منو
وفات حضرت زینب (س)، مجید بنی فاطمه

وفات حضرت زینب (س)، مجید بنی فاطمه

  • 7 تعداد قطعات
  • 3 دقیقه مدت قطعه
  • 818 دریافت شده
مرثیه خوانی به مناسبت وفات حضرت زینب (س) با مرثیه خوانی مجید بنی فاطمه، سال 1395

قطعات

  • عنوان
    زمان
  • 3:32
    یک سال می شود که تو هم پر کشیده ای من هم به سوگ پر زدن تو نشسته ام شاید به جا نیاوری ام آشنای من می بینی از فراق تو خیلی شکسته ام چون آفتاب بر لب بامم که مثل تو مانده به زیر صورت خورشید پیکرم ای تشنه لب به یاد ترک های لعل تو لب تشنه مانده ام به نفس های آخرم بی تو تمام باغِ تو رنگ خزان گرفت بی تو پری برای پریدن نمانده بود صحرای داغ، پای برهنه، لباس خشک نایی دگر برای دویدن نمانده بود چندیست رفته قوت دیدن ز دیده ام بنگر به راه رفتن خواهر که دیدنیست دارم هنوز بر تنم از آن مسافرت یک باغ پُر بنفشه برادر که دیدنیست شاعر: محسن عرب خالقی
  • 8:48
    من زینبم که زخمی بغض و بهانه ام من زینبم که زخمی بغض و بهانه ام مضمون سرخ یک غزل عاشقانه ام من روضه خوان حمله صد تازیانه ام پروانه ام که سوخته ام کنج خانه ام دستان درد آرزویم را به باد داد یک آه سرد آرزویم را به باد داد پاییز شد هوای بهاری که داشتم بر باد رفت دار و نداری که داشتم ماندند کربلا کس و کاری که داشتم پرپر شدند ایل و تباری که داشتم دستان روزگار مرا بی حسین کرد من را اسیر داغ شه عالمین کرد من بودم و عزای بیایان کربلا بچه یتیم های پریشان کربلا بر روی نیزه ها سر عطشان کربلا خون می گذشت از سر ایوان کربلا با یاد زخم های تنش گریه می کنم هر شب برای پیرُهنش گریه می کنم یادم نمی رود که دل از غصه ها گرفت شلاق هایشان به تنم بی هوا گرفت دیدم که چکمه ای به روی سینه پا گرفت یک خنجر شکسته حسین مرا گرفت دیدم سرش جدا شد و باور نداشتم جای حسین کاش که من سر نداشتم حالا عزای زخم تنت قاتلم شده کابوس دست و پا زدنت قاتلم شده با نیزه زیر و رو شدنت قاتلم شده خون لخته های پیرُهنت قاتلم شده یادم نرفته خاطره گوشواره را گودال و ازدحام و تنی پاره پاره را بعد از وداع بود که روزم سیاه شد عباسمان که رفت حرم بی پناه شد با تازیانه ها بدنم راه راه شد با من هر آن چه شد وسط قتلگاه شد با این که روزگار به غارت مرا سپرد دست کسی ولی به پر معجرم نخورد از هم گسست بعد تو شیرازه ام حسین انگار داغدار غمی تازه ام حسین من در غمت شریک و هم اندازه ام حسین مجروع سنگ خورده ی دروازه ام حسین می رفت بعد غربت صحرای کربلا نیمی ز من به ناقه و نیمی به نیزه ها ?
  • 8:18
