ولادت حضرت زینب (س) مجید بنی فاطمه

شب شب امید عالمینه ؛ شب میلاد زینبه بهترین شب عمر حسینه ؛ شب میلاد زینبه شیرینی زندگی علی و زهرا این دختره با بوی سیب نفساش دلا رو کربلا می بره آغوش حسین همیشه جاشه میگه با خنده ای که رو لباشه تا منو داری غمت نباشه دل میره زیارت مدینه ؛ شب میلاد زینبه این ترانه رو لبا می شینه ؛ شب میلاد زینبه اهالی آسمونا همگی مهمون خورشیدن تو کوچه های مدینه حسن و حسین نذری میدن میگه حسن ای بلات به جونم کنار گهواره دعا می خونم برا خواهر یکی یه دونم آغوش حسین همیشه جاشه میگه با خنده ای که رو لباشه تا منو داری غمت نباشه دل برات کربلا می گیره ؛ شب میلاد زینبه حاجتاشو از خدا می گیره ؛ شب میلاد زینبه با نور خورشید نگاش ماه و ستاره ها روشنن همه تو خونه زینبو عشق حسین صدا میزنن همه عاشقا میگن خدایا نمیاد هیچ کسی دیگه تو دنیا زینبی تر از حسین به مولا آغوش حسین همیشه جاشه میگه با خنده ای که رو لباشه تا منو داری غمت نباشه

لب هام خندونه قلبم مجنونه امشب مستم و دیوونه دل سرگردونه ، بازم حیرونه از شادی چشمام گریونه نور چشماش ، نور مهتابه چشم زینب ، محو اربابه حال و هوای عاشقونه توی زمین و آسمونه دل علی و فاطمه رو می بره این یکی یه دونه عاشقونه باز می خونم امشب سیدتی ، مولاتی یا زینب لب هام خندونه قلبم مجنونه امشب مستم و دیوونه ای شور دائم ، به قلبم حاکم عقیله ی بنی هاشم اصل زیبایی ، مثل مولایی تو جانشین زهرایی عرش و فرشه امشب مهمونت جونم نذر راهت قربونت یه حاجتی توی دلمه که تا دمشق تو می پرم شب ولادتت بخونم برا مدافعان حرم روحی فداک ملیکه ی عالم ای نوه ی پیغمبر خاتم لب هام خندونه قلبم مجنونه امشب مستم و دیوونه ذکرت آرامش ، دارم یک خواهش بکشی دست نوازش رو سر نوکر ، یا بنت الحیدر تنهام نذاری تو محشر حال ارباب ، امشب حالیه جای عباس ، امشب خالیه خواهر بی نظیر حسین برای تو میمیره حسین خاطر تو براش عزیز به عشق تو اسیره حسین تو بانوی محبوب آل الله تو زینبی دلدار ثارالله

نشسته ام عشق را معنا کنم دل گفت یا زینب تشسته ام دیده را دریا کنم دل گفت یا زینب نشسته ام یادی از زهرا کنم دل گفت یا زینب قیامت خواستم برپا کنم دل گفت یا زینب زنی عاشق که زهرا گونه معنا شد قیامت را و معصومان بر دوشش کشد بار امامت را همینکه لحظه ای از او نوشتن شد قدم لرزید از او خواندم هوا در دم نفس در بازدم لرزید به خود گفتم به سویش گام بردارم قلم لرزید حریمی محترم که از حرمتش صد ها حرم لرزید خداوندا حریمی اینچنین را کیست سلطانش هزاران جان فدای او هزاران تن به قربانش نخوانش زینت بابا بگو جان علی زینب نگو دختر بخوانش مرد میدان علی زینب سر و سامان مولا روح و ریحان علی زینب علی دستان الله است و دستان علی زینب علی را آنچنان در پوست و در خون خود دارد که گویا جسم زینب یک علی در کالبد دارد سلام ای روز میلادت همه اشک چشم ها جاری سلام آموزگار عشق در آیین دلداری تلاطم داشت بین چشم هایت شوق دیداری و این یعنی حسینت را تو خیلی دوست میداری هنوز ای خواهر عاشق نخوردی شیر مارد را که میخواند تپش های دلت نام برادر را کجا وصف کسی همچون تو در قاموس من باشد که مداح مقامات تو باید پنج تن باشد نگهبانان اجلالت حسین است و حسن باشد کدامین زن شبیه تو چنین مردانه زن باشد کدامین خشم در خود این همه احساس را دارد و در پای رکابش اکبر و عباس را دارد اگر در چشمت اقیانوسی از امواج غم داری اگر حال پریشان دست بسته قد خم داری همان دست کریمی که حسن دارد تو هم داری و این یعنی برای دوست و دشمن کرم داری به زیر دین الطاف تو و آلت همه سر هاست کرامت کمترین کار شما خواهر برادر هاست چنانکه جز علی نامی پس از احمد روی لب نیست پس از نام حسین اسمی به غیر از اسم زینب نیست مثال عشق تو در هیچ دین و هیچ مذهب نیست دلی غیر از تو از عشق حسین این سان لباب نسیت میان سینه ام شور ز شعر منزوی برپاست که این آقا یک عاشق دارد آن هم زینب کبری است مبین که کاغذ شعر من از این بند نم دارد که مدح تو بدون روضه ات یک چیز کم دارد چنان نام حسین ابن علی نام تو غم دارد دگر بر عهده من نیست از اینجا غم دارد دلم را میبرد گویا دم دروازه میان خنده ها میریخت اشک عمه سادات

کویرم و بارون اگه بزنه یه رود خروشان میشه دلم منی که از اول در خونتم اضافه ی خاک تو شده گلم خبر آوردن شب مراد دله امشب دلمو دادم به پر قنداقه ی زینب خنده ی روی لبای تو کار دلبریه حسینه راه رسیدنه به تو راه نوکریه حسینه بگم زینب یا وارث عاشورا بگم زینب یا نائبه الزهرا بگم حلماء حیدر سلام الله علیها نسیم بهشت نفس علی غبار قدم هات تاج سرم نشونه رحمت شده واسه من این اشکهای شوقت چشم ترم غزل عشقه که شده جاری روی هر لب دلمو دادم به پر قنداقه زینب هیبت علی شوکت علی برق توی نگاته هر نفسی میاد و میره به برکت خاک پاته بگم زینب یا انسیه الحورا بگم یا زینب ثانیه الزهرا بگم دلدار ارباب سلام الله علیها بگم زینب یا وارث عاشورا بگم زینب یا نائبه الزهرا بگم حلماء حیدر سلام الله علیها هوای زیارت هوای دمشق هوای رسیدن تا به حرم شبای زیارت شبای دمشق شده آروزی چشم ترم دلم خرابم شده از عشق تو لبالب دلمو دادم به پر قنداقه زینب نا امیدی نداره اگه بیاد سراغ تو سائل حاجتای گداو میدی با دستای ابوفاضل بگم زینب یا ملیکت و دنیا بگم یا زینب سلیله الزهرا بگو دل بند احمد سلام الله علیها بگم زینب یا وارث عاشورا بگم زینب یا نائبه الزهرا بگم حلماء حیدر سلام الله علیها کویرم و بارون اگه بزنه یه رود خروشان میشه دلم منی که از اول در خونتم