منو
شهادت امام موسی کاظم (ع)، محمود کریمی

شهادت امام موسی کاظم (ع)، محمود کریمی

  • 6 تعداد قطعات
  • 9 دقیقه مدت قطعه
  • 784 دریافت شده
مرثیه سرایی به مناسبت شهادت امام موسی کاظم (ع) با صدای محمود کریمی، سال 1396

قطعات

  • عنوان
    زمان
  • 9:48
    اگر برآید چو مرغی ز پیکر خسته ام پر پرم سوی بارگاهی که باشد از عرش برتر به بارگاهی که در آن، هزار موسی بن عمران برای خدمت کند رو، به عرض حاجت زند در به بارگاهی که یوسف گرفته دست توسل بر آستانی که آن را گرفته یعقوب در بر خلیل را کعبه ی جان، ذبیح را قبله ی دل مسیح را بیت اقصی، کلیم را طور دیگر هزار داود آنجا زبور بگرفته بر کف هزار عیسی بن مریم نهاده انجیل بر سر بریز هست خود از کف، برآر نعلین از پا بیا چو موسی بن عمران به طور موسی بن جعفر امام ملک ولایت، چراغ راه هدایت محیط جود و عنایت، چراغ و چشم پیمبر امام کل اعاظم که کنیه اوست کاظم نظام را گشته ناظم، سپهر را بوده محور حدیث خلق و خصالش، حکایت خلق احمد کلامی از کظم غیظش، روایت عفو داور مقام والای او بین، نیا و ابنای او بین هم اوست شش بحر را دُر، هم او یم هفت گوهر ثنای او روح قرآن، ولای او کل ایمان ندای او حکم احمد، عطای او جود حیدر عجب نه گر ابن یقطین به پای جمّالش افتد جمال جمّال او را ز جان ببوسد مکرر پیامی از اوست کافی که روح صد بُشر حافی ز چنگ دیو هوس ها زند به سوی خدا پر درود بر خاندانش، سلام بر دودمانش تمامی دوستانش هماره تا صبح محشر به حبس دربسته طورش، به اوج افلاک نورش چه غم اگر خصم کورش ندارد این نور باور نیاز آرد نیازش، نماز آرد نمازش شرار سوز و گدازش، گذشته از چرخ اخضر صبا بیاور غباری ز دامن کاظمینش مگر کنم از شمیمش مشام جان را معطر دلم بود زائر او، نشسته بر حائر او مزار او را گرفته چو جان پاکیزه در بر ز حبس دربسته بخشد به خلق عالم رهایی به قعر زندان نهد پا، از اوج گردون فراتر تمام خلقت همیشه کنار خوان عطایش وجود هستی هماره به بحر جودش شناور چگونه گردون رضا شد که او جدا از رضایش گل وجودش به زندان شود به یکباره پرپر به زهر کین کُشت هارون امام معصوم ما را نکرد شرم و حیا از رضا و معصومه آخر دلا به زندان گذر کن، به ساق پایش نظر کن که زخم زنجیر باشد ز زخم شمشیر بدتر
  • 7:46
    به جز سیاهی زندان نداشت شمع و چراغی به غیر زنجیر قاتل نه یار بودش نه یاور که دیده پای عزیزی اسیر زنجیر دشمن؟ که دیده جسم امامی برند با تخته در؟ لب از مناجات خاموش، بدن غریبانه بر دوش کنار جسمش سیه پوش ستاده زهرای اطهر هنوز از صدمه ی غُل، جراحتش مانده بر پا هنوز از تازیانه نشانه دارد به پیکر که می کند آه و زاری؟ که می کند اشک جاری؟ که می کند سوگواری برای موسی بن جعفر؟ بر آن تن خسته از غل، نثار شد آن قدر گل که خاک سوق الریاحین، بهشت گل شد سراسر سزد که جان ها بسوزد به جسم جدّ غریبش که جای گل ریخت بر آن، ز چار سو تیر و خنجر شهید را کس ندیده که از گلوی بریده سلام آرد به مادر، درود گوید به خواهر که می زند تازیانه به خواهر داغدیده؟ کجا سر نعش بابا زنند سیلی به دختر؟
  • 2:40
    ای به زندان کرده خلوت با خدا موسی‌ بن ‌جعفر ای همه آزادگان را مقتدا موسی‌ بن‌ جعفر ای که در حبس بلا بودی به فرمان الهی هم قدر را هم قضا را رهنما موسی بن جعفر شب که تاریک است و تنهایی چراغ توست با تو حلقه زنجیر می خواند دعا موسی بن جعفر یا باب الحوائج یا موسی بن جعفر ناز بر فیض مسیحا می کنم جایی که باشد خاک درگاه تو بر دردم شفا موسی بن جعفر عضو عضوم گر ز هم گردد جدا صد بار بهتر کز تو یک لحظه دلم گردد جدا موسی بن جعفر تو همان چشم خدای ذوالجلالی کز نگاهی خلق عالم را کنی حاجت روا موسی بن جعفر در دل تاریک زندان زیر ضرب تازیانه بود خالی جای فرزندت رضا، موسی بن جعفر کس نبود از هفده دختر به بالای سر تو تا بگرید بر تو و گیرد عزا موسی بن جعفر یا موسی بن جعفر یا باب الحوائج
  • 9:26
