منو
میلاد حضرت علی اکبر (ع)، محمود کریمی

میلاد حضرت علی اکبر (ع)، محمود کریمی

  • 4 تعداد قطعات
  • 6 دقیقه مدت قطعه
  • 624 دریافت شده
مدیحه خوانی به مناسبت میلاد حضرت علی اکبر (ع) با صدای محمود کریمی، سال 1397

قطعات

  • عنوان
    زمان
  • 6:27
    امشب زمین شده عرش اعلی با لبخند مولا ، اومد اکبر لیلا ارض و سما می گرده دور مرتضی علی می خونه یا علی و یا علی و یا علی یا مولا یا علی و یا علی و یا علی منم نوکرت یا علی غلام درت یا علی همه زندگیم فدای سرِ علی اکبرت یا علی یا مولا یا علی و یا علی و یا علی من جونمو میذارم توی این راه تو راه شعار علیاً ولی الله رو سینه ام نوشته خاک پای قنبرم تا زنده ام گدای پای بچه های حیدرم می میرم برات یا علی برا بچه هات یا علی خدا قسمتم کنه تو نجف بیفتم به پات یا علی یا مولا یا علی و یا علی و یا علی توی عالمین تویی اشجع الناس تویی مقتدای علی اکبر و عباس شاهی که تا ابد حسینیا رو میخره بابای زینب و پدربزرگ اکبره میگم تا ابد یا علی بی حد و عدد یا علی زمین و زمون فقط از خودت می گیرن مدد یا علی یا مولا یا علی و یا علی و یا علی مجنونم و دلم زیر دِینه نگاه کریمِ جوون حسینه می گیرم از تو من برات کربلا حسین با ذکر یا حسین و یا حسین و یا حسین می افته سرم یا حسین به پای حرم یا حسین نگاهی بکن که من عاشقِ علی اکبرم یا حسین یا مولا یا حسین و یا حسین و یا حسین که پیش چشم مست تو شراب، خوار می شوم
  • 8:04
    شاه امروز آفریده شاهکار دیگری احتیاجی نیست بعد از این به یار دیگری لشکر ارباب می گیرد وقار دیگری مرتضی باید بسازد ذوالفقار دیگری بیشتر امشب شب خوشحالی سقا شده چون که حالا یک نفر مثل خودش پیدا شده .او برای زینب کبری رکاب آورده است عمه زینب هم برای او نقاب آورده است .هدیه ای را هم برایش بوتراب آورده است مرکبی در شان پیغمبر … عقاب آورده است .نیست جایی خوش قد و بالاتر از این آینه ام لیلا تکیه زد بر جایگاه آمنه از فراز خانه اش نور کرامت می گذشت قدر او که هیچ قدش از قیامت می گذشت غرق در ذات خدا بود از علامت می گذشت بود در شانش ولیکن از امامت می گذشت شیر دارد بی امان با شیر بازی می کند تا که اکبر با عمو شمشیر بازی می کند پهن کرد از دست خود بر خواهرش سجاده ای بعد پیغمبر به او دل داده هر دلداده ای ای فقیران سفره دارد، سفره ی آماده ای اوست آقا زاده ام آن هم چه آقا زاده ای در مقام او جهانی بانگ یا هو می زند وقت مدحش ناصرالدین شاه زانو می زند وقت معراجش رسول و وقت خیبر مرتضی بین خانه چون پیمبر ؛ بین لشکر مرتضی سر ، رسول الله هست و هست پیکر مرتضی نیمی از پیکر نبی و نیم دیگر مرتضی دست هایش چون که بر هم سخت محکم می شود باز هم عید غدیر خم مجسم می شود مثل مادر آسمان ها را تماشا می کند آسمان در گیسویش خورشید پیدا می کند کیست این آقا که ما را نیز آقا می کند خواهر کوچک ترش هم کار زهرا می کند صاحب بالاترین عنوان و منصب می شود شانه ی او تکیه گاه عمه زینب می شود کعبه از شش گوشه ی ارباب کم می آورد نام او افلاک را زیر قدم می آورد صحبت از شش گوشه شد؛ حرفی که غم می آورد باز هم دارد مرا سمت حرم می آورد هرچه باداباد من این روزها لیلایی ام هرکه جایی را پسندد من که پایین پایی ام مرهمی بعد از تو بر داغ پدر پیدا نشد خواست برخیزد حسین بن علی از جا نشد خواست جسمت را بگیرد در بغل اما نشد آخرش هم پیکر تو در عبایش جا نشد داد زد بابای پیرت، آه زینب ، اکبرم … ای جوانان بنی هاشم بیایید از حرم مجید تال
