منو
شهادت حضرت فاطمه (س) مجید بنی فاطمه شب پنجم فاطمیه دوم سال 1397

شهادت حضرت فاطمه (س) مجید بنی فاطمه شب پنجم فاطمیه دوم سال 1397

  • 4 تعداد قطعات
  • 3 دقیقه مدت قطعه
  • 387 دریافت شده
مرثیه خوانی شهادت حضرت فاطمه (س) با صدای مجید بنی فاطمه، شب پنجم فاطمیه دوم سال 1397


قطعات

  • عنوان
    زمان
  • 3:30
    اینجوری که تو رنگ و روت پریده معلومه که وقت سفر رسیده بگو که بعد رفتن تو زهرا جواب سلاممو دیگه کی میده پا شدی که جمع کنی بسترت رو می کشه این حال تو دخترت رو این دم آخری نگیر تو روت رو نگیر ازم نگاه آخرت رو این شب آخری گمون کنم یه ره بهتری نمیشه باورم داری میری منو نمی بری فقط یه امشب و کنار حیدری اگه بمونی رو براهه حالم به من بگو که می کنی حلالم تو کوچه ها چی شده که نمیگی گریه نکن تو پاسخ سوالم از غم تو پرپر یاسمن ها دلت میاد علی بمونه تنها چی گفتی که داره میمیره زینب چی بوده ماجرای اون کفن ها دیگه بگو به من برای کی می دوختی پیرهن تن حسینمون روی زمین می مونه بی کفن غریب مادری ای پاره پاره تن
  • 3:47
    طرفدار علی پاشو مادری کن برا دل زینب طرفدار علی صدا ناله ی تو می کشه منو هر شب پاشور یار علی طرفدار علی موی زینب دو سه ماه که شونه نخورده عزیز پاشو خانوم تا که دنیارو روی قدمات بریزم دیدی چی شد نشد آخر پسرمو ببینم این روزها من توی خونه نشستم و خیلی مریضم سرم سنگینه زهرا توی کوچه مغیره تا منو میبینه زهرا غم عالم روی قلب علی میشینه زهرا امون از کار دنیا نرو جان علی که هنوز تو جوونی و علی جوونه بمون پیش علی که علی به هوای تو زنده بمونه نرو جان علی دیدم هر شب که رو بستر تو پر ناله خونه دیده زینب میگن همسایه ها مادرت نمی مونه حالم خوش نیست بگو هستی کنار علی تا قیامت خوب می دونی که یک ثانیه علی بی تو نمی مونه حلالم کن عزیزم تو آتش بودی و دستامو بستن پیش چشمات مگه یادم میره می سوختی و می سوختم همرات دلم تنگه توئه اگه حال و روزم مثل ابر بهاره دلم تنگه توئه اگه همدمت آروم و قرار نداره دلم تنگه توئه اینجا بی تو مردی که زمین و زمون زیر پاشه سرگردونه که بریده بریده همه نفساشه یاد چشمات خوابو گرفته از این منه حیرون نه ممکن نیست که برای علی کسی مثل تو باشه دلم طاقت نداره به دوری تو از این خونه نه عادت نداره دیگه حیدر به جز دیدار تو حاجت نداره
  • 8:31
    این اولین باره خوابیدم و دیدم نیستی کنار من میی تو از دستم با رفتنت میره صبر و قرارمن وصیتات هنوز تو گوشمه گفتی صبوری کن صبوری کن خودت رو جای من بزار ببین چجوری سر کنم با دوری من زینبم که شونه غم برادراش شده ولی نداره شونه غم بگو که عمر زینبت بی تو چجوری بگذره تو روزگار درد و ماتم با حسن و حسین تا سحر عزا می گیریم برای درد پهلوت برا غمت میمیریم از پیش ما میری می دونم این رسمه دنیای بی رحمه میری تو این شهر دفن شبونت رو هیچ کی نمی فهمه دیشب دم سحر دیدم که باز از دست تو افتاده شونه خون گریه می کنه از داغ تو هر شب در و دیوار خونه سه ماهه غرق زخم پیکرت ولی چرا یه دونشم به هیچ کسی نگفتی بلند که میشی از زمین تموم ترسم خدا نکرده تو یه وقت نیفتی گلای ارغوونی گوشه جا نمازه آخه چه جوری بابا برات تابوت بسازه تو روزای سختی هیچ لحظه ای مثل روز جدایی نیست بار سفر بستی دیگه تو این خونه بی تو صفایی نیست عمر خوشی هامون چه زود گذشت داشتیم عجب روزای خوبی خورشید بابایی اما چه زود وقتی که هم رنگ غروبی من زینبم که طاقت شنیدن وصیتت رو هیچ کی مثل من نداره تو آخرین وصیتت می خوای آروم آروم بهم بگی حسین کفن نداره ولی به من نگفتی مگه چیه گناهش میبینمت دوباره کنار قتله گاهش من زینبم که شونه غم برادراش شده ولی نداره شونه غم بگو که عمر زینبت بی تو چجوری بگذره تو روزگار درد و ماتم
  • 5:50
    یه حس غریبی همیشه من و میترسونه صدای دره خونه هر روز تو رو میلرزونه بمیرم برات که نفس هات پر از خونه زهرا تموم مدینه میگن که نمیمونه زهرا تو روزا پر از دردی و کل شب گریه و زاری خوده من با چشمام دیدم که تو اتیش گرفتاری تو وقتی میای پشت در هر دفعه واسه استقبال میفهمم هنوزم مثه اون قدیما دوسم داری روزای خوشی پاییزه اشکام پشت هم میریزه خیلی لاغر و بی جونی کاش میشد بگی می مونی عمر من نرو زهرا جان میمیرم تا میرم تو کوچه منو میده آزار هنوز خونِ پهلوی تو مونده رو کنج دیوار هنوز یادمه پشت در داشتی تو جون میدادی کمک خواستی از فضه و روی خاکا افتادی بمیرم برات افتادی پشت در روی تو سوخته الهی بمیرم که تو شعله گیسوی تو سوخته جلوی چشات با طناب بازو های منو بستن دل شوهرت هم مثه کنج ابروی تو سوخته جونم رو داری میگیری میدونم که داری میری پاشو حیدر رو یاری کن از من تو طرفداری کن عمر من نرو زهرا جان

مشخصات

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

    تاکنون نظری ثبت نشده است.

تصاویر

پایگاه دعا و نغمه های مذهبی