منو
فاطمیه دوم 97 - شب شهادت - محمود کریمی

فاطمیه دوم 97 - شب شهادت - محمود کریمی

  • 10 تعداد قطعات
  • 13 دقیقه مدت قطعه
  • 1437 دریافت شده
مرثیه سرایی به مناسبت شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) با صدای حاج محمود کریمی، نریمان پناهی و ابراهیم رحیمی، سال 1397

قطعات

  • عنوان
    زمان
  • 13:43
    نیمه جان علی جوان علی گل نیلوفر کمان علی سخنی، حرفی، همزبان علی فاطمه جان بمان به جان علی رو نگیر از من اینقدر زهرا پشت من نیست تکیه گاه بمان همدمی غیر چاه نیست بمان دور حیدر سپاه نیست بمان خانه ام روبراه نیست بمان یا بمان یا مرا ببر زهرا با من خسته خوب تا کردی پای تابوت خود دعا کردی طلب مرگ از خدا کردی کفنت را چرا سوا کردی به دلم می زنی شرر، زهرا این سخن وِرد زبانها افتاد دیدی آخر علی از پا افتاد روز خود را چگونه شب کردی بیشتر شده ورم بازو دردسر شده ورم ابرو مدتی شده که نخوابیدی نه به این پهلو، نه به اون پهلو لعن حمالة الحطب کردی روز خود را چگونه شب کردی دخترت سوخت بس که تب کردی همسرت را که جان به لب کردی آنقدر گفتی از سفر، زهرا غم گرفتی و حرف غم نزدی تا سحر سوختی و دم نزدی شانه بر موی دخترم نزدی حرفی از زخم سینه هم نزدی با تو بد کرد میخ در، زهرا با مدینه تو بی حساب شدی خانه به خانه اش عذاب شدی چقدر رو زدی جواب شدی سر من از خجالت آب شدی جلوی مردم گذر، زهرا من که سر خم نیاورم به دو کون گردنم زیر بار منت اوست من که یادم نرفته چین خوردی جلوی دخترت زمین خوردی هم کشیده از آن لعین خوردی هم به دیوار با جبین خوردی که علی را شوی سپر، زهرا با چه وضعیتی رسیدی تو وسط کوچه می دویدی تو شال من را که می کشیدی تو چقدر ناسزا شنیدی تو وسط آن چهل نفر، زهرا
  • 13:23
    بعد کوچه پرت ز کار افتاد به روی بازویت شیار افتاد تا ز گوش تو گوشوار افتاد لرزه بر جان ذوالفقار افتاد دست من باز بود اگر، زهرا کاش دست دعا بلند کنی طلب دوری از گزند کنی خانه را گرم و دلپسند کنی باز با من بگو بخند کنی با من زار خون جگر، زهرا ببین می توانی بمانی، بمان عزیزم تو خیلی جوانی، بمان چه کم دارد این زندگانی، بمان ببین راه دارد بمانی، بمان تو بمان گریه ی حسن با من کفن طفل بی کفن با من گفتی از هر دری سخن با من حرف تابوت را نزن با من طاقتم کم شده دگر، زهرا صحبت حنجر حسینت شد حرف انگشتر حسینت شد هر چه که شد سر حسینت شد آخرش نوبت خواهر حسینت شد جان دهد تشنه این پسر، زهرا به سمت گودال از خیمه دویدم من شمر جلوتر بود، دیر رسیدم من سر تو دعوا بود، ناله کشیدم من سر تو رو بردن، دیر رسیدم من عزیز خواهر، غریب مادر گوشه ی گودال مادرو دیدم من که رفته بود از حال، دیر رسیدم من صدا زدی من رو، خودم شنیدم من صدای رگهات بود، دیر رسیدم من
  • 6:48
    جانم به لب رسیده ز آه تو یا علی آخر شدم شهیده ی راه تو یا علی زهرا فدایت این همه آه از جگر مکش من سوختم ز آتش آه تو یا علی کرده است روزگار تو را گوشه گیر غم برخیز ای جهان به پناه تو یا علی جانم به لب رسیده ز آه تو یا علی آخر شدم شهیده ی راه تو یا علی می آرم از غدیر و فدک، یاد، هر زمان افتد نگاه من به نگاه تو یا علی جانم به لب رسیده ز آه تو یا علی آخر شدم شهیده ی راه تو یا علی در حق من گواهی تو ناقبول ماند ای حق به پاکی تو گواه تو یا علی می ریزم اشک و اشک تو را پاک می کنم چینم ستاره از رخ ماه تو یا علی جانم به لب رسیده ز آه تو یا علی آخر شدم شهیده ی راه تو یا علی ای دل بگیر دامن جانان اولیاء یعنی حسین ابن علی جان اولیاء اکبر و قاسم و عباس کجایند کجا عشق کی این همه را بردی و غارت کردی بر لب خشک تو آن روز حکایت می کرد خاتمی را که در انگشت شهادت کردی
  • 2:53
    خواستم دست تو را باز نمایم که نشد پا به پای تو در آن کوچه بیایم که نشد همه هم دست شدند دست خدا را بستند خواستم این گره کور گشایم که نشد ریختند بر سر من دست ز تو بردارم هر چه کردم نکنند از تو جدایم که نشد سعی کردم که به پیش تو نیفتم به زمین قنفذ آنقدر زد انداخت ز پایم که نشد حیف شد بعد سه ماهی گل من وا می شد می شد امروز بخوابد روی پایم که نشد خواستم زودتر از این بروم نزد پدر زینب اینقدر دعا کرد برایم که نشد
