شهادت امام موسی کاظم (ع)، مهدی رسولی

هیچ کس با لطف بی حدش برابر نیست کسی در علم و حکمت نیز از این مرد سرتر نیست چونان نهج البلاغه می چکد از بین لبهایش کلام روشنش چیزی به جز قند مکرر نیست دلش خون است یکسر، در وجود خسته اش چیزی به غیر از روضه های داغدار بغض مادر نیست دلش کرب و بلای داغهای روز عاشوراست غمش چیزی به جز شمشیر و نیزه، تیر و خنجر نیست تمام خاندانش درد غربت دیده اند عمری ولی بین غریبان هیچ کس موسی بن جعفر نیست کسی بدون دلیل از صدا نمی افتد لب کریم ز سوز دعا نمی افتد کریم در غل و زنجیر هم کریم بود به دست بسته شدن از عطا نمی افتد اگرچه خاک نشسته به روی لبهایش عقیل پا بخورد از بها نمی افتد مگر چه گفته به تو آن زبان دراز یهود همیشه از دهنش ناسزا نمی افتد چه آمده به سرت پنجه می کشی بر خاک به هر نفس لب تو از ندا نمی افتد به سینه ای که سپر شد به پشت در سوگند بدون درد سر این ساق، جا نمی افتد کسی که در تن او پیرهن شده پاره به یاد بی کفن کربلا نمی افتد؟ پس از سه روز تو را عده ای کفن کردند سر بریده ی تو زیر پا نمی افتد سنان و شمر به هم با اشاره می گفتند مگر که نیزه نخورده، چرا نمی افتد؟ ز دور حرمله می گفت گودی حنجر حسین نحر نگردد ز پا نمی افتد

رو خاک زندون دست و پا می زنی با گریه رضا رو صدا می زنی آقا برا غمت می سوزم، غریب و بی کسی هنوزم می سوزه از پا تا سرت، تو لحظه های آخرت آقا چقدر لاغر شدی، شبیه زهرا مادرت وای یا باب الحوائج، یا موسی بن جعفر زمین می خوری لحظه ی واپسین میگی بمیرم مادرم خورد زمین میگی که مادرم جوون بود، جوون ولی قدش کمون بود چقدر تو روضه خوندی که صدات گرفته این شبا چی می بینی که هِی میگی نزن مادرو بی حیا وای یا باب الحوائج، یا موسی بن جعفر چه عاشقونه شیعه ها اومدن به تابوتت شاخه ی گل می زدن ولی امون ز نعل تازه، با نیزه تشییع جنازه یه مادری تو قتلگاه، دلش از این غم سوخته بود می دید که غارت می کنن پیراهنی که دوخته بود وای حسین وای حسین

حیدریم تا ابد از راه حق دم می زنم بر عقیقم نام زهرا نقش خاتم می زنم اذن مهدی می رسد آن روز با یک یا علی بیرق سبز علی بر کل عالم می زنم خیبر خیبر یا صهیون جیش محمد قادمون لبیک یا علی، لبیک یا علی می شود از همت ما نام حیدر منجلی یا لثارات الحسین است رایت دوش ولی لحظه موعود حزب اللهیان عالم است مسجد الاقصی نماز حضرت سید علی خیبر خیبر یا صهیون جیش محمد قادمون لبیک یا علی، لبیک یا علی ذوالفقار خشم حیدر را به یاد خود بیار خاطرات فتح و خیبر را به یاد خود بیار اینقدر از گنبد آهن که داری دم مزن ماجرای کندن در را به یاد خود بیار خیبر خیبر یا صهیون جیش محمد قادمون لبیک یا علی، لبیک یا علی نعره تکبیر ما و روز مرگ تو یهود مرگ بر آل خلیفه، مرگ بر آل سعود تا به حیفا و تل آویو برد موشکهای ماست می درد یک نعره ما از وجودت تار و پود خیبر خیبر یا صهیون جیش محمد قادمون لبیک یا علی، لبیک یا علی

ای کشته فتاده به هامون حسین من ای صید دست و پا زده در خون حسین من اما فیکم مسلم، یه نفر نیست به من آب بده