منو
فاطمیه، گلچین چهارم، حنیف طاهری

فاطمیه، گلچین چهارم، حنیف طاهری

  • 7 تعداد قطعات
  • 3 دقیقه مدت قطعه
  • 512 دریافت شده
گلچین مرثیه خوانی شهادت حضرت فاطمه (س) با صدای حنیف طاهری

قطعات

  • عنوان
    زمان
  • 3:41
    تک - من کیم حجت حق واقف سر و علنم من حسنم من کیم وجه خدا آینه ی ذوالمننم من حسنم من کیم شمع فروزنده ی هر انجمنم من حسنم من کیم چشم و چراغ نبی مئطمنم من حسنم من کیم فاطمه را باغ گل یاسمنم من حسنم من کریم دو جهان یوسف زهرا حسنم حسن دنیای منی حسن عقبای منی حسن مولای منو آقای منی من کیم نخل امید نبوی را ثمرم من حسنم من کیم بحر کمال علوی را گوهرم من حسنم من کیم فاطمه را میوه ی قلبم پسرم من حسنم من کیم آن که ز وصف همگان خوب ترم من حسنم من کیم آن که نبی بوسه زده بر دهنم من حسنم من کریم دو جهان یوسف زهرا حسنم
  • 11:04
    واحد - ای گوهر جان که جان طاهائی ای دُّر پیمبری که دریائی ممدوح? شخص اوّل خلقت محبوب? ذات حیّ یکتائی هم آینه کمال والشّمسی هم والقمر اذا تلاهائی در بیت محقّر گلین خود بر کلّ وجود حکم فرمائی هم سیّدة النساء امروزی هم شافعة الرّجال فردائی از حیّز وصف و مدح بیرونی این بس به جلالتت که زهرائی ترسم که کنم پرستشت زیرا آئینه حسن حق تعالائی در عزّ و کمال دخت توحیدی در قدر و جلال مام بابائی ما ذره، تو جاودانه خورشیدی ما قطره، تو بیکرانه دریائی ما تیرگی و تو مطلع الانوار ما خار ره و تو باغ گل هائی از هر چه نگفتنی است آگاهی بر هر چه ندیدی است بینائی خورشید بلند بام توحیدی بالله قسم تمام توحیدی مدح تو ز همچو من کجا آید این کار خداست از خدا آید اوصاف تو ای ملیکه هستی وحی است که باید از سما آید تا حقّ سخن ادا کند جبریل با کوثر و قدر و هل اتی آید خیزد پی دست بوسی ات احمد از دور اگر صدای پا آید این نیست عجب اگر کنیزت را چون مریم از آسمان غذا آید یا بهر طواف حجره ات کعبه با زمزم و مروه و صفا آید بر دست تو بوسه زد نبی کاین دست بر دست خدا گره گشا آید منّت نبرد ز پادشاهان هم هر کس که گدات را گدا آید جایی که دوبار بر درت هر روز بر عرض سلام مصطفی آید جا دارد اگر برای دربانی موسای کلیم با عصا آید عیسی برد آرزوی بیماری کاین جا به بهانه شفا آید ای آن که ز تار تار هر مویت آوای خدا خدا خدا آید از تو همه عفو و بخشش و رحمت از ما همه عجز و التجا آید با اشک دو دیده شستشویم ده وز خاک مدینه آبرویم ده
  • 2:43
    روضه - داد آسمان به باد ستم خانمان من تا از کدام بادیه پرسی نشان من دور از تو، از تطاول گلچین روزگار شد آشیان زاغ و زغن، بوستان من گردون به انتقام قتیلان روز بدر نگذاشت یک ستاره به هفت آسمان من شاعر: نیّر تبریزی
  • 21:09
    روضه - من مهدیم، در دست تیغ انتقامم مادر به قبر مخفیت بادا سلامم ای قلب مجروحم کباب از غربت تو باریده اشکم قرن ها بر تربت تو شب تا سحرها سوختم از سوز داغت بودم چراغ قبر بی شمع و چراغت عمری برایت گریه همچون ابر کردم هم سوختم هم ساختم هم صبر کردم دیروز رو گرداند امّت یکسر از تو امروز باشد مهدی ات تنهاتر از تو مادر دلم خون است از بندم رها کن دستی برآور بر ظهور من دعا کن یا با ظهورم انتقامت را بگیرم یا در کنار قبر پنهانت بمیرم مادر شنیدم بارها قاتل تو را کشت ای یار تنهای علی آخر چرا کشت مادر شنیدم بارها