- 1334
- 1000
- 1000
- 1000
شب پنجم ماه محرم - میثم مطیعی
مرثیه سرایی به مناسبت شب پنجم ماه محرم با مرثیه خوانی میثم مطیعی، سال 1398
قطعات
-
عنوانزمانتعداد پخش
-
عشق تو را خدا به دل من بنا گذاشت جانم! چه آتشی به نیستان به جا گذاشت یا صاحب الزمان دل صافی که داشتم دنیای بی تو برد و ندانم کجا گذاشت دنیای بی تو نبض و حیات مرا گرفت دوری، مگر برای دل من حیا گذاشت می خواستم سرم برود در هوای تو اما مگر دل، این دل پر ادعا گذاشت؟ از خون گذشته راه ظهورت ولی دریغ دنیا همیشه دست مرا در حنا گذاشت شاعر: میلاد عرفان پور?
-
از این بالا پیداست، غوغای تو گودال می بینم، می بینم مولا رفته از حال از این بالا پیداست، پلکای بی جونش معلومه، معلومه پیشونی پر خونش وای عموی بی سپاه من معلومه، معلومه، عمه از این بالا اون پیرمردی که می زنه با عصا از این بالا پیداست، زخمای رو تنش پاره پاره شده، کهنه پیراهنش وای عموی بی سپاه من بی تو میشه تاریک، دنیای کوچیکم شرمنده واسه این، دستای کوچیکم شرمنده کم سنّم، شرمنده بیجونم اما من تا آخر، پای تو میمونم وای، عموی بی سپاه من، وای ای واای، ای وای دیدی که عاقبت، شد دست من جدا دیدی میشه من هم، باشم مثلِ سقا بوی مادر اومد، باید از جا پاشم دیدی میشه من هم، مهمون زهرا شم وای، عموی بی سپاه من، وای ای واای، ای وای شاعر: امیررضا یزدانی دستی نداری تا بگیرم از زمین پاشی میشه دوباره باز علمدار حرم باشی این بچه ها دیگه نمی خوان آب تو را می خوان، میشه براشون باز سقا شی
-
سربند یا حسین، میبندم رو سرم با این سن کمم، با تو همسنگرم خیمه شد مدرسهام، روضه درسای من لبیک یا حسین، مشق شبهای من یه نوجوونم، که جوونه، زده عشقت توو دلم به غیر اسمت، ننوشتم، توو کتاب و دفترم بیا شبیه عبدالله، منو جدا کن آقاجون هرجا که حرف یاری بود، منو صدا کن آقاجون مولا رو منم حساب کن مولا سربند یا حسین، میبندم رو سرم فکرایی این روزا، میچرخه توو سرم مثل روز روشنه، پیروزی نزدیکه آینده بین این، دستای کوچیکه میدونم آقا، راه پیروزی حسینی بودنه بسیجیِ، جون به کفِ راهِ خمینی بودنه چفیه ی روی دوش تو، میگه هنوز جهاد زندهاس بسازه خاک ایرانو، بسم الله هرکی رزمندهاس مولا رو منم حساب کن سربند یا حسین، می بندم رو سرم از بند دنیا با، عشق تو میگذرم با عشقت زندهام، با عشقت میمیرم با تو دنیا رو از، ظلمت پس میگیرم شوق شهادت مثه خون جاریه توو رگهای من تو که بیای میرسه آخر روز عاشورای من میون این همه سرباز، بیشتر به ما امید داری برا ظهور خیالت جمع، یه عالمه شهید داری مولا رو منم حساب کن شاعر: سید مهدی سرخان
-
سلام عاشقات، سلام نوکرات به ارباب با وفا ای گل وفا حسین، معدن سخا حسین می کشی مرا حسین
-
حسین آقام، همه می رن تو می مونی برام
-
سلام آقا سلام تو راه کربلا به امید خدا، منم دارم میام با کوله بار اشکم با کوله بار آهم یه اربعین دیگه ایشاءالله توی راهم تو راه کربلا منو می بینی انی احامی عبدا ان دینی تو موکبا کنار من می شینی انی احامی عبدا ان دینی قرار عاشقا نجف تا کربلا نفس پشت نفس به امید خدا اگر که حُسن مطلع امیر المومنینه حُسن ختام این راه یل ام البنینه تو کربلا منو می بینی انی احامی عبدال ان دینی تو موکبا کنار من می شینی انی احامی عبدال ان دینی
