منو
فاطمیه دوم 96 - شب دوم - محمود کریمی

فاطمیه دوم 96 - شب دوم - محمود کریمی

  • 7 تعداد قطعات
  • 8 دقیقه مدت قطعه
  • 732 دریافت شده
مرثیه سرایی به مناسبت شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) با صدای حاج محمود کریمی، سال 1396

قطعات

  • عنوان
    زمان
  • 8:51
    لال شده قلم تو دستم که مدح دریا بنویسم که از یه دنیا غم و غربت باید یه دنیا بنویسم از دل مهربون مردی که تنگه قدر آسمونا از چشایی که راه گرفته خیره شده به دور دورا اون که با تیغ تیز صلحش دستای فتنه گر قلم شد از برکات صلح اون مرد، پرچم کربلا علم شد کرب و بلا هنوز برپاست، از پی محکمی که ساخته غیر خدا و آل عصمت، حسن رو هیچکی نشناخته ما که تموم عمرمون رو غیر کَرَم ازش ندیدیم فقط به پای درد دلهاش خوندیم و گفتیم و شنیدیم فقط شنیدیم که با لطفش عالمی رو اسیر کرده غصه ی تنهایی حیدر بین گلوش گیر کرده شنیدیم از زخم زبونا که صلح بی دلیل کردی غصه چقدر که هی می گفتن مسلمین رو ذلیل کردی درد دلت چقدر زیاده، قصه ها بس کی گریه داره هیچکی نمی تونه خودش رو یه لحظه جای تو بزاره کی می تونه یه لحظه حتی به پای منبری بشینه به پای منبری که نُقلش سَبِ امیر مومنینه روزا و شب های کی انقدر با درد و خاطره عجینه کی می تونه یه عمر هر روز قاتل مادرو ببینه یه وقتایی که چشم ابریش به سمت عمق آسمونه فقط خدا می دونه با ماه چه روضه ای داره می خونه
  • 11:11
    روضه ی بی کسی حیدر، روضه دود و در و دیوار روضه ی ناله های مادر، روضه ی خون روی مسمار طناب دور دست بابا، نشون روی دست مادر هق هق خواهرش تو کوچه، میون دست و پا برادر روضه ای که نوشته تاریخ، پیر و جوون گفته شنیده ولی تا مادرش نفس داشت دم نزد از غمی که دیده کاشکی قدم بلندتر بود از رو سرم دستی که رد شد مادر تو کوچه ها نشست و فقط بگم که خیلی بد شد دیدم با چشمای پر از اشک رو خاکا گوشواره شکسته دیدم رو خاک کوچه گریون مادر آسمون نشسته غرورم را شکسته خنده ی نامحرمی یا رب چه دردی دارد آن کوچه که با دارو نمی افتد جماعت داشت می آمد، دلم لرزید می گفتم که بیخود راه نامردی به ما این سو نمی افتد کشیدم قد به روی پایم و آن لحظه فهمیدم که حتی رد باد سیلی اش بر گونه می افتد به روی شانه ام دستی و دستی داشت بر دیوار به خود گفتم خیال تخت باشد، او نمی افتد میان خاک می گشتیم و می گفتم چه ضربی داشت خدایا گوشواره این قدر آن سو نمی افتد نشد حایل کند دستش، گرفته بود چادر را که وقتی دست حایل شد کسی با رو نمی افتد
  • 5:40
    منم و عمری روز خوش ندیدن همه ی دردا رو با جون خریدن به یاد مادرا از دل کشیدن شنیدن کی بود مانند دیدن توی خونه بدون همزبون و توی کوچه همش زخم زبون و پای منبر همش طعنه شنیدن شنیدن کی بود مانند دیدن کی می دونه چه رازی مونده پیشم کی می دونه چرا آروم نمیشم کی می دونه چرا موهام سفیدن شنیدن کی بود مانند دیدن من و مادر یه روز نزدیک خونه تو راه کوچه ی باریک خونه یه دفعه دشمنامون سر رسیدن شنیدن کی بود مانند دیدن می گرفتم توی سینه ام سرش رو می تکوندم غبار چادرش رو می دیدم که پاهام یاریم نمیدن شنیدن کی بود مانند دیدن با چشایی که از گریه شده تار رد خون رو خودم دیدم رو دیوار
  • 5:11
