- 1010
- 1000
- 1000
- 1000
دیده بگشا خواهرت از ره رسیده
مرثیه خوانی محمدرضا طاهری برای اربعین حسینی، 1391
متن شعر:
دیده بگشا خواهرت از ره رسیده
زینب آمد سربلند و قد خمیده
از بعد این اسارت دل خسته جسارت
من آمدم زیارت
اربعینی دور از تو از داغت مضطر گشتم
من که از دوری مردم تا پیش تو برگشتم
وای حسین مظلوم
این چهل روز شد برای من چهل سال
همچنان هست نیزه ها در بین گودال
هستم پر از کبودی تو روی نیزه بودی
در کوچه یهودی
این مصیبتها بوده از داغ بی عباسی
حق داری که زینب را نشناسی
دائم آمد داغ تازه روی داغی
کاش نگیری از سه ساله ات سراغی
شد حال من پریشان شرمنده ام حسین جان
جا مانده کنج ویران
تا رقیه پرپر شد من هم آنجا جان دادم
وقت غسلت خیلی یاد مادر افتادم
متن شعر:
دیده بگشا خواهرت از ره رسیده
زینب آمد سربلند و قد خمیده
از بعد این اسارت دل خسته جسارت
من آمدم زیارت
اربعینی دور از تو از داغت مضطر گشتم
من که از دوری مردم تا پیش تو برگشتم
وای حسین مظلوم
این چهل روز شد برای من چهل سال
همچنان هست نیزه ها در بین گودال
هستم پر از کبودی تو روی نیزه بودی
در کوچه یهودی
این مصیبتها بوده از داغ بی عباسی
حق داری که زینب را نشناسی
دائم آمد داغ تازه روی داغی
کاش نگیری از سه ساله ات سراغی
شد حال من پریشان شرمنده ام حسین جان
جا مانده کنج ویران
تا رقیه پرپر شد من هم آنجا جان دادم
وقت غسلت خیلی یاد مادر افتادم
تاکنون نظری ثبت نشده است.