- 751
- 1000
- 1000
- 1000
فاطمیه اول 96، شب دوم، حنیف طاهری و حسین خلجی
مرثیه خوانی شهادت حضرت فاطمه (س) با صدای حنیف طاهری و حسین خلجی ،1396
قطعات
-
عنوانزمانتعداد پخش
-
روضه - زخمی و قد کمون شدن با من با من طعنه شنیدن از همه با تو با تو دم زدن از ولایتت با من با من عزا برای فاطمه با تو با تو کوری دو تا چشم اون که دشمن ما شد فاطمه یه پسر داد تا که دست تو وا شد علی آقام آقام علی آقام آقام تو کوچه محتضر شدن با من با من گریه برا غم حسن با تو با تو شهید شدن برای تو با من با من غسل تن کبود من با تو با تو غیر مردن علی جان آرزویی ندارم علی آقام آقام علی آقام آقام خسته از همه جز تو خسته از روزگارم غریب کوچه ها شدن با من با من غریب کربلا شدن با تو با تو دیدن مادر روی خاک با من با من ذبیح بالقفا شدن با تو با تو تو نبودی و دیدم روی خاک یه مادر نیستم و تو می بینی روی خاک یه خواهر غریب آقام آقام غریب آفام آقام
-
حسین خلجی - واحد - هَل اتی و سوره ی کوثری بر امیرالمؤمنین همسری بر نبی دختری و مادری بانوی محشری ای همه زمین و زمان پابست تو نگاه کریمان بُود بر دست تو حور و ملایک و جن و انس مست تو فاطمه یا فاطمه زهرا یا زهرا ای قرار هر دل بی قرار باعث خلقت لیل و نهار نوکری درگهت اعتبار من الازل الی الابد من می خونم هیئت و روضه و گریه شد قانونم شکر لله من سر سُفرت مهمونم فاطمه یا فاطمه زهرا یا زهرا
-
حسین خلجی - واحد - این روضه ی حسنه که غرق در محنه کمک کنید به خدا مادرمو می زنه رو پنجه هام ایستادم دلو به دریا زدم کاشکی می شد یه سیلی به صورتش می زدم گوشواره ی مادر یه طرف مادر یه طرف من هم یه طرف افتادم جون دادم نمی ره از یادم قصه ی شاپرکه که زخمی از کتکه تو کوچه ها واسه ی قباله ی فدکه تو ذهنم مونده یهو به خدا رو جگر مجتبی قصه ی نا گفته ای که نشنیده بابا از این غم کابوس شبهامه یه نفر چشمام شده تر از داغ گل نیلوفر وای مادر عزیز جون حیدر مادر می گفت پسرم حرفی دارم من باهات از کوچه چیزی نگی که غیرتیه بابات قول می دی با هم بیا تا بریم به سمت خونه حالا قسم به جدت حسن نگی یه وقت به بابا چی دیدی گوشواره ی مادر یه طرف مادر یه طرف من هم یه طرف افتادم جون دادم نمی ره از یادم
-
واحد - مانده بودم بدهم دل به علی یا به حسن دیدم اصلا گره خورده دل مولا به حسن شانه اش خالق کوه است تعجب نکنید تکیه داده است اگر حضرت زهرا به حسن با علی محکمم و با حسن آرام ، ببین کوه دل را به علی داده و دریا به حسن مثل قرآن که قسم خورده به روی خورشید من هم از شوق قسم می خورم اما به حسن لا اله آمده بر روی زبانم اما بعدِ لا حول ولا قوّه الا به حسن شیعیان حسن از کفر تبرّی جُستند بیش از آنقدر که جستند تولّا به حسن شاعر: محسن ناصحی
تاکنون نظری ثبت نشده است.