منو
میلاد امام حسن مجتبی (ع)، محمدرضا طاهری

میلاد امام حسن مجتبی (ع)، محمدرضا طاهری

  • 6 تعداد قطعات
  • 4 دقیقه مدت قطعه
  • 717 دریافت شده
مداح : حسین طاهری
مناسبت مذهبی : ماه رمضان
شخصیت : امام حسن مجتبی (ع)
نوع قطعه : كل مجلس
مدیحه سرایی به مناسبت ولادت امام حسن مجتبی (ع) با صدای محمدرضا طاهری، 1395

قطعات

  • عنوان
    زمان
  • 4:35
    مستم و مستم باده تو دستم میدونی که سینه چاکتم عاشقت هستم من که سودای تو به سر دارم همیشه داری هوامو تو ای کس و کارم برادر من تو دلبری دل عاشقارو میخری همه فرشته ها می گن پسر علی تو محشری ایها الکریم حسن یابن علی آسمون امشب غرق بارونه خدا برای فرشته ها از تو میخونه پر قنداقت بال پروازه تو مدینه فاطمه داره به تو می نازه الهی یه روز میاد آقا با همه ی مردم جهان یه ضریح میسازیم برا تو با هنر دست فرشچیان ایها الکریم حسن یابن علی برق چشم تو مثل طوفانه رو لب علی و فاطمه یا حسن جانه وقت تکبیره تو صف لشکر بیا و بزن نقابتو پسر حیدر برای تموم عالمین کرم تو ضرب المثله پسر علی شیر خدا بخدا که شیر جمله ایها الکریم حسن یابن علی
  • 8:22
    می نویسم جگر حیدر و زهرا آمد آفتاب سحر حیدر و زهرا آمد جلوه ای از هنر حیدر و زهرا آمد اولین تاج سر حیدر و زهرا آمد نیمه ی ماه خدا، قرص قمر پیدا شد روزه ام با رطب نام حسن جان وا شد چه جلال و جبروتی چه جمالی دارد گوشه ی لعل لبش وه که چه خالی دارد برترین سید دنیاست چه شالی دارد زینت دوش نبی سیر کمالی دارد مادرش فاطمه با خنده ی او می خندد دور بازوش علی حرز نجف می بندد کوری چشم حسودان چقدر ماه شده یوسف از دیدن او معتکف چاه شده نقش انگشتری اش عزه لله شده منکر صلح حسن کافر و گمراه شده تیغ صلحش همه را از نفس انداخته است پسر عاص چنین قافیه را باخته است عاشق از جلوه ی معشوق سخن می گوید از می و بوسه به پیمانه زدن می گوید یک نفر وقت مناجات به من می گوید نیمه شب هر که الهی به حسن می گوید... ...از دل عرش به او فاطمه گوید جانم شب وصل است و الهی به حسن می خوانم دست خالی نرود هرکه به او رو بزند نشده سائل او پرسه به هر کو بزند پیش او حاتم طایی است که زانو بزند یا حسن گوید و پیوسته دم از او بزند می نشاند همه را بر سر یک خوان نعیم چه می آید به حسن لفظ کریم بن کریم در حدیث آمده که عقل مجسم حسن است نوه ی ارشد پیغمبر اکرم حسن است بازدم نام حسین بن علی، دم حسن است حیدر بی مَثَل خط مقدم حسن است مجتبی در همه جا بازوی تدبیر علیست مرتضی شیر خداوند و حسن شیر علیست از لب او صد و ده کوزه عسل می ریزد آسمان پیش قدم هاش زحل می ریزد از سر و روی حسن واژه ی یل می ریزد به خدا کرک و پر اهل جمل می ریزد اگر او در وسط معرکه پا بگذارد نیزه چرخاندن او وه که چه دیدن دارد بانی جنگ جمل داشت تماشا می کرد تیغ در دست حسن حل معما می کرد رجز حیدری اش بود که غوغا می کرد روی لب های علی خنده شکوفا می کرد ناگهان از وسط معرکه این صوت آمد سر بدزدید، حسن نه، ملک الموت آمد به علی رفته که تیغ سخنش برنده است مثل زهرا چقدر خطبه ی او کوبنده است این که در جنگ جمل زلزله ای افکنده است به گمانم دو سه تا قلعه ی خیبر کنده است رجزش ولوله ای در دل صحرا انداخت نیزه ی او شتر سرخ جمل را انداخت عشق تو عاشق بی تاب عمل می آرد قمر روی تو مهتاب عمل می آرد خم ابروی تو محراب عمل می آرد خاک پای تو زر ناب عمل می آرد روزها ذکر من این است و همه شب سخنم من حسینی شده ی دست امام حسنم شاعر: محمد فردوسی
  • 10:15