-
مگه میشه، تو این حرم بشینمو، نگا کنم آخه مگه میشه ببینم چشات سیاهی میره اون بالای زین می خوای نگه داری خودت رو نمیشه می افتی رو زمین هی پا میشی و سه چار قدم راه میری اما دوباره هم می افتی روی خاک غم عمو جونم دیگه نمی تونم به تو خودم رو میرسونم خودم برات سپر میشم عمو جونم مگه میشه، تو این حرم بشینمو، نگا کنم آخه مگه میشه ببینم که هرکی میرسه یجوری میزنه آهای برید عقب که زیر دست و پا عمو جون منه نفس نمی خوام بدون تو تاریکه دنیام بدون تو بزار عجین شه خون من با خون تو عموی خوب من به تو خودم رو میرسونم خودم برات سپر میشم عموجونم حسین حسین قرارمه همه دار و ندارمه سرباز نوجوونتم من ممنونتم که خواستی هیاتی باشم مثه شهیدای تو از نوجوونی غیرتی باشم حسینی بودن آبرومه کربلا رفتن آرزومه همیشه عکسی از حرم روبرومه حسین فاطمه زندگی من تویی حسین دلخوشیه من به خدا تویی حسین شاعر: دکتر محمدمهدی سیار
-
شادی هر دو جهان بی تو مرا جز غم نیست جنت بی تو عذاب است، به جهنم کم نیست در دم مرگ اگر پا به سرم بگذاری عمر جاوید به شیرینی آن یک دم نیست بر مشامم می رسد هر لحظه بوی کربلا در دلم آتش به پا کرد آرزوی کربلا تشنه ی عشق حسینم ای اجل مهلت بده تا بگیرم در بغل قبر شهید کربلا بابی انت و امی یا ابا عبدالله
-
اومدن همهی سینهزنا برا بیعتِ با غمِ حسین تا مهیّا بشن برا ظهور با شکوه محرم حسین ای اسوهی کریمان لبیکَ یا حسنجان نوجوونای ما همه میخوان که حسینی بشه مرامشون مثِ نوجوونای تو بشن سپر بلای امامشون شاعر: حمید رمی
-
هوا خواه توام جانا و می دانم که می دانی که هم نادیده می بینی و هم ننوشته می خوانی حسین آقا، حسین آقا غریب آقا، غریب آقا از آب هم مضایقه کردند کوفیان خوش داشتند حرمت مهمان کربلا تشنه لب عالمین، وای حسینم، حسین فاطمه را نور عین، وای حسینم، حسین مرمل بالدماء وای حسینم حسین سهم تو شد بوریا، وای حسینم حسین مادر آب کجایی؟ پسرت آب نخورد پدر خاک کجایی؟ پسرت خاک نشد
-
هیچ پرچمی غیر کربلا بالا نیست حسین معنی آزادی است حسین چشمه خوبی ها حسین برکت این دنیا حسین پاکی بارانها حسین روشنی جانها بابی انت و امی و نفسی و اهلی و مالی همه وجودم گرفته، به هوای تو شور و حالی عشق پا برجاست، زندگی زیباست تا دلا دست، ابی عبدالله ست ابی عبدالله هیچ لاله ای چون شهید تو زیبا نیست شهید آیه شیدایی ست شهید دسته گل پرپر شهید هدیه یک مادر در این لشکر عاشقها مرا، هم بپذیر آقا بِاَبی انت و امی و نفسی و اهلی و مالی جایی بده کنج حریمت، به کبوتر خسته بالی عشق یعنی آه، در دل سنگر شوق دیدارِ، آن شهِ بی سر ابی عبدالله... هیچ لحظه ای مثل دیدن مولا نیست ظهور اول زیباییست ظهور مژده عاشورا ظهور دلخوشی دنیا کجاست وارث این پرچم؟ کجاست صاحب این ماتم؟ بِاَبی انت و امی و نفسی و اهلی و مالی سر و دل و جان میدهم تا تو بدهی اذن وصالی از تبار حسین، یادگار علی ست او که در دستش، ذوالفقار علی ست یااباصالح شاعر: دکتر محمد مهدی سیار
-
آن کس که تو را شناخت جان را چه کند فرزند و عیال و خانمان را چه کند دیوانه کنی، هر دو جهانش بخشی دیوانه تو، هر دو جهان را چه کند
تاکنون نظری ثبت نشده است.