شب دوم ماه محرم، میثم مطیعی

الا ای قبله گاه دل کجایی؟ محرّم شد، نمی خواهی بیایی؟ بیا یک بار تا دورت بگردم بیا که مُردم از داغ جدایی فدای ناله های آتشینت میان روضه های نینوایی هوای روضه های صبح گاهت دل دیوانه را کرده هوایی کنار قتلگه یا خیمه گاهی نمی دانم کجای کربلایی بیا یابن الحسن دورت بگردم بیا تا دست خالی برنگردم شاعر: مجتبی روشن‌روان

سپر و خُود و زره باز هم ارزش دارد غارت چادر اطفال نمی فهمم چیست؟

رسیدم به این خاک، به این خاک ماتم بسوزی زمونه، اگه بی حسین شم یه لحظه ببینید، نگاه حسینو مگه میشه اصلا حسین منو کشت؟ نیاد اون غروبی، که باید ببینم نه انگشتری مونده واسش نه انگشت چقدر غربتش گریه‌ داره حسینم کسی رو نداره بمیرم دل مثل دریاش، بی قراره حسینم حسینم حسینم شکستیم یه گوشه، من و بغض ناگاه همون لحظه‌ای که، حسین می‌کشید آه چرا هی نگاهش، به پای رقیه است؟ نگاه میکنه با غم و گریه ما رو مگه چی میبینه؟ که هی داره میگه خدایا سپردم به تو خیمه‌ها رو خدایا مبادا بیفته نگاهای نامحرم این جا خدایا مبادا جدا شه دست سقا پر از ناله و اشک و آهیم خدایا ببین بی سپاهیم خدایا نگهدارمون باش! بی‌پناهیم حسینم حسینم حسینم شاعر: امیر رضا یزدانی

لا شریک لک لبیک لا اله الا هو انجزالله وعده و نصر الله عبده آمده منا حسین محضر خدا حسین یا اله العالمین لبیک یا امان المؤمنین لبیک یا دلیل العارفین لبیک لبیک لبیک آمده تا جان دهد، در ره جانان خویش اکبر و اصغر دهد، بر سر پیمان خویش سید و مولا حسین با کاروانی از بهشت آمده در قربانگاه می‌خواند لاحول و لاقوه الا بالله آمده به کربلا بهر دیدن خدا یا رفیعُ یا رضیُّ لبیک یا علیُّ یا وفیّ لبیک یا قویُّ یا ولیّ لبیک لبیک لبیک آمده تا خون او، زنده کند مرده را تا که غمش جان دهد، هر دل افسرده را سید و مولا حسین دلشوره دارند ای خدا اهل خیمه از امشب قلب عالم می لرزد با تپش قلب زینب ناله ز جگر مزن خواهر صبور من یا محب الصابرین لبیک یا حبیب الذاکرین لبیک یا انیس الطالبین لبیک لبیک لبیک آمده با پای خویش، در وسط قتلگاه بر لب زینب بُوَد، ناله و فریاد و آه سید و مولا حسین شاعر: حمید رمی

گریه می کنم چشام تر بشه بهتر ببینمت گریه می کنم بیای اون دم آخر ببینمت گریه می کنم منم فردای محشر ببینمت بارون اشک روضه است که درمونه هر درده بازم برای گریه زهرا صدامون کرده مادرت گفت بُنیَّ دل ما ریخت به هم بردن نام تو غوغاست اباعبدالله یا اباعبدالله، یا اباعبدالله، یا اباعبدالله سینه می زنم مثل پرچم رو گنبد طلات سینه می زنم یه روز باشم آقا از فداییات سینه می زنم بشم زائر صحن کرب و بلات یه روز همین ذکر تو دست منو می گیره اون که برات سینه زد یه روز برات می میره ما که باشیم که سنگ تو به سینه بزنیم سینه زن زینب کبراست اباعبدالله یا اباعبدالله، یا اباعبدالله، یا اباعبدالله حسرت برم به محتضری کآخرین نفس نام تو برد و خنده زد و گفت یا حسین

