منو
شب پنجم محرم، سید مهدی میرداماد

شب پنجم محرم، سید مهدی میرداماد

  • 5 تعداد قطعات
  • 23 دقیقه مدت قطعه
  • 648 دریافت شده
مداح : مهدی میرداماد
مناسبت مذهبی : دهه اول محرم
شخصیت : سیدالشهدا (ع)
نوع قطعه : كل مجلس
مرثیه سرایی به مناسبت شب بزرگداشت عبدالله بن الحسن (ع) با صدای سید مهدی میرداماد، سال 1398

قطعات

  • عنوان
    زمان
  • 23:48
    عهد ما از روز اول با حسین و با حسن ذکر ما تا روز آخر یا حسین و یا حسن با محرم کربلایی شد دل ما شب به شب روضه خواندیم از حسین، اما حسن، اما حسن روضه خوان غربتش شب های خاموش بقیع بی کس و تنها حسین و بی کس و تنها حسن بی قرار قصه های کوچه و دیوار و در رازدار غصه های مادرش زهرا، حسن غریب کوچه ها شدن با من، غریب کربلا شدن با تو دیدن مادر روی خاک با من، شهید سرجدا شدن با تو تو نبودی و دیدم، روی خاکه یه مادر نیستم و تو می بینی، روی خاکه یه خواهر غریب در وطن شدن با من، شهید بی کفن شدن با تو تو خونه دست و پا زدن با من، قتلگاه دست و پا زدن با تو من با خاطره های غم فاطمه مُردم غریبونه به دستت پسرامو سپردم این کیست از خورشید، مولا ماه رو تر بی تاب تر، عاشق تر، عبدالله رو تر می گفت من دست از عمویم بر ندارم الا شود بازویم از خون وضو تر می گفت ای شمشیرها، دستم مگیرید مرد گر جگر دارد بیاید رو به رو تر می گفت و با دست عمویش عهد می بست چشم زمین از حسرت این گفتگو تَر وای آن گلوی ناز سیراب عطش بود شد عاقبت از دست آن صاحب سبو تَر خدا کنه که عمه جون نبینه که صورت عموم روی زمینه ببین که راه نفسش رو بستی بی حیا پا تو بردار از رو سینه تو معرکه هلهله بود و فریاد تیر سه شعبه که به سمتت افتاد اونی که اما منو از تو دزدید برای چی وایساده، دیگه چی می خواد عجب قیامتی تو قتلگاهه چه جماعتی هنوز تو زنده ای ولی شروع شده چه غارتی هوا نمونده که نفسم بگیرم باید تنت رو روی دست بگیرم عمو اجازه بده تا از اینا عبای پیغمبرو پس بگیرم رسیده مادرت، نشسته بالا سر، کنار پیکرت رسیده قاتلت، می خواد چه کار کنه با حنجرت دعوا شده بالا سرت
  • 6:13
    منم که راهی قتلگاهم و عمو حسین مدینه زاده و کربلایی ام عمو حسین منم که تا ابد با حسینم و عمو حسین یتیم عشقم و مجتبایی ام عمو حسین منم که از فدائیان راه ثاراللهم منم که آخرین شهید عشقم عبدالله ام بین گودال دارم می بینم دوره کردند تن عمومو کاش می دیدم میون لشکر زخم بغض توی گلومو ای عمو جان، عمو حسین همه عمومو دوره کردند و دارن ما رو بیچاره می کنند دارم می بینم نیزه ها با هم پیراهنش رو پاره می کنند بارون چشمای یتیم کربلا می باره می بینمش عمو روی تنش چه زخمی داره می شنوم من، میگه با گریه سمت گودال نیا عمو جون نیزه ها رو نشونه رفتند نیزه دارا برا عمو جون ای عموجان، عمو حسین
  • 5:48
    بزار برم رها کن عمه دستمو ببین دل شکستمو صدای بابامو شنیدم که داره روضه می خونه همش داره میگه برو نزار عموت غریب بمونه عموم کسی رو نداره عمه نزار یتیم شم دوباره عمه ببین که داره بارون سنگ و بارون نیزه می باره عمه یه درده تو سینه م، نمیشه بشینم، بزار برم نزار تو اسارت، حرم رو ببینم، بزار برم دارم میام، یه کم دیگه طاقت بیار چشماتو روی هم نذار تا زنده ام نمی زارم جدا کنند عمو سرت رو وقتی که اومدم دیدم کنار گودال مادرت رو عموی تشنه، عموی خسته راه نفس هات رو نیزه بسته مگه نمی بینه خواهرت رو واسه چی روی سینه ات نشسته روی خاک گودال، داری می ری از حال چه کار کنم، تا که زیر اسبا، تنت نشه پامال
  • 7:13
    بابی انت و امی یا اباعبدالله هر که دارد به سرش شور و نوا بسم الله لحظه های نوکری می گذره و تازه من خودم رو پیدا می کنم تو همین هروله و سینه زنی یاد جمع پیرغلاما می کنم یاد حاج احمد کافی نادعلی کربلایی یاد حاج علی آهی همه مردای خدایی عطر بهار و سوز صدا رو نوکری نیست نخونده شعر سازگارو گِرد حرم دویده ام، صفا و مروه دیده ام هیچ کجا برای من کرب و بلا نمی شود کربلا، کربلا، کربلا، کربلا پیر غلام آذری زبون اگه بگه یا حسین دلت رو می بره حاج کلامی نفسش حیدریه شعراشو حضرت زهرا می خَره یاد حاج اصغر زنجانی میگه از رباب و می سوزه هر کسی رو من دیدم محو یا حسین حاج فیروزه یا قدیم و شور عظیم و میایی بخونیم نوحه ی حاج سلیمو زینب، زینب، زینب، کانون وفا زینب زینب، زینب، کنز حیا زینب، کانون وفا زینب هم قهرمانی، زهرا نشانی‌ ای روح با ایمان، جانیم سنه قوربان زینب، زینب، زینب، کنز وفا زینب، کانون حیا زینب هم قهرمانی، زهرا نشانی‌ ای روح با ایمان، جانیم سنه قوربان من غم و مهر حسین با شیر از مادر گرفتم روز اول کامدم دستور تا آخر گرفتم بر مشامم می رسد هر لحظه بوی کربلا بر دلم ترسم بماند آرزوی کربلا تشنه ی آب فراتم ای اجل مهلت بده تا بگیرم در بغل قبر شهید کربلا
  • 5:41
    کربلا وطنم، پاره ی بدنم قید زندگیمو بی حسین می زنم بخشودگی اهل گنه در صف محشر وابسته به یک گردش چشمان حسین است امیری حسین و نعم الامیری خیالش ز من دلربایی کند همش در دلم خودنمایی کند هوایش مرا نینوایی کند نوایش مرا کربلایی کند از آن دم که مادر مرا داده شیر امیری حسین و نعم الامیر پدر در دو گوشم سرود این سخن که ای نازنین طفل دلبند من سرت خاک پای حسین و حسن حسینی بمان و حسینی بمیر امیری حسین و نعم الامیر

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

    تاکنون نظری ثبت نشده است.

تصاویر

پایگاه دعا و نغمه های مذهبی