  • 5:51
    آرزوی پر زدن با من، پرم با تو گریه های نیمه شب با من، حرم با تو نفس با من هوا با تو، دعا با من شفا با تو نیاز کربلا با من، جواز کربلا با تو ای کَس و کارم، به تو خیلی بدهکارم ای کَس و کارم، به تو عمری بدهکارم بی پناهم، بی کَسم مادر، پناهم باش آخرین امید شب های سیاهم باش من و گریه، من و زاری، من و روزهای بی یاری فقط دلخوشم به اینم که هوای نوکرو داری آه، دم آخر به دادم می رسی مادر ای کَس و کارم، به تو عمری بدهکارم صد مرده زنده می شود از ذکر یا حسین ارباب ما معلم عیسی بن مریم است سیدنا المظلوم، سیدنا العطشان سیدنا الغریب، حسین حسین حسین
  • 5:51
    ای که در قتلگاه افتادی، بی کس و بی پناه افتادی دم آخر نگاه تو بود طرف خیمه گاه افتادی سرت شده جدا، ذبیحا بالقفا، غریب کربلا حسین سیدنا المظلوم، سیدنا العطشان، سیدنا الغریب با دل صبر تو را کشتند و صبر اهل حرم لبریز شد هزار و نهصد و پنجاه زخم، آخ بمیرم تنت ریز ریز شد جلوی مادرت نشست رو پیکرت غریب کربلا حسین حسین حسین سیدنا المظلوم، سیدنا العطشان، سیدنا الغریب سر پیراهن و انگشتر، بی حیاها چه جنجال کردند ده حرامی با سُمِ مرکب، پیکرت را چه پامال کردند سیدنا المظلوم، سیدنا العطشان، سیدنا الغریب سر پیراهن و انگشتر، بی حیاها چه جنجال کردند ده حرامی با سُمِ مرکب، پیکرت را چه پامال کردند میان بوریا شده تن تو جا، غریب کربلا حسین حسین حسین سیدنا المظلوم، سیدنا العطشان، سیدنا الغریب
  • 2:44
    صلوا عَلَیک مَلیکُ السَماء، ای کشته ی حسادت دنیا صلوا عَلَیک مَلیکُ السَماء، ای تشنه ی مقطع الاعضاء یا اباعبدالله مظلوم بودی و از آب فرات محروم بودی و قلبت می تپید زنده بودی و دستاتو برید زنده بودی و موهاتو کشید زنده بودی و رگهاتو برید صلوا عَلَیک مَلیکُ السَماء، ای کشته ی حسادت دنیا صلوا عَلَیک مَلیکُ السَماء، ای تشنه ی مقطع الاعضاء یا اباعبدالله تنها بودی و فکر خیمه ی زنها بودی و نزدیک اومدن ای وای از دلم، سنگت می زدن صلوا عَلَیک مَلیکُ السَماء، ای کشته ی حسادت دنیا صلوا عَلَیک مَلیکُ السَماء، ای تشنه ی مقطع الاعضاء یا اباعبدالله تشنه بودی و زیر هجمه ی دشنه بودی و خنجر رو کشید، انگشت رو برید انگشتر رو برد، انگشت رو برید وای حسین، وای حسین
  • 2:28
    رفتی و سهم من شد اشک، زینب موند با غم و غصه بین این غربت صحرا داغ تو واسه من بسه حالا بی تو پر از دردم، هجرت شد قاتل جونم پایین نیزه ها دارم با گریه روضه می خونم از یادم نمیره شلوغی گودال رو از یادم نمیره جسارت و جنجال رو از یادم نمیره تنی که شد پامال رو وای حسین وای حسین هر لحظه بعد تو داداش قلب ماها را آزردن چشمت روشن حسین من، ما را تو بزم مِی بردن کاشکی که زینبت می مرد، این روزا رو نمی دیدش با چوب خیزرون می زد، اشکامو که نمی دیدش بی رحما همشون به اشک ما خندیدن بی رحما به چشم خارجی ما رو دیدن بی رحما پای نیزه ها چقدر رقصیدن وای حسین وای حسین
  • 2:47
    ییخیلیب عباسیم نهر فرات اوسته بلیم سیندی زینب علمدار اولدی خداوندا علمدارم نیامد، یگانه یاور و یارم نیامد کنار علقمه بابا چه دیدی، عمود خیمه را از چه کشیدی حسین جانم حسین جانم گلی گم کرده ام می جویم او را به هر گل می رسم می بویم او را گل من یک نشانی در بدن داشت یکی پیراهن کهنه به تن داشت
  • 2:32
    آبی نمانده تا بفشانم به مقدَمَت خاکی شده است چادر تو، خاک بر سرم مادر حلال کن که میسر نشد دگر این مشک پاره را برسانم به اصغرت من کیستم گدای تو یا ثامن الحجج افتاده ام به پای تو یا ثامن الحجج از کار من گره نگشاید کسی مگر دست گره گشای تو یا ثامن الحجج پایین کارنامه ی من نقش بسته است امضای کربلای تو یا ثامن الحجج آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند هستند خاک پای تو یا ثامن الحجج

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

    تاکنون نظری ثبت نشده است.

تصاویر

پایگاه دعا و نغمه های مذهبی