منو
ولادت حضرت زینب (س)- محمدرضا و حسین طاهری

ولادت حضرت زینب (س)- محمدرضا و حسین طاهری

  • 5 تعداد قطعات
  • 7 دقیقه مدت قطعه
  • 423 دریافت شده
مدیحه سرایی به مناسبت ولادت حضرت زینب (س) با مدیحه خوانی محمدرضا و حسین طاهری، سال 1397

قطعات

  • عنوان
    زمان
  • 7:21
    زینت مولا زینب نایب زهرا زینب میزنم امشب زانو محضر خاکت بانو زندگیم و زیبا کن کربلام و امضا کن بانی زندگیمی تو مثه حسن کریمی میگم عقیله العرب یا زینب روزی فاطمیمون با زینب مثل مهدی نوروزی خون میدیم تا پیروزی خونه مخصوص ماست این حرم ناموس ماست با ابالفضل همراهیم لشکر ثار اللهیم هر هیئت یه گردان ذکرمون یا حسین جان برای ما ایرونیا شد آخر ازادی حلب مثه خرمشهر عاشقای ایرانی با یه عزم طوفانی با چه حالی جنگیدن دست خالی جنگیدن تا حرم بر پا باشه پرچمش بالا باشه جانم به این ارادت نوش جونشون شهادت شهدای اتش نشان پر شورن با مدافعان حرم محشورن
  • 8:27
    آب زنید راه را آب حیات آمده کوثر کوثر نبی، علی صفات آمده علیمه و فهیمه ی فاطمیات آمده قمر به سجده رفته چون بدر جمیله می رسد دیده ی جهل کور شد ز آنکه عقیله می رسد جاه و جلال مصطفی، مُلکت و مال فاطمه چشمه ی نوش مرتضی، آب زلال فاطمه بزرگ - خواهر حسن، شهپر بال فاطمه زنی به جز تو عشق را مرد سفر نمی شود بی همگان بسر شود، بی تو بسر نمی شود دامن پاک وحی جز وحی گُهر نیاورد نیّره ی نبی به جز شمس و قمر نیاورد مادر دهر می سزد دگر پسر نیاورد چه دختری که با دو صد شیر پسر برابر است نبین که زینب است او، که خود علی دیگر است چه زینبی که عرش را سریر خویش می کند چه زینبی که صبر را اسیر خویش می کند چه زینبی حسین را امیر خویش می کند حسین زنده در دلِ جوش و خروشِ زینب است عَلم زمین نمی خورد، علم به دوش زینب است حب علی است در دلش خلیل اگر خلیل شد مریم اگر عفیفه شد، به فاطمه دخیل شد بزرگ شد هر که در این بیت شرف ذلیل شد در این سرا هزارها فضه جلیله می شود ولی میان این حرم یکی عقیله می شود عقل به زانو آمد از درایتی که داشته لال شده زبان از آن فصاحتی که داشته خجل شده عبادت از عبادتی که داشته عجب به بردباری و صبرِ دلِ شکسته اش نمازها فدای آن نافله ی نشسته اش شاعر: امیرعظیمی تو زینبی، کریمه ای، من شدم گدای تو شیعه فدای پرچم گنبد بار صفای تو مدافع حرم که شد دور حرم فدای تو ذکر یَل ام بنین به زیر لب گرفت و رفت تاج شهادت از دمشق و از حلب گرفت و رفت آه که در مدینه یک مدافع حرم نبود دری که باب وحی شد، چه شد که محترم نبود فشار در، ضرب غلاف سزای مادرم نبود آتش و دود از در خانه زبانه زد ولی به غیر صبر این میان نداشت چاره ای علی این ندا از عرش بالا می رود دخترا آمد، حیف مادر می رود
  • 7:51
    از غلام خانه اش مولا اگر یادی کند از محالات است بنده میل آزادی کند از خرابات است چیزی به رعیت میدهند حیف از آن که مستمندی قصد آبادی کند رونق سائل یقینا در سماجت کردن است سائل درمانده حق دارد که فریادی کند دست خالی را کریمان بیشتر پر میکنند شکرِ حق، سائل از این لطف خدادادی می کند به خودش رنگ خزان هرگز نبیند هرکسی در بهار زندگانی رو به این وادی کند شیعه باید با غم آل عبا غمگین شود با سرور و شادی این خاندان شادی کند شیعه ی زهرا و حیدر بهترین امت اند زینبیون باز هم جشن ولادت دعوت اند وعده ی کوثر خدا از عرش اعلی داده است زینب کبری که نه، زهرا به زهرا داده است فاطمه سر تا به پا و فاطمه پا تا به سر راضیه، مرضیه، هانیه و حورا داده است مادری را دختری پرهیزکار و مؤمنه مادری را دختری در اوج تقوا داده است هم نفس، هم راه، هم دل، هم نشین و هم زبان به علی مرتضی ام ابیها داده است مادر عیسی کجایی؟ به علی و فاطمه حضرت حق مریمی با دو مسیحا داده است آسمان از برکتش بار دگر جانی گرفت با غبار مقدمش رونق به دنیا داده است زین اب خواندش خدا بین تمام دختران نام زینب زینتی بر نام بابا داده است گاه میگوید حسین و گاه میگوید حسن یعنی از بدو تولد دل به آنها داده است زانوی هرکس در این دنیا رکاب او نشد پس قدمگاهش عجب شأنی به سقا داده است در دم و در بازدم هایش برکت جاری است بانویی که روزی یک عمر ما را داده است سالها در سایه ی الطاف او آسوده ام ریزه خوار عمه ی سادات زینب بوده ام
  • 12:20
    مدح او را با غزل با مثنوی باید سرود نذر او صد مثنوی معنوی باید سرود بهترین ها را همیشه بهترینها لایق اند بهتر از سعدی و شمس و مولوی باید سرود شاه بیت آفرینش دختر شیر خداست در رثایش مصرعی اما قوی باید سرود از نیاز دنیوی که بی نیازم کرده است پس به شوق هدیه های اخروی باید سرود کربلا خواهی اگر از زینب کبری بگیر این غزل را پشت مرز خسروی باید سرود در تمام عمر تسلیم ولایت بوده است دفتری از این شکوه پیروی باید سرود چادران مادر ما انقلابی زینبی ست سال ها از فتنه های پهلوی باید سرود از غروب سرخ عاشورا که روزی بگذریم از طلوع سبز صبح مهدوی باید سرود اردبیل اهلینده وار آیری ارادت زینبه شعر را شیوا به سبک منزوی باید سرود آن که با عشق حسینی گشته همدم زینب است آن که با سرّ شهادت بوده محرم زینب است مدعی هرگز مزن بیهوده لاف عاشقی این حسین تنها یک عاشق دارد آن هم زینب است لطف بسیارش گدای آستانم می کند دست اعجازش سلیمان زمانم می کند با تولا با تبرا این دو بال عاشقی شور عشق اش رهسپار آسمانم می کند عشق بیماری است یک بیماری فوق جنون که مرا رسوای نزد این و آن ام می کند عشق گاهی یک چمدان دل شده سوی حرم عشق کم کم عاشقی بی خانمان ام می کند عشق سر بندی به پیشانی من می بندد و شب به شب در زینبیه دیده بانم می کند در دفاع از وطن یا در دفاع از حرم با نگاه رحمتش بی بی نشانم می کند تا نسوزد سر پناه خواهری در شعله ها عشق به خدمت مرا آتش نشانم می کند گاه در شام و عراق، گاه قلب پایتخت داغ هجران رفیقانم خزانم می کند بی گمان مویی که من با عشق او کردم سپید میرسد روزی که در محشر جوانم می کند عشق من را حنجره ای کربلایی میدهد عشق روزی صادق آهنگران ام می کند عشق من را مینشاند بر فراز منبر و شصت و نه شب نذر زینب روضه خوان ام می کند کربلا با چشم خود دیده است زینب پیر شد غصه ی قد کمان آخر کمانم می کند هر دل آشفته ای که غرق در تاب و تب است بی قرار روضه ی بی مادری زینب است
  • 9:18
    نگاه کن که از آسمون پیک امید رسیده نگاه کن که محشر شده سر زده باز سپیده دلبر دل ها، زینت بابا خواهر شاه و دختر زهرا چه وقاری، شکوه و جلالی چه بهاری چه رود زلالی زینب ملیکه السماء ببین اشک شوق حسین مثل بارون می باره میگه زیر لب با حسین زینب همتا نداره بال فرشته زیر قدم هاش جون حسینش بسته به چشماش چه نگاهی که مست حسینه دو تا دستاش تو دست حسینه زینب ملیکه السماء مسیر حرم تا حرم بهترین راه عشقه آخه جاده ی کربلا از مسیر دمشقه حکم شهادت بسته به امضات داری فدایی عمه ی سادات حرمت در پناه اباالفضل همه ایران سپاه اباالفضل زینب ملیکه السماء

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

    تاکنون نظری ثبت نشده است.

تصاویر

پایگاه دعا و نغمه های مذهبی