منو
ولادت امام موسی کاظم (ع)، محمدرضا بذری

ولادت امام موسی کاظم (ع)، محمدرضا بذری

  • 7 تعداد قطعات
  • 3 دقیقه مدت قطعه
  • 1192 دریافت شده
مدیحه سرایی به مناسبت میلاد امام موسی کاظم (ع) با مدیحه خوانی محمدرضا بذری، سال 1396

قطعات

  • عنوان
    زمان
  • 3:47
    بازم گدا با صد حاجت اومده برای تجدید بیعت اومده هر کی مسلمونه اینو می دونه اشرف اعیاد امت اومده توی سجده هام می گم شکر خدا غدیریم پیرو سقیفه نیستم به خدا غدیریم از اجل زیر پرچم ولای حیدرم با سعادتم که در روز جزا غدیریم علی وجه الله و علی نور کبریا علی معنی حق و علی نفس مصطفی شیعه حیدرم، فاطمه است مادرم امشب اگه اینجا توی هیئتم ذکر علی میگم تو عبادتم دستمو تو دست علی می زارم تا که بشه بازم تازه بیعتم جنت و بهشت من ولای مولا علیه هم حساب و هم کتاب من همه با علیه غم ندارم لحظه عبور از پل صراط رمز رد شدن ازش گفتن یا علیع علی وجه الله و علی نور کبریا علی معنی حق و علی نفس مصطفی شیعه حیدرم، فاطمه است مادرم عید اومده بازم شب حاجته آرزوی نوکر یه زیارته راهی بشیم با هم کربلا، نجف بهتر از این دیگه چه سعادته نوکری شدم به دربار حسین بن علی تا باشم میون انصار حسین بن علی از خدا میخوام که این لیاقت رو بهم بده تا باشم میون زوار حسین بن علی حسین یعنی اربابم، حسین یعنی زندگی حسین یعنی ایثار و وفا و آزادگی السلام علی ساکن کربلا
  • 6:20
    صالح ترین عبد خدا موسی بن جعفر حق است هرکس هست با موسی بن جعفر ما بنده و آقای ما موسی بن جعفر محتاج‌ها گویند یا موسی بن جعفر در پای جُودش اغنیا محتاج هستند قربانیش در ماه حج حجاج هستند مستیم مست باده باب الحوائج هستیم ما دلداده باب الحوائج قربان خانواده ی باب الحوائج آقاست آقا زاده ی باب الحوائج با بچه هایش صاحب سرمایه هستیم با مشهد و شیراز و قم همسایه هستیم بال ملائک هست فرش زیر پایش ایزد مسخّر کرده هستی را برایش هستند در ایران ما فرزندهایش معصومه‌اش آمد به دنبال رضایش انوار او تقسیم شد بر مشهد و قم او را زیارت میکنم در مشهد و قم او آیت عظمای آیات خدا بود شب تا سحر گرم مناجات خدا بود مات رخش شد عرش او مات خدا بود واضح ترین تصویر از ذات خدا بود او جلوه رب بود اما بندگی کرد انسان کامل بود و ساده زندگی کرد والکاظمین الغیظ صبرش حد ندارد خوب است و در بین صفاتش بد ندارد در مومنینش یک نفر مرتد ندارد در صحبتش با خادمان باید ندارد خاری رَوَد در پای فرزند عزیزش اخمی نخواهد کرد بر روی کنیزش تا بوده این بوده ست آقا تو، گدا من مدح تو را گفتن کجا آقا کجا من؟ تو جان بخواه و مابقی کار با من بدکاره آمد محضرت شد پاک دامن با دیدنت ذکر خدا ورد لبش شد از تو سرودن کار هر روز و شبش شد تو آمدی از عرش بر دامان مادر دست تو را دادند بر دستان مادر مثل طلای خالص است ایمان مادر جان امام کاظم است و جان مادر وقت ولادت مادرت تکبیر می‌گفت این عالمه بهر زنان تفسیر می‌گفت در عشق حق عاشق ترین عاشق تو هستی مجرای فیض عالمی، رازق تو هستی هرچند مخلوقی ولی خالق تو هستی تنها وصی حضرت صادق تو هستی علم لدنّی پدر در سینه توست جود و کرامت عادت دیرینه توست تا پای جانت پای قرآن ایستادی در فتنه‌ها، ای کوه ایمان ایستادی رودرروی بدعت گذاران ایستادی با رنج و زحمت کنج زندان ایستادی… …تا یازده رکعت نماز شب بخوانی در کنج زندان روضه زینب بخوانی آرش براری
