- 1176
- 1000
- 1000
- 1000
ز سر بیرون نخواهم کرد سودای محمد را
مولودی خوانی ولادت حضرت محمد (ص) با صدای مجید بنی فاطمه، 1395
متن شعر:
ز سر بیرون نخواهم کرد سودای محمد را
نمیگـیـرد خـدا هـم در دلـم جـای مـحمد را
پس از عمری که چون پروانه بر گـِرد علی گشتم
در ایـن آیـیـنــه دیـدم نـقـــش ســیـمـای مـحـمد را
به بینایی امـیر عرصه تجریـد خواهی شد
کنی گر سرمهات خاک کف پای محمد را
جهان را سر به سر آیینه روی علی دیدی
علی خود آینه ست ای دل تماشای محمد را
چطور آخر همین گوشی که جز دشنام نشنیده ست
شـنـیـــد آخــر به جـان لــحـن دل آرای مـحمد را
چه باید گفت از آن شب، آن شب قدس اهورایی
که مـن بـا خـویـشـــتـن دیـدم مـدارای مــحمد را
سگ کوی علی هستم ولی دزدانه میبینم
علی بر سینه دارد داغ سودای مـحمد را
سعدی اگر عاشقی کنی و جوانی
عشق محمد بس است و آل محمد
متن شعر:
ز سر بیرون نخواهم کرد سودای محمد را
نمیگـیـرد خـدا هـم در دلـم جـای مـحمد را
پس از عمری که چون پروانه بر گـِرد علی گشتم
در ایـن آیـیـنــه دیـدم نـقـــش ســیـمـای مـحـمد را
به بینایی امـیر عرصه تجریـد خواهی شد
کنی گر سرمهات خاک کف پای محمد را
جهان را سر به سر آیینه روی علی دیدی
علی خود آینه ست ای دل تماشای محمد را
چطور آخر همین گوشی که جز دشنام نشنیده ست
شـنـیـــد آخــر به جـان لــحـن دل آرای مـحمد را
چه باید گفت از آن شب، آن شب قدس اهورایی
که مـن بـا خـویـشـــتـن دیـدم مـدارای مــحمد را
سگ کوی علی هستم ولی دزدانه میبینم
علی بر سینه دارد داغ سودای مـحمد را
سعدی اگر عاشقی کنی و جوانی
عشق محمد بس است و آل محمد
تاکنون نظری ثبت نشده است.