- 1052
- 1000
- 1000
- 1000
دیدی آخر به لبانم گل لبخند آمد
مرثیه خوانی شهادت امام جعفر صادق (ع) با صدای محمود کریمی، سال 1387
متن شعر:
دیدی آخر به لبانم گل لبخند آمد
آه مادر، نفسم از عطش بند آمد
بال و پر می زنم و بال و پرم می سوزد
جرعه آبی که تمامِ جگرم می سوزد
منم آن دل که ز داغ تو به دریا می زد
روضه خوانی که شرر بر هم دنیا می زد
نیمه جانی که در آتش پیِ طفلانش بود
شعله وقتی ز درِ سوخته بالا می زد
مو سپیدی که دو دستش به طنابی بستند
پیرمردی که نفس در پیِ آن ها می زد
آن طرف گریه ی اطفال منو در این سو
خنده بر خستگی ام، دشمن زهرا می زد
آه از آن بزم شراب که در آن افتادم
یاد آن زخم که نامرد به لب ها می زد
متن شعر:
دیدی آخر به لبانم گل لبخند آمد
آه مادر، نفسم از عطش بند آمد
بال و پر می زنم و بال و پرم می سوزد
جرعه آبی که تمامِ جگرم می سوزد
منم آن دل که ز داغ تو به دریا می زد
روضه خوانی که شرر بر هم دنیا می زد
نیمه جانی که در آتش پیِ طفلانش بود
شعله وقتی ز درِ سوخته بالا می زد
مو سپیدی که دو دستش به طنابی بستند
پیرمردی که نفس در پیِ آن ها می زد
آن طرف گریه ی اطفال منو در این سو
خنده بر خستگی ام، دشمن زهرا می زد
آه از آن بزم شراب که در آن افتادم
یاد آن زخم که نامرد به لب ها می زد
تاکنون نظری ثبت نشده است.