- 807
- 1000
- 1000
- 1000
شهادت امام هادی (ع) 93 - میثم مطیعی و امیر عباسی
مرثیه خوانی شهادت امام هادی (ع) با صدای میثم مطیعی و امیر عباسی، 1393
قطعات
-
عنوانزمانتعداد پخش
-
روضه - بالاتری ز مدح و ثنا أیها النقی ابن الرضای دوم ما أیها النقی با حبّ تو عبادت ما عین بندگی ست هادی آل فاطمه یا أیها النقی دارم ولی شناسی خود را ز نور تو مولای من ولی خدا أیها النقی با آن نقاوت نقوی یک نگاه کن پاکیزه کن وجود مرا أیها النقی با صد امید همچو گدایان سامرا پر می کشیم سوی شما أیها النقی بخشنده تر ز حاتم طائی تویی تویی مسکین ترم ز هرچه گدا أیها النقی من هرچه خواستم تو عنایت نموده ای یک حاجتم نگشته روا أیها النقی گردد جوانی ام همه ترویج مکتبت جانم شود فدای تو یا أیها النقی باید برای غربت تو بی امان گریست با ناله های حضرت صاحب زمان گریست شرمنده از قدوم تو چشمان جاده بود دشمن سواره آمد و پایت پیاده بود آن ناخن شکسته و آن کاروان سرا توهین به ساحت تو برایش چه ساده بود بارانی ست از غم تو چشم سامرا با دیدن تو اشک ملک بی اراده بود وقتی که آسمان ز غمت سینه چاک شد دیدی که عرش سر روی زانو نهاده بود زهر ستم چه با جگر پاره پاره کرد دیگر نفس ... نفس ... به شماره فتاده بود شکر خدا که دشمن تو خیزران نداشت هر چند دل ، شکسته از آن بزم باده بود آقا بیا و با دل غرق به خون بخوان از آن سه ساله که پدر از دست داده بود جانش رسید بر لبش از ضربه های چوب وقتی کنار طشت طلا ایستاده بود آرام قلب خسته اش از دست رفته بود چشم به خون نشسته اش از دست رفته بود شاعر : یوسف رحیمی
-
زمینه - امیر عباسی - به چشمم ره گریه وا شد چه شور و بساطی به پا شد به یاد عزیزان زهرا دلم راهی سامرا شد عجب سامرای غریبی حریمش به رتبه رفیع است بسوزد دل گریه کن ها که قدری شبیه بقیع است ازین داغ عظمی زند ناله زهرا واویلا واویلا واویلا واویلا واویلا واغربتا... اگرچه عزیزان زهرا به درد دو عالم طبیبند چه گویم هنوزم به قرآن ائمه غریب غریبند علی رغم این دشمنی ها وَ بی شرمی اهل عصیان من ِ شیعه هم غافلم از مقامات اعلای آنان بیایید شویم یار به اولاد زهرا به کسب علوم و به کار و به تقوی لبیکَ یابن الحیدر... یکی از همانها که گفتم بُود هادی آل احمد گل گلشن آفرینش ز خوبان عالم سرآمد چو اجداد خود آن زمانه ز حقّ خودش گشته محروم به دست ستمکار طاغوت غریبانه گردیده مسموم سراسر شرر شد از آن زهرا کینه تو گویی دلش سوخت به یاد مدینه واویلا واغربتا... پسر کشته ی آتش زهرا وَ اشک دو عالم روانه ولی مادر و آتش در ولی مادر و تازیانه بُوَد تا ابد غرق ِ در اشک نگاهم سوی خاک کوچه که زهرا به پیش امامش فتاده روی خاک کوچه قلوب ملائک گرفتار زهراست دل هر دو عالم عزادار زهراست واویلا واغربتا...
-
شور - حالا که من از حرم دورم درمونم صبره آخه مجبورم یه سلام میدم به سوی حرم کربلا آرزو دارم بمیرم با غم کربلا غم کربلا منو میکشه دل من فقط به حرم خوشه حسین وای… صل الله علیک یا اباعبدالله بابی انت و امی یا ثارالله می دونم نوکری بلد نیستم می دونی این قدا که بد نیستم هر چی باشم گریه کنم هر چی باشم سینه زنم هر جایی که روضه به پاست یه پای ثابتش منم سفره داره کرمی سایه ی سرمی مهربون تر از مادرمی ابی عبدالله، ابی عبدالله ...
-
نوا و روضه
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان