منو
فاطمیه اول 98، شب اول، میثم مطیعی

فاطمیه اول 98، شب اول، میثم مطیعی

  • 9 تعداد قطعات
  • 11 دقیقه مدت قطعه
  • 595 دریافت شده
مرثیه خوانی شهادت حضرت فاطمه (س) با نوای میثم مطیعی، 1398

قطعات

  • عنوان
    زمان
  • 11:12
    روضه - شبی که آینه‌ام را به دستِ خاک سپردم هزار بار شکستم، هزار مرتبه مردم دو دست از سر حسرت به هم زدم که چگونه به دست خود گل خود را چنین به خاک سپردم؟ شد اشک غربت و گل کرد روی خاک مزارش هر آنچه داغ که دیدم، هر آنچه غصه که خوردم شب آمدم که بگریم تمام درد دلم را سحر به غربت خانه، جز اشک و آه نبردم بدون فاطمه سخت است زندگی، که پس از او برای آمدنِ روزِ مرگ، لحظه شمردم شاعر : سیدمحمدجواد شرافت
  • 17:25
    زمزمه - بیایید یتیما برا گریه زاری قراری نمونده برا بی‌قراری چه شب‌های تاری نگید به بچه‌هاش که می‌میرن نگید که دستشو جدا کردن نگید که پیکرش پر از زخمه دوباره کربلا به پا کردن پناه این قبیله رو کشتن شکسته قلب مو سفیدامون به خون نشسته چشم مادرها یثیم شدن بچه شهیدامون ?آه برگرد آه برگرد آه برگرد آه? نگاهش هنوزم جلو چشممونه شکوهش یه دریاس دلش آسمونه بگید که بمونه می‌سوزه خیمه‌ی دلای ما بگید علمدارو که برگرده بشکنه اون دستی که ناغافل ما رو عزادار غمت کرده فدای اون دست پر از زخمت انگشتر عقیقتو قربون با رفیقت پرکشیدی آروم هم تو و هم رفیقتو قربون ?آه برگرد آه برگرد آه برگرد آه? رسیده یه مادر که واکرده آغوش یه مادر که دستی گرفته به پهلوش چه زخمیه بازوش توو فاطمیه اجرتو بردی خدا ازت قبول کنه سردار مادرت اومده به استقبال سرت رو از رو خاک غم‌ بردار اگر هنوز به سختی راه می‌ره اگر که چشماش هنوزم تاره خودت براش روضه بخون امشب برای چشمایی که می‌باره ?آه برگرد آه برگرد آه برگرد آه? شاعر : رضا یزدانی
  • 5:03
    زمزمه عربی - حبیبَنِ کانا، وروحاً بجسمَینْ دو دوست بودند و یک روح در دو بدن رفیقَینِ عاشا، وماتا رفیقَینْ با هم زیستند و با هم از دنیا رفتند وداعاً وداعا خداحافظ، خداحافظ من أنتما؟! یا کلَّ أحزانی شما دو تن که هستید؟ ای همه غم‌های من فی العیشِ فی الموتِ رفیقانِ در زندگی و مرگ رفیق هم بودید آهٍ وداعاً یا أبا مهـدی آه، خداحافظ ای ابومهدی آهٍ وداعاً یا سُلیمانـی آه، خداحافظ ای سلیمانی یا ?قاسمُ? جسمُکَ بالنزفِ ای قاسم! خونریزی جسمت یُشبهُ نزفَ النحرِ فی الطفِّ مانند خونریزی رگ‌های بریده در کربلاست یکفیکَ فخراً کنتَ مقتولاً همین قدر افتخار برایت کافی است مثلَ أبی الفضلِ بلا کفِّ! که مانند ابوالفضل (ع) بی‌دست کشته شدی ?واویلاه واویلاه واویلاه? واویلا... واویلا... واویلا... خذ الدمَّ واصعَدْ، بنصرٍ مؤزّرْ خونت را بگیر و بالا پیروزمندانه برو ونَمْ مُطمئناً، فحتماً سَنَثْأرْ و آرام بخواب، که ما حتما انتقام خواهیم گرفت سنثأرْ سنثأر انتقام خواهیم گرفت، انتقام خواهیم گرفت أصنامُ ?أمریکا? معَ العـارِ بت‌های آمریکا ننگین هستند حتماً سنُصْلیها لظى النارِ حتما آنها را به زبانه‌های آتش می‌افکنیم لن نستهینَ بالدمِ الجــاری هرگز این خون جاری را خوار نمی‌داریم أبشِــرْ ?سُلیمـانیُّ? بالثـارِ به ?سلیمانی? بشارت انتقام بده هذی دماکَ الثورةُ الکبرى این خون تو، بزرگترین انقلاب است من کربـلا مدّت لنا نحـرا که از کربلا برای ما امتداد یافت لا لا تمُتْ .. عِشْ مرّةً أخرى نه، نمیر... بلکه یک بار دیگر زندگی کن وارسُم لنا من نِزفکَ النصرا و از خون ریخته‌ات پیروزی را برایمان رقم بزن ?یا حسین یا حسین یا حسین? یا حسین... یا حسین... یا حسین
  • 7:14
    خون خواهی حاج قاسم سلیمانی - در این غم تسلایی نیست ما را جز قصاص دشمن رویای سلیمانی چیست غیر از کشتن اهریمن یا زینب تا وقتی سر و تن و جان داریم پا در جاده ی شهیدان داریم ما به نهضت شما ایمان داریم ?یا زینب مدد? این را با صراحت اینجا بی ترس و ابا می گوییم: باسم القاصم الجبارین ما خون را به خون می شوییم یا مهدی در این انتقام کمک کن ما را یابن فاطمه! عزیز زهرا عجل فی الظهور! کجایی یا مولا ?یا منصور أمِت? این گل را به رسم هدیه تقدیم نگاهت کردیم حاشا اینکه از راه تو حتى لحظه ای برگردیم یا زینب از کرب و بلا، شهید آوردند با شور و نوا، شهید آوردند سوی شهر ما، شهیدی آوردند ?یا زینب مدد? در خون خفته که نگذارد نخل زینبی خم گردد حاشا از حریم زینب یک آجر فقط کم گردد یا زینب تقدیم شماست، قبولش فرما قدر وُسع ماست، فدای زهرا در راه خداست، فدای مرتضى ?یا زینب مدد? شاعر: دکتر محسن رضوانی
  • 11:26
    واحد - پروازت غرقه به خون، سیمرغ روز خطر آسوده خفته کنون، آن چشم اهل نظر ما را تنها مگذار، ای میر لشکر ما ای نامت حکم امان، بر خلق و کشور ما غرق خاک و خون، ای پناه ما سلام تو سلام ما، را ببر سوی امام پرچم حسین، می وزد به انتقام آه از این وداع ?بر غم علی، شاهدی خدای من ای خدای من? طفلان شام و یمن، در حصن خشم شما می گرید دُرّ نجف، در سوگ چشم شما داغت می سوزدمان، ای نامت کهف امان دلها در آتش غم، ای باران نوحه بخوان پهلوان ما، غیرت و امان ما خون تو دوید، در رگ زمان ما ای شهید ما، ای تو قهرمان ما آه از این وداع ?بر غم علی، شاهدی خدای من ای خدای من? آه از دلهای یتیم، در شام و کرببلا سردار ملی ما، کشته ی راه خدا چشم زیبای شهید، فردای روشن ما با نامت شعله ورند، دلها در میهن ما ای گذشته از، خوف و از خطر بخیر در پناه حق، می روی سفر بخیر در پناه حق، می روی سفر بخیر ?بر غم علی، شاهدی خدای من ای خدای من? شاعر : محمدعلی مؤدّب
  • 4:08
    واحد عربی - سُلیمانِی مَعَنَا، طُولَ الدَّهرِ زَمَنَا سلیمانی با ماست، در همه زمان‌ها صارَ لنا وَطَنَا، فی القَلبِ قد سَکَنَا به وطن ما تبدیل شد، و در قلب ما ساکن شد سُلیمانِی قَسَماً، تبقى لنا عَلَماً ای سلیمانی! سوگند می‌خوریم، پرچم ما باقی خواهی ماند فِکراً ، نَهجَاً، قِیَمَاً، و جِهاداً و دَمَاً در اندیشه، روش و ارزش‌های ما، و در جهاد و جانبازی ما أیُّها الشهیدْ، بأسُنا بکَ شدیدْ ای شهید، ابهت ما با تو بسیار است لا یُخیفُنا، جیشُ جبهةِ یزیدْ ما را نمی‌ترساند، ارتش جبهه یزید نحو قدسِنا، قادمونَ بالوعیدْ به سمت قدسمان، با تهدید دشمن روانیم أیُّها الشهید ای شهید ?فیلقُ الشهیدْ، فیلقُ البصیرةِ? لشکر شهید، لشکر بصیرت
  • 4:03
    دودمه - باز هم جاری شده از خنجر شمر و یزید خون سردار شهید ، خون سردار شهید می کند با خاک یکسان کاخ تاریک سفید خون سردار شهید ، خون سردار شهید ذکر زهرا یا علی ، ذکر علی یا فاطمه یا علی یا فاطمه یا علی یا فاطمه لا فتی الا علی لا سیف الا فاطمه یا علی یا فاطمه یا علی یا فاطمه ای اهل حرم میر و علمدار نیامد علمدار نیامد ، علمدار نیامد سقای حسین سید و سالار نیامد علمدار نیامد ، علمدار نیامد
  • 5:20
    شور- سید مهدی سرخان - ای آیات سوره‌ی مریم، حسین یحیای پیمبر خاتم، حسین عیسای شهید محرم، حسین ثمر جان طاها نور چشمان زهرا قوت قلب مولا ارباب با وفا (یاحسین یابن الزهرا) قامت بسته ای که قیامت کنی در خونت وضوی شهادت کنی حق را روی نیزه عبادت کنی سرت ای روح توحید روی نی همچون خورشید به همه عالم تابید لب تشنه‌ی شهید (یاحسین یابن الزهرا) پر میگیره دل به هوای حسین سر میذاره پایین پای حسین رو لب‌هاشه روضه برای حسین شب جمعه ها زهرا میگه ظهر عاشورا ?قَـتَـلوکَ عَـطشانا? خورشید نیزه ها (یا حسین یابن الزهرا) شاعر: سید مهدی سرخان
  • 5:49
    نجوا با امام زمان (عج) - خبری می رسد از راه خبر نزدیک است آب و آیینه بیارید سحر نزدیک است طبق آیات و روایات رسیده ای قوم جمعه آمدن او به نظر نزدیک است عاقبت فصل زمستان به سر آید روزی باز هم گل دهد این باغ ثمر نزدیک است قطره چون رود شود راه به جایی ببرد به دعای فرج جمع اثر نزدیک است با ظهورش حرم فاطمه را می سازیم بار بر بند برادر که سفر نزدیک است راه دور دل ما تا به در خیم? او از در خان? زهرا چقدر نزدیک است آه گفتم که در خانه و یادم آمد غربت مادر و اندوه پدر نزدیک است گر چه از آتش در سوخته جانم اما بیشتر روض? کوچه به جگر نزدیک است باز کابوس سراغ پسری آمده است باز می لرزد و انگار که شر نزدیک است مادرت را ببر از رهگذر نامردان کوچه بند آمده از کینه خطر نزدیک است تا که افتاد زمین زلزله در عرش افتاد هاتفی گفت قیامت به نظر نزدیک است دو قدم رفته نرفته نفسش بند آمد پسرش گفت بیا، خانه دگر نزدیک است داغ مادر به جگر می رسد اما انگار اثر داغ برادر به کمر نزدیک است شاعر : محسن عرب خالقی

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

    تاکنون نظری ثبت نشده است.

تصاویر

پایگاه دعا و نغمه های مذهبی