    ای جانم به سفره کرامتت جانم به این همه عنایتت چشم تو چشمه ی محبته با تو بودن آقا سعادته دستمو بگیر تو این شبایی که بی کسم یه صدایی بم می گه یه روز به وصل تو می رسم حسن دنیای من رویای من حسن جونم فدات آقای من مستم کن خراب جامتم حسن تو شاهی منم غلامتم حسن یه جوری عاشقت شدم آقا همیشه تو رو می زنم صدا سفره داری و برو بیا توی خونته نه فقط زمینیا تموم خلقت دیوونته حسن حیرونتم مجنونتم حسن تا قیامتم مدیونتم حسن دنیای من رویای من حسن جونم فدات آقای من تو خلوت اسمتو صدا زدم نگام کن با صفا من اومدم کرم کن حال و روزمو ببین یه لحظه با گدات بشین پور حیدر و خودش شهنشاه عالمه کاشکی منم بشم فدای فرزند فاطمه حسن ای دلبرم تاج سرم تویی اربابم و من نوکرم حسن دنیای من رویای من حسن جونم فدات آقای من درگیر نگاه مهربونتم محتاج عطای بی کرونتم یه عمره می دونی زیر دینم و مرید آقام حسینم و حاجت منو بیا و تو این شبا بده آقا جان مادرت به من یه کرب و بلا بده حسین ای با وفا جونم آقا حسین کرببلات خونم آقا
  • 0:57
    علی یارمه، کس و کارمه علی آبرو و اعتبارمه علی جونمه، رگ و خونمه برا مستیم ایوونش نشونمه علی آقامه به خدا دل و دنیامه به خدا اگر زهرا مادرمه علی بابامه به خدا
  • 12:42
    به هم رسانده خداوند علی و زهرا را نشان دهد به همه لولو دو دریا را شمایلت نمکین تر ز یوسف است آقا تو تشنه می کنی از عشق خود زلیخا را و کافران همه ایمان می آورند به تو اگر نشان بدهی آن جمال زیبا را زمان توان گذشتن ندارد از پیشت چرا که بند میاری همه گذرها را فدای آن لب شیرین، فقط تو لب تر کن که سبز می کنی از نخل خشک خرما را من عاشق حسنم، دین و عشق من حسن است تمام ذکر من امشب، حسن، حسن حسن است مبارزی که به دستان تو اسیر شود عزیز می شود و عاقبت امیر شود کریم هستی و با احترام می بخشی نمی شود که گدا پیش تو حقیر شود همیشه دست گدا را سریع پر کردی ندیده است کسی بخشش تو دیر شود کرامت تو همان دفعه نخست بس است گدا دوباره محال است که فقیر شود غذا بدون تو اصلاً به ما نمی چسبد بیا خودت سر سفره فقیر سیر شود به امر تو شده داماد سید الشهدا که قاسم تو به پای حسین پیر شود بیا دعا کن و ما هم به پاش پیر شویم به لطف تو در این خانه کاش پیر شویم نمی شود بشناسیم ما غلام تو را چگونه درک کند عقل ما مقام تو را مگر چه کرده ای آقا که جای یا رزاق صدا زده اند فقیران شهر نام تو را تمام وقت کنارت حسین ساکت بود برای این که فقط بشنود کلام تو را کسی که صلح تو را جاهلانه سازش خواند نخوانده معنی تاریخی قیام تو را کسی که گفت تو ترسیدی و نجنگیدی ندیده ضربت شمشیر در نیام تو را غریب شهر همه کینه از علی دارند نمی دهند اگر پاسخ سلام تو را تو بودی به علی لعن کرد بر منبر نگه نداشت معاویه احترام تو را بدون شک دم آخر حسین گفت به تو غریب فاطمه می گیرم انتقام تو را چه کرد زهر تمام تن تو در تب سوخت چه دید داخل آن طشت قلب زینب سوخت شب تولد تو نیستم کنار بقیع خدا مرا برساند سر مزار بقیع سر مزار تو یک شمع نیز روشن نیست چه ساکت است شب جشن شام تار بقیع صبا حریم حسن را غبار روبی کن نشسته روی مزار حسن غبار بقیع کبوتران خراسان به یکدگر گویند بیا که پر بگشاییم تا دیار بقیع خدا بخواهد اگر می رسد زمانی که سرود جشن بخوانیم در جوار بقیع درست خواهد شد صحن ها و می آید میان صحن تو زوار بیشمار بقیع پس از حکومت آل سعود می شنویم امام خامنه ای شد کلیددار بقیع حرم شلوغ شود با صدای سینه زنی درست خواهد شد صحن جامع حسنی
  • 7:37
    روی زلف نسیم این خبره از قدیم حسن مجتبی اومد و ماه خدا لقبش نوکرا شد رمضان الکریم مثل عقیقی که یمنش یه چیز دیگه ست این خونواده هم حسنش یه چیز دیگه ست دلمو به دریا میزنم یه افطاری منم ایشالله مهمون آستان قدس حسنم همنوا با بارون دم بگیر از دل و جون کریم بی بدل، اومده نهر عسل یل جنگ جمل، مرد سکوت و میدون پیش این آقا من همیشه به زیر دینم لطف حسن بوده اگه نوکر حسینم عاشقتم اهل قرنم، فداییت یه تنم خوشم جاروکش آستان قدس حسنم هستی حیدره این نفس مادره پسر فاطمه صاحب این عالمه امید ما همه توی صف محشره جان به فدات آقا، تو معز المومنینی تو با گداها هم سر یه سفره می شینی می نویسم این رو به تنم، به روی کفنم که من فدایی آستان قدس حسنم

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

  • کاربر مهمان
    نفستون گرم...یا علی

تصاویر

پایگاه دعا و نغمه های مذهبی