- 2103
- 1000
- 1000
- 1000
شب چهارم محرم 98، حسن خلج
مرثیه خوانی شب چهارم محرم با صدای حاج حسن خلج، سال 1398
قطعات
-
عنوانزمانتعداد پخش
-
دیدم به چشم خویش غمی ناشنیده را در یک غروب سرخ بلای عدیده را با ناله ام زمین و زمان گریه می کتد از مادر ارث برده ام این اشک دیده را من با همین لبان خودم نیمه های شب بوسه زدم گلوی بریده بریده را یعقوبم و چگونه مقابل چشمان من بستند دست عمه محنت کشیده را یادم نمی رود سر شب لحظه فرار فریادهای دختر گیسو کشیده را هنگام جابه جائی سر روی نیزه ها دیدم شکاف هنجر و خون چکیده را یک تار موی عمه ما را کسی ندید چون پوشیده است نور حسین این حمیده را بزم شراب و بزم یزید جای خود ولی خون کرده صحنه ای دل مهنت کشیده را دشمن کنیز خواست و دیدم به چشم خویش طفل یتیم و وحشت و رنگِ پریده را
-
امیری حسین و نعم الامیر حسینی بمان ، حسینی بمیر منت خدای را به غمت مبتلا شدم صد شکر زائر نجف و کربلا شدم افتاده ام به دام تو صیاد مهربان وز قید و بند غیر تو یک جا رها شدم تو راز قلب منی باید احتیاط کنم که با غریبه مبادا که اختلاط کنم فقط تویی که برایم همیشه می مانی رواست با همگان قطع ارتباط کنم
-
کارم شده یه عمر گریه برای آب از کربلا باید بگم یا شام پر عذاب گریم برای مشک آب برا لب علی عمو نیومد و میرفت بالا تب علی بعد از سه شعبه و سر و قندان پر ز خون لالایی می خونه رباب با زینب علی دیدن هر پیر و جوون دلیل گریمه مصیبتی که قاتل بابای پیرمه نبودم و ندیدم از عمه شنیده ام توی عبا پیچیدنت بلای اعظمه واویلتاواویلتا حسین گریون شده چشام از خنده های شام کف می زدند یه عده با گریه خواهرام شاپرک سه سالمون شکسته شد پرش سیلی زدن رقیه رو چه سخته باورش دستام رو ناقه بسته بود دلم آتیش گرفت خاکستر و آتیش و با سر بی معجرش چه صحنه هایی از جلو چشای من گذشت ناموسمو دیدم خدا گرسنه توی دشت سؤال بی جوابمو حالا جواب بده چطور سرت کنار اومد با خیزران و تشت ای همه میل دل من سوی تو قبله جان چشم تو ابروی تو هر که نرگس مستت ربوده عقل من خورد و خوابم نرگس جادوی تو ای امید من روا داری مگر بازگردم ناامید از کوی تو بر مشامم می رسد هر لحطه بوی کربلا بر دلم ترسم بماند آرزوی کربلا تشنخ آب فراتم ای اجل مهلت بده تا بگیرم در بغل قبر شهید کربلا
تاکنون نظری ثبت نشده است.