سلام ای زیباترین صحرا رسیده تنهاترین مولا رسیده فرزند ابراهیم رسد عطر کعبه و رکن و زمزم و بطحا خوش آمد می گوید اینک هر بوته‌ی خاری گوشه ی صحرا خوش آمد می گوید امواج تیغ و تیر و شمشیر و خنجرها خوش آمدی اکبر! خوش آمدی اصغر! خوش آمدی ای مهربان عباس به خاطر زینب، بخوان قل هو الله، بخوان قل أعوذ برب الناس نگاه رباب است و آب فرات چه خوانده مگر در کتاب فرات چه رمزی و رازی، چه سوز و گدازی نهفته در این پیچ و تاب فرات سلام ای تنهاترین مولا قرار این کاروان این جاست قدمگاه عاشقان این جاست شود کم کم خیمه ها برپا چه غوغاهایی به پا خواهد شد در این صحرا بیا خواهر تا بگویم من خواب پیغمبر دیده ام اکنون خدا می خواهد مرا بیند کشته در راهش غوطه ور در خون دمی که ببینی، برادر خود را، در این دل صحرا، فتاده به خاک فقط به نگاهی، به نغمه ی آهی، بگو که الهی، رضاً برضاک دمی که رود خون ز حنجر من دمی که رود روی نی سر من تویی و صبوری، در این غم و دوری، پیمبر صبری، تو خواهر من امان ز دل زینب کبری شاعر: دکتر محمد مهدی سیار

قال الصادق: إنَّ الحسینَ عَبرَةُ کُلِّ مُؤمن خدا مُهر تایید دینمو پای اشکای روضه میزنه امام صادق فرموده: حسین دلیل گریه های مومنه رو به راه میشه حالمون با حضورِ تُو روضه ها با همین گریه ها شدیم جزءِ زوّار کربلا قال الصادق: إنَّ الحسینَ عَبرَةُ کُلِّ مُؤمن شبای اشکِ ماهِ ماتمه جهان مشکی ‌پوشه برا حسین زمان میگه ماه محرّمه زمین میگه لبیکَ یا حسین این هلالِ ماهِ غمه یا قنوتِ دستِ فلک کلِّ عالم میگه حسین یَالَیتَنا کُنّا مَعَک قال الصادق: إنَّ الحسینَ عَبرَةُ کُلِّ مُؤمن با این بیرق های مشکی بازم تموم دنیا غرقِ نور میشه بازم پای روضه های حسین دل ها آماده ی ظهور میشه با دو پرچم تو این مسیر شیعه می مونه استوار پرچمِ سرخِ کربلا پرچمِ سبزِ انتظار قال الصادق: إنَّ الحسینَ عَبرَةُ کُلِّ مُؤمن شاعر: حمید رمی

یا ابی عبدالله یابن الحیدر یابن الزهرا ما را رسان به کربلا ما را رسان به شهدا ای آئین ما رهبر ما سید علی خامنه ای از آن خوشم که شدم نوکر سرای حسین منم غلام کسی که بوَد گدای حسین دو چشم داده خداوند تا که گریه کنم یکی برای حسن آن یکی برای حسین بر مشامم می رسد هر لحظه بوی کربلا بر دلم ترسم بماند آرزوی کربلا تشنه ای آب فراتم، ای اجل مهلت برده تا بگیرم در بغل قبر شهید کربلا

اومدن همه‌ی سینه زنا برا بیعتِ با غمِ حسین دل عاشقا دریایی شده پای موجای پرچم حسین: با کاروانِ عزا لبیکَ یا کربلا تا نفس تُو سینه است الهی که همه مون تُو سپاه تو باشیم الهی ما رو هم بطلبی اربعین توی راه تو باشیم شاعر: حمید رمی

سلام عاشقا سلام نوکرا به اربابِ با وفا ای گل وفا حسین معدن سَخا حسین می کشی مرا حسین

همه عمر برندارم سر از این خمار مستی که هنوز من نبودم که تو در دلم نشستی تو نه مثل آفتابی که حضور و غیبت افتد دگران روند و آیند و تو همچنان که هستی ***** همه میرن تو می مونب برام حسین آقام شاعر: سعدی شیرازی