    داروی هر درد ما از دم تو می رسد حک شده بر سینه یا باب حوائج مدد می رود از زندانش با بدن بی جانش ارض و سما گریانش، گریانش، گریانش دختر یتیمش می زند صدایش می رسد صدای گریه رضایش داروی هر درد ما از دم تو می رسد حک شده بر سینه یا باب حوائج مدد تا که رها موسی شد هر دو جهان غوغا شد چشم فلک دریا شد، دریا شد، دریا شد مرغ پر شکسته از قفس رها شد قبله حوائج حاجتش روا شد سوی خدا رفتن نور خدا را ببین گریه ی معصومه و حال رضا را ببین با جگر صد پاره گشته رباب آواره نیزه شده گهواره، گهواره، گهواره رفت به روی نیزه رو به روی مادر رفته نیزه انگار در گلوی مادر از دل عالم گره دست تو وا می کند غنچه لب تشنه یا باب حوائج مدد ای علی لای لای علی، ای علی لای لای علی گوشه ی این ویرانه م تا تو شوی مهمانم منتظرت می مانم، می مانم، می مانم در پی ات دویده با قد خمیده دختر یتیمت ای سر بریده مجلس دارالشفا روضه تو می شود دختر ارباب یا باب حوائج مدد وقت جدایی رسید باد مخالف وزید از شرر داغ تو پشت برادر خمید پشت و پناهم شکست، پشت سپاهم شکست فاطمه در کربلا، علقمه در خون نشست از جان خود سیرم ای خدا، من بی او می میرم ای خدا
  • 8:22
    وقت جدایی رسید، باد مخالف وزید از شرر داغ تو، پشت برادر خمید پشت و پناهم شکست، پشت سپاهم شکست فاطمه در کربلا، علقمه در خون نشست از جان خود سیرم ای خدا من بی او می میرم ای خدا اهل حرم ناله کنان با مادرم تو هم رفتی حالا که من بی لشگرم میر و علمدار من، یوسف بازار من ماه سپاه حسین، یار وفادار من وقت جدایی رسید، باد مخالف وزید از شرر داغ تو، پشت برادر خمید ای که به عشقت اسیر خیل بنی آدمند باخبران غمت بی خبر از عالمند خاک سر کوی تو زنده کند مرده را زان که شهیدان تو جمله مسیحا دمند یوسف مصر بقا در همه عالم تویی در طلبت مرد و زن آمده با درهمند هر که غمت را خرید عشرت عالم فروخت سوختگان غمت با غم دل خرمند *** خاکم از گرد ملامت شد و آب از می ناب گل من دل شد و دل جام لبالب ز شراب له بسم الله ام از شوق لبت له له شد حالتی شد که به فریاد درآمد محراب
  • 5:35
    ای علمدار به چشم نیمه باز خود ببین ای علمدار که پیش من فتاده دستات بر زمین ای علمدار تویی یل ِ امیرمومنین، تمام آبروی ام البنین ای علمدار، ای علمدار، ای علمدار تو رفتی و ز داغ رفتن تو پشت من شکست، ای علمدار ببین برادر تو خسته روی خاکها نشست، ای علمدار کنار علقمه صدای ناله های فاطمه است ای جان، جان عالمی فدای روح پاکت ای جان، جان فدای دست های روی خاکت ای جان، می شوم هلاک جسم چاک چاکت ای علمدار، در انتظار توست دخترم ای علمدار، برای تو قیامتی به پاست در حرم ای علمدار، تورا به خیمه ها نمی برم دگر گذشته آب از سرم ای علمدار، ای علمدار، ای علمدار، ای علمدار ای علمدار، به دامنش گذاشته سر تو را مادرم ای علمدار، به مادرم بگو که بی سپاه و بی برادرم ای علمدار، بگو بدون تو چه قدر بی پناه و مضطرم ای جان، فرق تو شبیه مرتضی دوتا شد ای جان، در کنار پیکر تو خون به پا شد ای جان، سرو قامت تو سهم نیزه ها شد ای جان، جان عالمی فدای روح پاکت ای جان، جان فدای دست های روی خاکت ای جان، می شوم هلاک جسم چاک چاکت ای علمدار، معلم تمام عاشقان شدی ای علمدار، تو در مقام طاعت و کمال قهرمان شدی ای علمدار، تو قبله ی حسینیان شدی به کشتی حسین بادبان شدی ای علمدار، ای علمدار، ای علمدار، ای علمدار ای عمدار، ابوالفضائلی و اسم تو به دردها دواست ای علمدار، تو باب حاجتی و سائل تو حاجت رواست ای علمدار، صراط مستقیمی و مسیر توست راه راست ای جان، آب جاری حیات تشنه هایی ای جان، جان غیرت و اطاعت و وفایی ای جان، تا ابد وزیر شاه کربلایی ای جان، ابالفضل ای جانم، علمدار ای

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

  • کاربر مهمان
    آقا کریمی شهادت امام موسی کاظم زمینه زیباترین و قشنگ است 😷😷😷😷😷😷😷😷😷😭😭😭😭😭😭😭😭😭💔💔💔💔💔💔💔💔💔

تصاویر

پایگاه دعا و نغمه های مذهبی