    یه وقتا از آه می سوزه سینه م شکر خدا راهی از مدینه م انگاری الان دارم می بینم که مادرم می بره منو رو پاش گذاشته سر منو می گیره با آستین خودش اشک چشای تر منو به لب جون رسید مادر نفس هام برید مادر از اون روز تو کوچه که چشمات ندید مادر به کسی قصه ی درد یه عزیزو نمیشه گفت اگه مادر بشه بیمار همه چیزو نمیشه گفت غم دیوار نمیشه گفت غم مسمار نمیشه گفت غم سیلی نمیشه گفت روی نیلی نمیشه گفت به کسی قصه ی درد یه عزیزو نمیشه گفت اگه مادر بشه بیمار همه چیزو نمیشه گفت یه عمره از درد می سوزه قلبم به کوچه ها چشم می دوزه قلبم چی اومد اونجا به روز قلبم کوه مصیبت رو دوشمه صدای سیلی تو گوشمه دلیل این که همیشه تو آتیش غیرت می جوشمه دیگه تا دم آخر یه گوشه توی بستر زیر چادر از بابا همه ش رو گرفت مادر به کسی علت آه دل تنگو نمیشه گفت اثر ضربه ی دستی مثل سنگو نمیشه گفت روضه ی مادر شهادتینم وصیت من به زینبینم اشکات بمونه برا حسینم عریان میشه پیکر حسین به نیزه میره سر حسین دل همه زیر و رو میشه به ناله ی مادر حسین چی اومد سر حنجر تشنه با خنجر نمیشه گفت چی اومد سر خیمه ی آل پیمبر نمیشه گفت چیزی از اون تن زیر سُم مَرکَب نمیشه گفت توی گودال چی آوردن سر زینب نمیشه گفت
  • 2:27
    سنگ عقیق اگر بتراشم برای تو باید که از جگر بتراشم برای تو طوف سرت به شیوه ی حجاج جایز است پس واجب است سر بتراشم برای تو حالا که در ملائکه کَس فُطرُست نشد من حاضرم که پَر بتراشم برای تو باشد که سوی مرقدت آزاد رو کنم از چوب سرو در بتراشم برای تو از اصفهان ضریح برایت بیاورم یک گنبد از گوهر بتراشم برای تو بر مرقد تو لاله ی عباسی آورم فانوس از قمر بتراشم برای تو چون محتشم که شعر برای حسین گفت من نیز بر حجر بتراشم برای تو از والدین، خادم درگه بسازمت قربانی از پسر بتراشم برای تو
  • 2:10
    ای آب حیات یا اباعبدالله جانم به فدات یا اباعبدالله کشتی نجات یا اباعبدالله شاه عرصات یا اباعبدالله زندگی کائنات بسته به موی حسین زائر بیت خداست زائر کوی حسین زخم جبینش زند خنده به سنگ بلا خون جبین می شود آب وضوی حسین چشمه ی زخم تنش چشمه ی فیض خداست آب بقا را بقاست، خون گلوی حسین تیر بلا شمع دل، مُهر جبین سنگ دوست روز ازل خون گرفت، آب ز روی حسین آب بقا خورده آب از دو لب خشک او خضر بود تا ابد تشنه ی جوی حسین حنجر خشک حسین، تشنه ی جام الست مجلسیان الست، مست سبوی حسین مصحف زهرا کجا، سُم ستوران کجا پنجه ی قاتل کجا، طره ی موی حسین
  • 4:09
    به روی خاک علقمه ای آقام خسته نشسته فاطمه ای آقام بارش تیر و نیزه شد ای آقام گفت غریب کربلا ای آقام چند نفر به یک نفر ای آقام ای حسین ای آقام چو دید زینب حزین ای آقام سنگ جفا به شاه دین ای آقام حسینش افتاده زمین ای آقام کشید ناله ای خدا ای آقام چند نفر به یک نفر ای آقام حسین حسین حسین حسین ای آقام دست یکی به موی او سنگ یکی به روی او دست یکی به پیرهن به روی سینه جای پا چند نفر به یک نفر حسین حسین حسین حسین ای آقام به روی خاک ها سرش شمر به دست خنجرش یکی پی عمامه اش یکی به دنبال عبا چند نفر به یک نفر حسین حسین حسین حسین ای آقام پیش نگاه مادرش ای آقام جدا شد از بدن سرش ای آقام اهل حرم به سرزنان ای آقام صدا زدند بچه ها ای آقام چند نفر به یک نفر

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

    تاکنون نظری ثبت نشده است.

تصاویر

پایگاه دعا و نغمه های مذهبی