ولادت امام محمد باقر (ع) 93 - مهدی سلحشور

سرود - آروم ندارن تو سینه ها دلای زائر پرواز می کنن مثل کبوتری مهاجر تو آسمون مدینه منتظر می مونن تا بشن همه خاک پای امام باقر باقر العلوم نور خدا باقر العلوم مشکل گشا باقر العلوم نور خدا باقر العلوم مشکل گشا زمزم کوثر نگاش کوثر زمزمه لباش هستی همه فداش آقا باقر العلوم باقر العلوم باقر العلوم خورشید ازل صبح سپید عالمینه اون آقایی که برا همه نور دو عینه هم نواده ی دختری کریم عالم هم نواده ی پسری امام حسینه باقر العلوم یابن الحسن باقر العلوم یابن الحسین خورشید کرامته امید شهادته عشق بی نهایته آقا کارش دلرباییه محبوب خداییه امشب کربلاییه دل ها

مدح - بر لب ساحلی که جا ماندم شادم از اینکه که کشتی ام آمد باید امشب به آسمان بروم چون که ماه بهشتی ام آمد باید این شهر را مناره کنیم آسمان را پر از ستاره کنیم یا من ارجو لکل خیر بیا تا به سمت شما اشاره کنیم روی بال فرشته های خدا همصدا با دعای ماه رجب بفرستید با ملائک عرش صلواتی به وسعت امشب شب میلادهایمان مثل شب دلدادگی، شب وصل است این بهاری که از خدا داریم یک بهار چهارده فصل است آری امشب که جشن می گیریم شب میلاد فصل پنجم ماست گل بریزید روی خاک بقیع که بقیعش بهشت مردم ماست اسمتان مثل اسم پیغمبر در میان نوشته های خداست نامتان هم همیشه در همه جا ذکر خیر فرشته های خداست آب یعنی که روشنایی علم علم یعنی که نور پاک شما پس عصا را شما زدی بر آب تا گذر کرد حضرت موسی لحظه ای که به نطق می آیی از کلامت طبیب می ریزد قوم جابر به شوق می آید از درختی که سیب می ریزد نامتان را به زیر لب می برد که به آتش پرید ابراهیم گوشه ای از شکوه نور شماست ملکوتی که دید ابراهیم از پدر هیبت حسینی را در رگ و خون و جان و تن دارید از طریق سیادت مادر سیرت و صورت حسن دارید بی ولای علی و مهر شما فایده ای نمی کند ایمان دین چه چیزی است جز ولای شما یا چه چیزی است جز محبتتان وقتی از کوچه ها عبور کنید کوچه از شوق می شود دریا بس که در وصفتان به هم گفتند اشبه الناس به رسول خدا چارمین میوه ی دل حیدر چارمین نور چشمی مادر جابر آورده پیش محضرتان اشتیاق سلام پیغمبر شاعر : رحمان نوازنی

سرود - کار تو دلبری کار ما نوکری سروری محشری یک کلام نوه حیدری تو ابا جعفریو ما هم شیعه جعفری سروری محشری یک کلام نوه حیدری صدای قلبم میگه دمادم اومده پنجمین اختر رسول خاتم گل پیمبر شفیع محشر میون گهواره میخونه انا ابن الحیدر انا ابن حیدر کعبه شور و شعف قدح می به کف مدح و ثنای آقا شده برا ما هدف خودمونو هر جوری شده می رسونیم نجف برات شیعه برا مدینه میون دستای گرم زین العابدین دنیا بدونه مولود خونه نوه ارشد حضرت اربابمونه انا ابن الحیدر شب ولادته بارونه رحمته عاشقا صف بکشید آخه موسم بیعت به کوری چشم دشمنا عشقم ولایته ما سر فرازیم به تو مینازیم صحن و سرات و با حضرت مهدی میسازیم جشنتو آقا می کنیم برپا کوری چشم وهابیا و سلفی ها

شعرخوانی - سلام ای شمع جمع آفرینش سلام ای نور چشم اهل بینش سلام ای پنجمین مرآت احمد سلام ای باقر آل محمّد خردمندان عالم پای بندت دل اهل طریقت در کمندت جنان کوی فقیر مستمندت جهان آفرینش پای بندت عبادت سجده بر خاک تو برده ولایت آب از جوی تو خورده ز حسن خلقت ای دریای غیرت نه تنها دوست، دشمن هم به حیرت ادب یک شاخه گل از بوستانت رجب نهر بهشت دوستانت عبادت بی‌شما امضا ندارد ولایت بی‌شما معنا ندارد شما آیات را تعبیر کردید اطیعو? را تفسیر کردید تأسّی بر شما یعنی هدایت اطاعت از شما یعنی ولایت