  • 4:24
    بین مکه تا مدینه پر شده از نور داور گل بریزید، گل بریزید آمده موسی بن جعفر ملائک در طواف، به گرد کوی او پدر بوسه زند به ماه روی او یا باب الحوائج، یا موسی بن جعفر روی دست صبح صادق می درخشد همچو خورشید بین گهواره تکلم کرد و خوانده ذکر توحید مسیحای لبش، جهان احیا کند پر از نور خدا همه دلها کند یا باب الحوائج، یا موسی بن جعفر دل مرده زنده گردد با نسیم کاظمینش بر مشامم می رسد هر دم شمیم کاظمینش بهشت مرقدش چو کعبه با صفاست برات مرقدش به دستان رضاست یا باب الحوائج، یا موسی بن جعفر
  • 7:02
    هر شاعری ست در تب تضمین چشم تو از بس سرودنی ست مضامین چشم تو چشم جهان به مقدمت ای عشق روشن است از اولین دقائق تکوین چشم تو ما را اسیر صبح نگاه تو کرده است آقا کرشمه های نخستین چشم تو از ابتدای خلقت عالم از آن ازل شیعه شدم به شیوه‌ی آئین چشم تو می شد چه خوب نور خدا را نگاه کرد از پشت پلکت از پس پرچین چشم تو گل کرده بر لب غزلم باغی از رطب امشب به لطف لهجه‌ی شیرین چشم تو چشم تو آسمان سخا و کرامت است آقا خوشا به حال مساکین چشم تو حالا دو خط دعا به لبم نقش بسته است در انتظار لحظه‌ی آمین چشم تو آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند آیا شود که گوشه‌ی چشمی به ما کنند چه عالمی ست عالم باب الحوائجی با توست نورِ اعظم باب الحوائجی مهر تو است حلقه‌ی وصل خدا و خلق داری به دست خاتم باب الحوائجی در عرش و فرش واسطه‌ی فیض و رحمتی بر دوش توست پرچم باب الحوائجی در آستانه‌ی تو کسی نا امید نیست آقا برای ما همه باب الحوائجی بی شک شفیع ماست نگاه رئوف تو در رستخیز واهمه باب الحوائجی دیوانه‌ی سخای ابا الفضلی توام مانند ماه علقمه باب الحوائجی صحن و سرات غرق گل یاس می شود وقتی که میهمان تو عباس می شود در ساحل سخاوت دریای کاظمین مائیم و خاک پای مسیحای کاظمین با دست های خالی از اینجا نمی رویم ما سائلیم، سائل آقای کاظمین رشک بهشتیان شده حال کسی که هست گوشه نشین جنت الاعلای کاظمین نور الهی از همه جا موج می زند توحیدی است بس که سراپای کاظمین داریم در جوار حرم، حق آب و گِل خاتون شهر ما شده زهرای کاظمین ما ریزه خوار صحن و سرای کریمه ایم این افتخار ماست، گدای کریمه ایم ترسی از فقر ندارند گدایان کریم دست خالی نروند از در احسان کریم حاجت خواسته را چند برابر داده طیب الله به این لطف دو چندان کریم کاظمینی نشدیم و دلمان هم پر بود بار بستیم سوی شاه خراسان کریم بی نیازم از همه ام تا که رضا را دارم به قسم های خداوند به قرآن کریم طلب رزق نکردیم ز دربار کسی نان هر سفره حرام است مگر نان کریم ظاهرش فقر ولی باطن او عین غنی ترسی از فقر ندارند گدایان کریم ناامیدم مکنید از کرمش فرض کنید باز بدکاره ای امشب شده مهمان کریم ما شیعیان مکتب موسی بن جعفریم یعنی گدای هر شب موسی بن جعفریم
