاییا به مولا دل دادن کربلاییا همیشه آمادهن نِمیره از سَرِ، عاشقا هوای تو منم یکی از اون، خیل عاشقای تو برا جهاد و خدمتگزاری تا ابد همیشه راهیَن سیل عاشقای تو حسینیون زدن دل به دریاها به حکمِ بسم الله مجراها سپاه جان به کفهای عاشورا ?حسین حسین حسین، ذکرلبهامه حسین حسین حسین، دین و دنیامه حسین حسین حسین، خواب و رویامه? آسمون به دست سقا می گرده گِردِ قامتش یه دنیا میگرده کسی که ضرب شستش شبیه حیدره کسی که از همه آسمونیا سَره همین که حمله ور میشه سوی میمنه فراری میشه دشمن به سمت میسره خدای غیرت و کوه احساسه شکوه کربلا افضل الناسه یه مَرده تُو جهان اونم عباسه ?حسین حسین حسین، ذکرلبهامه حسین حسین حسین، دین و دنیامه حسین حسین حسین، خواب و رویامه? شاعر: امیر رضا یزدانی
-
مدح امام سجاد (ع) - نسیم پنجم شعبان ز راه آمده است صدای پای بهاران ز راه آمده است ببین بدون پیمبر بدون جبرائیل دوباره آیه ی قرآن ز راه آمده است میان بیش? شیران هاشمی امشب غزال عرصه ی ایمان ز راه آمده است فقط نه اینکه ز راه آمده عزیز عرب عزیز دختر ایران ز راه آمده است شب تولد فرزند شاه دختر ماست زبان مادری او زبان کشور ماست شاعر : محسن عرب خالقی
تاکنون نظری ثبت نشده است.