شهادت امام محمد باقر (ع)، سعید حدادیان و محمد حسین حدادیان

صدای زنگ قافله از تو بیابونا میاد کی بود منو صدا می زد کیه که همسفر می‌خواد نهال تازه ای بودم که طوفان شد بپا امان از روز عاشورا امان از کربلا حال و هوای میکده هرگز تهی مباد از های و هوی عربده ی می‌گُسارها رخ نورانی علی اکبر چه شد؟ گلوی نازک علی اصغر چه شد؟ یا جدا یا حسین

نهال تازه ای بودم که طوفان شد به پا امان از روز عاشورا امان از کربلا رخ نورانی علی اکبر چه شد؟ گلوی نازک علی اصغر چه شد؟ یا جدا یا حسین خودم دیدم که خون از حنجر اصغر جهید ز دست جد من تا آسمان ها می رسید قنوت جد من یمی از ارغوان همه خون علی نصیب آسمان یا جدا یا حسین پر و بال کبوترهای یثرب خسته شد به پیش دیدگانم دست زینب بسته شد کدامین غم ازین غم دل برتر است رسن بر بازوی عزیز حیدر است چه شبهایی که جز خون جگر چیزی نخورد سه ساله عمه ام در کنج ویران جان سپرد ز سوز هجر او همه در حیرتند هنوز از داغ او خمیده قامتند بابا رو دست من رد طنابه هزار رحمت به خرابه داغ من از بزم شرابه تو بزم می یکی منو نشون می داد یزید سرو تکون می داد

میرم مدینه قبر خاکیو می بینم همه ش به یاد کربلا و اربعینم غریبونه رو خاکای بقیع می شینم همه ش به یاد کربلا و اربعینم اربعین رفتی کربلا برا امام حسن گریه کن رو به رو گنبد طلا برا امام حسن گریه کن گم شدی بین زائرا برا امام حسن گریه کن ای آسمون ببار آقام حرم نداره خونه میخوام چکار آقا حرم نداره هر شهیدی را اگر با صد جلالت می برند جای گلباران حسن را تیرباران کردند ای شهید شهر پیغمبر حسن شاهد مظلومیت مادر حسن یک تنه یک کربلا غم دیده ای چادر خاکی قدی خم دیده ای ای به قربان تو و راز دلت چادر خاکی فقط شد قاتلت میمیرم روزی هزار بار وقتی یادم میاد ای یار بی هوا زد تو رو دشمن با صورت خوردی به دیوار توی کوچه بی هوا زد با صورت خوردم به دیوار حسنم کجایی مادر برو گوشواره رو بردار ای یارالی ننه یارالی ننم وای وای بی نگاه لطف تو دریا بیابان می شود خم به ابرو آوری عالم پشیمان می شود جان فداهایت زیاد و شوق جان دادن زیاد روز میلاد تو دارد عید قربان می شود هر کجا نام علی باشد طوافش واجب است دور هیئت های تو روزی میدان می شود یا عبای توست یاچادر نماز فاطمه یک یهودی باز هم دارد مسلمان می شود شب کمی خرما به مسکینی رسید از سفره ات چند شب دیگر همین مسکین سلیمان می شود هر که خاک زیر پای تو نشد ای بوتراب روز محشر سخت از کارش پشیمان می شود خاک زیر پای تو عرش است نام دیگرش خوش به حال آسمان وقتی تویی بالا سرش آسمان تکه حصیری ساده به زیر پای توست قاب قوسین خدا نزدیک ابروهای توست