  • 3:45
    میزنه مرغ دلهامون پر چه خبری از اینه خوشتر اومده دنیا شاه عالم آقام موسی بن جعفر گل باغ پیمبر اومد هستی داور شفیع روز محشر اباَالسُّلطان و سَروَر بُوَد مشکل گشا در همه عالم سراسر خیلی سالاره باب الحوائجه توی گهواره باب الحوائجه مثل مه پاره باب الحوائجه ای جانم پر قنداقش بالِ شقایقه بهترین لحظه تو این دقایقه وقتی خندون روی دست صادقه ای جانم مدد مولا، مولا موسی بن جعفر کاظمین امشب گلبارونه مست و شیدا زائر می خونه تا سحر از شوقش بیداره یه گوشه عاشقونه سرود از دل می خونه می خواد عالم بدونه از عشقش شد دیوانه امامش مهربونه دلا سمتش روونه پای عشقش می مونه اونی که مجنون شهر عاقلاست اگه خیلی دلتنگ کرب و بلاست حاجتش توی دست اباالرضاست بسم الله هر کی دوست داره که قسمت این باشه دست جمع کربلا با یقین باشه به زیارت روز اربعین باشه بسم الله مدد مولا، مولا موسی بن جعفر
  • 2:51
    پا در رکاب حضرت عشقیم زین سبب دُر نجف به رتبه ما غبطه می خورد یک یا علی کشیده و سر مست می شویم ساقی جدا و باده جدا غبطه می خورد دست بردم بر قلم شیرازه دفتر شکست روح از تن پر کشید و جامه پیکر شکست بعد پیغمبر اگر غیر از علی را دیده ای روی منبر رفته بی شک حرمت منبر شکست گفته ام یا حیدر و عالم به هم پیوند خورد ماه بر خورشید خورد و از کمر محور شکست من غلامش بودم و بعد از گذشت سالها گفته ام حیدر مدد، دیدم دَر خیبر شکست باز افتادم به دامش چشمهایم رام شد قفل این میخانه با تسبیح یا حیدر شکست من دهانم همچو پیمانه است علی نامش چون می است دائم الخمر علیم مستیم پی در پی است
  • 3:29
    نامت ز عرش در پی تنزیل می چکد لب وا کنی طراوا ت انجیل می چکد کعبه درست مردمک چشمهای توست مژگان به هم مزن که ابابیل می چکد موسی شدن و رد شدن از رود نیل نیز از دست تو به وقت وضو نیل می چکد آیه به آیه وصف تو را گفته با نبی باشد از گوشه ی عبای تو جبرئیل می چکد غرق طواف دور علی، مشتری، زحل، ذکر علی عبادت و احلا من العسل عشقت چو خون به هر شریان دیده می شود هر دیده را به حد توان دیده می شود کو دیده ای حمل کند آن وقار را نا دیده ها فقط به زبان دیده می شود مویت چهل نظر شب معراج دیده شد یعنی برون ز بعد مکان دیده می شود عین روایت است که در ذات هر بشر روی خدای عالمیان دیده می شود وجه اله است غیر غلی در جهان نخیر پس حیدر است آنچه عیان دیده می شود تسبیح گفتم صد و ده بار یا علی هر بار نزد حیدر کرار یا علی

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

  • کاربر مهمان
    آقا بذری مولودی زبیا و دلنشین است و نفس گرم

تصاویر

پایگاه دعا و نغمه های مذهبی