منو
شهادت امام موسی کاظم (ع)، مجید بنی فاطمه

شهادت امام موسی کاظم (ع)، مجید بنی فاطمه

  • 4 تعداد قطعات
  • 20 دقیقه مدت قطعه
  • 608 دریافت شده
مرثیه سرایی به مناسبت شهادت امام موسی کاظم (ع) با صدای مجید بنی فاطمه، سال 1396

قطعات

  • عنوان
    زمان
  • 20:32
    عمری زدیم از دل صدا "باب الحوائج" را خواندیم بعد از ربنا "باب الحوائج" را روزی ما کرده خدا "باب الحوائج" را از ما نگیرد کاش "یا باب الحوائج " را هرکس صدایش کرد بیچاره نخواهد شد کارش به یک مو هم رسد پاره نخواهد شد یادش به خیر آن روزها که مادر خانه گه گاه می زد پرچمی را سردر خانه پر می شد از همسایه ها دور و بر خانه یک سفره نذری، قدر وسع شوهر خانه مادر پدرهامان همین که کم می آوردند یک سفره ی موسی بن جعفر نذر می کردند عصر سه شنبه خانه ی ما رو به راه می شد یک سفره می افتاد و درد ما دوا می شد با اشک وقتی چشم مادر آشنا می شد آجیل های سفره هم مشکل گشا می شد آنچه همیشه طالبش چندین برابر بود نان و پنیر سفره ی موسی بن جعفر بود گاهی میان روضه ی ما شور می آمد پیرزنی از راه خیلی دور می آمد با دختری از هر دو چشمش کور می آمد بهر شفای کودک منظور می آمد یک بار در بین دعا مابین آمینم برخاست از جا گفت دارم خوب می بینم آنکه توسل یاد چشمم داد مادر بود آنکه میان روضه می زد داد مادر بود آنکه کنار سفره می افتاد مادر بود گریه کن زندانی بغداد مادر بود حتی نفس در سینه ی او گیر می افتاد هر بار که یاد غل و زنجیر می افتاد ******************************* از آتش دل من صحبتی نکن نامرد سکوت صبر مرا غیرتی نکن نامرد بزن تمام تنم را کبود کن اما به نام فاطمه بی حرمتی نکن نامرد ******************************* ای وای بر اسیری کز یاد رفته باشد در دام مانده باشد، صیاد رفته باشد
  • 9:48
    الهی فدای غم غربتت کیه که به دنبال آزارته روزا رو همیشه آقا روزه ای تازیونه ها هر شب افطارته ای لبریز اشک و آه، وای زندونی بی گناه، وای دعا می کنی بری، دیگه زار و خسته ای دیگه از اهانتا آقا دل شکسته ای گوشه ی زندون پر از بی کسی یه آقایی دلتنگ مادر شده دل همه ی آسمونا گرفت که عزای موسی بن جعفر شده روی تخته بردنش، وای با زنجیر آوردنش، وای اثر کبودیه هنوزم رو پای تو پر زخمه صورتت، بمیرم برای تو همه اومدن واسه غسل و کفن که نمونه این تن به روی زمین خدا هم عزادار این ماتمه سینه زن تو جبرئیل امین پر شد از گل این بدن، وای داد از شاه بی کفن، وای چه غریب و بی کسه، بی حبیب و آشنا سه روز و دو شب تنش روی خاک کربلا بسم الله الرحمن الرحیم و فدیناه بذبح عظیم دوباره دلامون شده کربلا دوباره سر سفره ی زینبیم ای سلطان کربلا، وای راس از بدن جدا، وای اون آقایی که براش سینه می زنم تویی به من آشناتر از رگ گردنم تویی
  • 4:27
    زیر سنگینی زنجیر سرش افتاده خواست پرواز کند دید پرش افتاده می شود گفت کجا تکیه به دیوار زده ست بس که شلاق به جان کمرش افتاده آدم تشنه عجب سرفه ی خشکی دارد چقدر لخته ی خون دور و برش افتاده گریه پیوسته که باشد اثراتی دارد چند تاری مژه از پلک ترش افتاده هر کس ایام کهنسالی عصا می خواهد پسرش نیست ببیند پدرش افتاده آنکه از کودکی اش مورد حرمت بوده ست وقت پیری به چه حالی گذرش افتاده به جراحات تنش ربط ندارد اشکش حتم دارم که به یاد پسرش افتاده
  • 8:22
    سرم خاک کف پای حسین است دلم مجنون صحرای حسین است بود پرونده ام چون برگ گل پاک در آن پرونده امضای حسین است بهشت ارزانی خوبان عالم بهشت من تماشای حسین است به وقت مرگ چشمم را نبندید که چشم من به سیمای حسین است سر سودایی ام سودایی او دل بشکسته ام جای حسین است به بازار عمل فردای محشر همه هستم تولای حسین است نخواهم بر مزار خود چراغی چراغم روی زیبای حسین است خوش آن صورت که وقت جان سپردن بر آن نقش کف پای حسین است مترسانیدم از روز قیامت قیامت، قدّ و بالای حسین است کربلا کربلا کربلا اللهم ارزقنا گرد حرم دویده ام صفا و مروه دیده ام هیچ کجا برای من کرب و بلا نمی شود کربلا کربلا کربلا اللهم ارزقنا کوچیک بودم که مادرم حرز تو گردنم می کرد وقتی محرم می اومد لباس سیاه تنم می کرد بزرگترای من، منو به مجلس تو برده اند هوامو داشته باش آقا منو به تو سپرده اند کربلا کربلا کربلا اللهم ارزقنا مست توام مست توام باده به پیمونه بریز کبوتر کوی توام برای من دونه بریز هر کی به من دونه بده من از سر بامش نمیرم اگه تو سنگم بزنی از بوم تو نمی پرم یک گل میان علقمه فتاده دستش جدا بر روی خاک، ابالفضل سقای دشت کربلا، ابالفضل دستش شده از تن جدا، ابالفضل بر مشامم می رسد هر لحظه بوی کربلا بر دلم ترسم بماند آرزوی کربلا تشنه آب فراتم ای اجل مهلت بده تا بگیرم در بغل قبر شهید کربلا

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

    تاکنون نظری ثبت نشده است.

تصاویر

پایگاه دعا و نغمه های مذهبی