  • 6:52
    صدای ترانه مهتاب و میشنوم صدای ملک شرفیاب و میشنوم صدای تب و تاب لیلارو میشنوم صدای لالایی ارباب و میشنوم شیرینی زندگی حسین و نوه مولامه شبیه پیمبره و آرامش دل آقامه زیارت پایین پا یه شب کنار تو رویامه دین و ایمان من تویی ماه تابان من تویی به خدا جان من تویی جانان من تویی کوله بار آرزوهاتو بردار بیار بگو به تاریکی تمومه شبهای تار بیا تا میتونی دامن یار و بگیر جوونیتو پای آقا علی اکبر بزار جوونی ما فدای جوون خونه اربابه این آقا زاده ترانه عاشقونه اربابه خوش به حال اون که تا قیامت دیونه اربابه خواب و رویای من تویی دین و دنیای من تویی عشق آقای من تویی آقای من تویی میبینی دلمو آوردم امشب برات میبینی سر راه تو اند عاشقات الهی که بشه یه روزی جونم فدات صدقه میزاره عموت برای خنده هات با قدم نو رسیده تو شهر مدینه غوغا شد نیومده دیدن همه که دلبر دل زهرا شد بالاخره ماه شبای تار دل ما پیدا شد مذهب و دین من تویی یار دیرین من تویی شور شیرین من تویی شیرین من تویی
  • 7:56
    پیش از اینها روزگاری، روزگاری داشتم با دلِ خود روزگاری، کار و باری داشتم تاکه روزی کوچه ی میخانه کاری داشتم بعد از آن دیدم که چشمان خماری داشتم بعد از آن آواره از بین نجف تا کربلا لا حرم الا نجف لا عشق الا کربلا جز خدا حرفی نگفتند از فراسوی علی جز پیمبر کس ندیده طاق اَبروی علی کس نداند غیر زهرا سِرّی از موی علی آمدم دنیا برای دیدن روی علی آمدم با حضرت قنبر قراری داشتم ور نه من با مردم دنیا چه کاری داشتم این جوان، اینجا جهانگیر است، تعبیرش علیست ابروانش آسمانگیر است، تفسیرش علیست تیغ دار است و کمانگیرست تا میرش علیست بر طنین او اذان گیر است تکبیرش علیست می کشد قد قامت و محراب حیرت میکند یک تبسم میکند، ارباب حیرت میکند او علی شد، فاطمه نور علی? نور آورد او علی شد، تا که موسی پیش او طور آورد او علی شد، تا حسین آفاق در شور آورد او اگر خواهد ستون هم باز انگور آورد باید او را خَلقاً و خُلقاً کشید و عشق کرد مدح او را باید از دشمن شنید و عشق کرد او که از اللهُ اکبر، اکبرش را برده است از خصایل از شمایل بهترش را برده است یعنی از این سلسله پیغمبرش را برده است باز در آغوش زهرا مادرش را برده است آتشی که روی بامش هست مست اکبر است پرده های محمل زینب به دست اکبر است ریخته پیشش سپرها، این که چیزی نیست نیست بِشکند کوه از کمرها، این که چیزی نیست نیست میدرد نامش جگرها، این که چیزی نیست نیست میزند سر روی سرها، این که چیزی نیست نیست سر سپاهی یکسره در پیش او خم میکنند میمنه یا میسره می آید و رَم میکنند حمله ی دو شیر را در بین لشکر دیده ای؟ شیر مردی را کنار یک دلاور دیده ای؟ رفتن عباس را همراه اکبر دیده ای؟ الفرار عمروعاصان را ز حیدر دیده ای

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

    تاکنون نظری ثبت نشده است.

تصاویر

پایگاه دعا و نغمه های مذهبی