از پا فتادی دیدی علی تنها بُود باز ایستادی قنفذ در آن ساعت به ثانی اقتدا کرد دست تو را از دامن مولا جدا کرد مادر مپنداری من از تو دور بودم آن روز در صلب حسینت نور بودم آوای مهدی مهدیت آمد به گوشم برخاست در صلب حسین از دل خروشم نفرین بر آن قوم خدانشناس کردم درد تو را در قلب خود احساس کردم ای کاش بودم تا علی را یار بودم جای تو من بین در و دیوار بودم آنان که پای خطبه ات ساکت نشستند ای کاش دست قاتلت را می شکستند کی می شود بردارم از جانت محن را از خاک بیرون آورم باز آن دو تن را در حلق? زنجیرشان محکم ببندم فریاد یا اُمّا رسد از بند بندم دریا کنم از خون دل چشم ترم را پرسم چرا کشتید آخر مادرم را؟ گیرم امیرالمؤمنین را دست بستید بازوی زهرا را چرا آخر شکستید؟ مادر به اشک چشم های دوستانم داد تو زین بیدادگرها می ستانم من بهترین یار وفادار تو هستم روز ظهورم هم عزادار تو هستم شمشیر خونریزم بود مدیون محسن نقش است بر آن انتقام خون محسن ای قبر پنهانت زیارتگاه مهدی خورشید قرآن، اختر دین، ماه مهدی تو عالمی را اشک و سوز و شور دادی با روی سیلی خورد? خود نور دادی شاعر : غلامرضا سازگار
  • 3:31
    واحد - ای که شجاعت آورد چهره به خاک پای تو بسته به خانه تا به کی دست گره گشای تو همچو جنین گرفته ای زانوی غصه در بغل خیز و ببین چه می کشد همسر با وفای تو من که ملول گشتمی از نفس فرشتگان قال و مقال عالمی می خرم از برای تو گر چه قدم دو تا شده، تیغ نبرد ما شده گری? های های من نال? بی صدای تو تا نشود به موج غم یک سر موی از تو کم گام به گام و دم به دم محسن و من فدای تو دستم اگر شکسته شد در ره یاری ات چه غم باش که دارم آرزو سر شکنم به پای تو
  • 4:19
    روضه - در خواندن تو شوریست با ما تو بخوان مادر ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی دل بی تو به جان آمد وقت است که باز آیی یادت نرود اما آن شیشه ی دارو را آن روز که می آیی امروز اگر که سینه و زنجیر می‌زنیم فردا به عشق فاطمه شمشیر می‌زنیم از ما بترس، طایفه‌ای پر اراده‌ایم ما مثل کوه، پشت علی ایستاده‌ایم ما از الست طایفه‌ای سینه خسته‌ایم ما بچه‌های مادر پهلو شکسته‌ایم از جمعه‌ای بترس، که روز سوارهاست پشت سر امام زمان ذوالفقار‌هاست از جمعه‌ای بترس، که دنیا به کام ماست فرخنده روز پرظفر انتقام ماست از جمعه‌ای بترس، که پولاد می‌شویم از هرم عشق، مالک و مقداد می‌شویم شاعر : وحید قاسمی تا در این خانه گُلِ خنده‌ی زهرایم بود‎ ?‎من ملَک بودم و فردوس برین جایم بود‎? عمر کوتاه تو گنجایش دنیا را بس‎ ‎?وین اشارت ز جهان گذران ما را بس‎? خانه دوست کجا؟ صحن سپیدار کجاست؟‎ ‎?ای نسیم سحر آرامگه یار کجاست؟‎? تضمینی از شعر حافظ شاعر: قاسم صرافان
  • 8:31
    زمینه - این دم آخری چه بی بال و پری بدون من میری منو نمی بری تا که اسممو بردی تو کوچه زمین خوردی اینقدر زدن جلو چشمام تیره ست دیگه همه دنیام بازم بمون کنار من زهرا ببین دیگه تنهام حال منو ببین چه تماشاییه دلمو می شکنه حرف جداییه شب ها بس که بی تابی درد داری نمی خوابی کشته منو اشک و آهت توی خسوف روی ماهت شرمنده ام بانوی من خونه م شده قتلگاهت

مشخصات

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

    تاکنون نظری ثبت نشده است.

تصاویر

پایگاه دعا و نغمه های مذهبی