- 561
- 1000
- 1000
- 1000
شهادت امام موسی کاظم (ع) 97 - میثم مطیعی
مرثیه خوانی شهادت امام موسی کاظم (ع) با صدای میثم مطیعی، 1397
قطعات
-
عنوانزمانتعداد پخش
-
روضه
-
زمینه - تموم دلا، شبیه هم گریونه، گریونه نفس به نفس، خدا خدا میخونه، میخونه روز نجات یه بی گناه از زندونه، زندونه اگه روز آزادیه، چرا نکردن احترام زنجیر بسته دخیل، چرا به دستای امام بر تختهی دری، دریا رو میبرند با دست بسته باز، مولا رو میبرند با گریهی مهر و ماه، همسفر اشک و آه تشییع شده یک مسموم، یا بقیة الله به گریه گذشت، شب و سحر، واویلا واویلا به سوز دل و به چِشم تر، واویلا واویلا به صورتش خورده ارث مادر، واویلا واویلا امامرضا گرید بر آن، ?مُعذَّبِ قَعر سُجُون? از جنّت فاطمه، نوحه کند با قلب خون چون قلب شیعیان، آن ساق پا شکست لرزیده ساق عرش، عرش خدا شکست شد زاده ی ثارالله، مسموم زهر جانکاه صاحب عزا تسلیت، یا بقیة الله قدم به قدم، تاکربلات میخونم میخونم باپای دل و با چشمای بارونم بارونم منو خودت کربلا کشوندی میدونم میدونم حرارت عشقت حسین، تودلای آزادهست لب ترکن جون بخواه، دلای ما آمادهست پاها پر آبله، تا بین الحرمین سرها به روی دست، لبیک یاحسین ما لشکر روح الله، با بیرق ثارالله تا پای جونیم پای، مهدی عجل الله شاعر : میثم مومنی نژاد و اکبر شیخی
-
شور - نمیتونم، از تو و حرم تو نخونم مث عابس تو میزنم داد آخه مجنونم روزا تو حرم کربلاتم شبا گنبدتون جلو چشمام لحظهی جون دادن کنارم باش بی تو حرومه همه آرزوهام ای بی کفن حسین جان ارباب من حسین جان مجنونم، به تو و روضه هات مدیونم به تو و غم تو وابسته اس دل پرخونم غم تو شده آب و گل من علمت سرپناه دل من یه نگاه به من از کرمت کن عشق توئه همهی حاصل من دور از وطن حسین جان ارباب من حسین جان شب و روزم، شده اینکه برا تو بسوزم چشامو به ضریح قشنگت آقا میدوزم منم اون که میمیره رو دستات تو که آقای عشقی و احساس دوس دارم که بشم زائر تو دل منو ببری صحن عباس دریا تویی اباالفضل سقّا تویی اباالفضل شب جمعه، مادری تو حرم گریونه با قد خم و پهلوی زخمی داره میخونه پسرم فدای لب تشنهت مادرت برای تو بمیره لحظهی دست و پا زدن تو از پیش چشای زهرا نمیره صدپاره تن حسین جان ارباب من حسین جان
-
دم پایانی - یا حسین یا حسین شعلهی عزای تو چراغ کربلای تو توو دلم روشنه پرچم قیام تو صراحت کلام تو تا ابد با منه درس آزادگی توو همین مجالس مصیبت مُحرّمه توو لهوف سیّد و توو مقتل مُقرّمه یاد من دادی که، زیر بار ستم تا قیامت نرم یا حسین یا حسین یا حسین عزیز فاطمه یا حسین یا حسین باز به من بها دادی به اشک من صفا دادی مجلست اومدم پس هنوز امید داری به من که ساده میگذری گرچه خیلی بدم یا حسین یا حسین من کجا لیاقت اقامه عزای تو؟ من کجا و کشتی نجات روضههای تو؟ من کجا و حرم؟ خیلی ممنونتم خیلی مدیونتم یا حسین یا حسین یا حسین عزیز فاطمه یا حسین یا حسین کاش مث مدافعا، توو سوریه توو سامرا هدیه میشد سرم ارتشت مسلحه، نذاشته پای ابرهه وا بشه توو حرم آرزوم اینه که جوری که تو دوست داری خدا رو بندگی کنم آرزوم اینه مث شهیدا زندگی کنم آرزوم یک کلام: اربعین آقا! کربلا میخوام یا حسین یا حسین یا حسین عزیز فاطمه حجت بن الحسن از نجف تا کربلا رو، لابلای موکبا رو جستجو میکنم بلکه بین زائرا، ببینمت توو کربلا آرزو میکنم حجت بن الحسن پرچم تو مژدهی قیام پابرهنه هاست آرزوی قلبی تمام پابرهنه هاست خون شد از انتظار، این دل بیقرار این دل بیقرار حجت بن الحسن العجل عزیز فاطمه شاعر : محسن رضوانی
-
نجوا با امام زمان (عج) - به گیسوی کسی بستم ، سر زلف خیالم را که شیرین می کند یادش ، دَم تحویل سالم را فقیری دوره گردم ، مستمند أحسَنُ الحالم به اُمّیدی که زیباتر کند امسال ، حالم را هزاران یوسف مصری فدای ماه رویی باد که شوقش می برد از چاه چشم ، آب زلالم را چه رزقی بهتر از اشکی که می ریزم ز هجرانش خدایا دم به دم افزون کن این رزق حلالم را سبویش ، آروزیش ، خاک کویش را خداوندا مگیر از من گرفتی گر همه مال و منالم را دخیل شال سبزش می شد آری مطمئن هستم نمی بستم به زنجیر گنه ، گر دست و بالم را به وصلش می رسم یا نه ! نمی دانم ، نمی دانم ولی ای کاش پاسخ می فرستاد این سوالم را شاعر: محمد قاسمی
کاربر مهمان