منو
مدیحه سرایی عید غدیر خم، سید مجید بنی فاطمه

مدیحه سرایی عید غدیر خم، سید مجید بنی فاطمه

  • 3 تعداد قطعات
  • 4 دقیقه مدت قطعه
  • 1084 دریافت شده
مدیحه سرایی عید غدیر خم با صدای سید مجید بنی فاطمه، سال 1397

قطعات

  • عنوان
    زمان
  • 4:14
    من ماجرا را خوب یادم هست چون کاروان ما جلوتر بود پیکی رسید و گفت برگردید دستور دستور پیمبر بود چرخید سرهای شترهامان چون با پیمبر بود دلهامان فرمانبری از حرف پیغمبر با حج برای ما برابر بود خیل عظیم حج گزاران را گرد درختانی کهن دیدیم کار بنای سایه بانها با عمار و سلمان و ابوذر بود زنگ شترها از صدا افتاد از دشت حتی رد نمی شد باد راوی به حرف خویش پایان داد یعنی محمد روی منبر بود الیوم اکملت لکم دینی من کنت مولاه علی مولاه بانک رسایی داشت پیغمبر هرچند بعضی گوشها کر بود آنها که می دیدن می خواندن از چشم پیغمبر مرادش را آنها که نشنیدند می دیدند در دست او دست برادر بود هم برکه هم دریا شهادت داد هم طور هم سینا شهادت داد حتی شن صحرا شهادت داد حکم ولایت دست حیدر بود از خندق و از بدر تا خیبر تا لحظه ی آخر که در بستر از ابتدا حرف از ولایت بود آری، ولایت، حرفِ آخر بود
  • 3:47
    ساقی از خمّ ولایم بچشان باده که امشب به تولای علی مست شوم، بی خبر از هست شوم، عاشق یکدست شوم، سر بکشم، پر بکشم، حلقه ی اقبال زنم، از قفس خاکی تن بال زنم، لب به سخن باز کنم، خوانم و پرواز کنم، گویم و اعجاز کنم، بر دو جهان ناز کنم، مدح علی بر همه آغاز کنم، هان منم و عشق امیرم، به همین عشق اسیرم، که کشد سوی غدیرم، روم و دامن دلدار بگیرم، نگهی افکند آنگونه که صد بار شوم زنده و صد بار بمیرم، چه غدیری، چه امیری، چه بشیری، چه مه و مهر منیری، چه قیامی، چه پیامی، چه امامی، چه مقامی، همه جا بحر عنایت، همه جا نور ولایت، شده از خالق معبود روایت، که بود عید ولایت، ملک و حور و پری، ارض و سما، کوه و چمن، دشت و دمن، ریگ و حجر، نخل و شجر، جنّ و بشر، یکسره کوشند مگر تا شنوند، از دو لب ختم رُسل، فخر سُبل، هادی کل، مدح علی شیر خدا را ***** جبرئیل آمده از سوی خداوند تعالی، به رخش نور تجلی، به لبش حکم تولّی، که الا ختم رسالت، گهر بحر جلالت، نبی امی خاتم، پدر عالم و آدم، صلوات از سوی حق بر تو بر آل تو هر دم، به علی باش مبلّغ، به تو امر از طرف خالق سرمد شده، بلّغ، برسان حکم خدا را، وَ بگو گفته ی ما را، که خدا یار تو باشد، اگر امروز زبان را نگشایی و تولای علی را به خلایق ننمایی و دل اهل ولا را نربایی، به خدایی که تو را داده چنین قدر و جلالت، به تو و حیدر و آلت، همه ابلاغ تو باطل شود از بدو رسالت، بگشا لعل لب و بانگ به عالم بزن و سیطره ی کفر و دو رویی همه بر هم بزن از شیر خدا دم بزن اینک بچشان بر همگان جام ولا را
  • 3:29
    منی که به شاه کربلا محتاجم منی که به راه کربلا محتاجم منی که به سایه ی عَلم محتاجم منی که به احرام حرم محتاجم تو هستی تاجم تویی معراجم به تو محتاجم حیرون حسینه همون دل که غبار کف بین الحرمینه مجنون حسینه کسی که توی رگهاش نمک خون حسینه و بیمنهی رزق الورا بطلب آقا منو کربلا فقط تو فقط تویی بیاد ما و فقط تو فقط تو پرچمت بالا و فقط تو فقط تو رو قیامت دارم فقط تو خودم رو دست تو میسپارم دل و دلدارم سر و سردارم فقط تورو دارم یا سیدالاحرار سپرده منو مادرم فقط دست علمدار یا سیدالاحرار توام مارو دست مادرت فاطمه بسپار روح پدرم شاد که با نون حلالش دل من تو دامت افتاد روح پدرم شاد به من اسم تو رو از اول بچگی یاد داد

مشخصات

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

    تاکنون نظری ثبت نشده است.

تصاویر

پایگاه دعا و نغمه های مذهبی