    ای عمه ی سادات من برات بمیرم از داغ تو ماتم می گیرم فدای تو، تویی ناموس کبریا تویی بانوی کربلا روحی نفسی لک الفداء فدای تو، تو که ماتم کشیده ای تو که سرو خمیده ای تو که قطعاً شهیده ای کیه که ندونه همیشه می مونه دین و آیین و قرآن زیر دِینت وجودت، وجودش، نبودی، نبودش یه دونه گریه کن واسه حسینش داری میری کم کم با قد خمیده صبر تو بانو سر رسیده یه سال و نیم روضه خونی و سینه زن واسه ی عشق بی کفن تو و اون کهنه پیرُهن یه سال و نیم تو فقط اشک و ناله ای داغ یک باغ لاله ای عزادار سه ساله ای دم های آخرت پیش چشم ترت خاطراتی میاد واست عذابه امون از دل تو شده قاتل تو که جا مونده رقیه تو خرابه اون که تو رو کشته غصه های شامه اون غصه ی بزم شرابه تو که دیدی قامتای کمونی رو رو به روت رقص خولی رو لبای خیزرونی رو چی کشیدی با روی نیلی و کبود جایی که محرمی نبود شنیدی طعنه از یهود دیدی که دیگه داری میری حالا دم می گیری بیا که خواهر تو خیلی تنهاست ای پناه حرم سایه ی رو سرم برای دیدنت بی تابم عباس
  • 6:17
    همه رفتند و من جا ماندم ای دوست ز بخت بد به دنیا ماندم ای دوست چرا رفتی مرا با خود نبردی ببین بعد از تو تنها ماندم ای دوست عزیز بی گناهم کی می آیی پناه بی پناهم کی می آیی به در مانده هنوز ای یار چشمم رفیق نیمه راهم کی می آیی نه که در دیده سوی دیدنم نیست توان دادن جان در تنم نیست چنان آبم نموده آتشت که گمانم جسم در پیراهنم نیست ببین از داغ تو خیلی شکستم شکستم که چنین از پا نشستم شکسته دشمنت از بس دلم را چنان گشتم که نشناسی که هستم به یادت در نوای آب آبم چنان تو زیر تیغ آفتابم تو راحت خفته ای در خانه ی قبر ولی من از غمت خانه خرابم دعایی کن دل آواره ام را بده چاره دل بیچاره ام را هنوز از آن سفر دارم برادر به همره چادر صد پاره ام را لباس تو در آغوشم برادر صدایت مانده در گوشم برادر تو ماندی بی کفن در خاکِ صحرا چگونه من کفن پوشم برادر سراسر نیزه می بینم به خوابم سر و سرنیزه می بینم به خوابم نمی خوابم اگر یک دم برادر تو را بر نیزه می بینم به خوابم مرا کابوس شمشیر و تن تو تماشای به غارت بردن تو تورا سر نیزه ها بردند و مانده برای من فقط پیراهن تو دلم هر روز پای نیزه می رفت که خونت در گلوی نیزه می رفت چه می شد مثل سرهای شهیدان سر من هم به روی نیزه میرفت ?
  • 4:51
    بریدم از همه دنیا دلم تنگه توئه، دلم تنگه توئه، دلم تنگه توئه یه ساله بعد عاشورا دلم تنگه توئه، دلم تنگه توئه، دلم تنگه توئه غرورمو له کردن داداش بعد تو یادت میای می گفتم بیا هر طوری بود روزمو شب کردم بدون تو من همش تب کردم کاشکی میشد باز مثل اون روزا کنارت باشم پیشت برگردم تو خبرداری از دلم خون دل ها خوردم حسین تو نبودی با یاد تو روزی صدر بار مردم حسین حسین پیچیده باز اون ناله رو سینم پیرهنت مونده عجب پیرُهنی تو گودال دیدمت گفتن نمونده بدنی خودم دیدم نامردا با سنگ میزدن با کعب نی هاشون تا حرم میزدن از ویرونه یه کبوتر پر زد رقیه سادات یه شب پرپر زد بین بازار سر عباسو تو نیزه مثل ستاره سر زد بی علمدارت سختمه چقدر تنهایی بده می رسید هرکس تا حرم با غلافش ما رو زده حسین پیچیده باز اون ناله هنوز مادرم تو گوداله ?
  • 8:39
    همه التماس چشمای ترم یه شب جمعه حرمه با پدر و مادرمه به خدا کربلات حسین آرزوی آخرمه پر میگیرم امشب تا حرمت آقا خاطره ها دارم با حرمت آقا ای صنما، قبله نما، عاشق ترم کن شاه وفا، خون خدا، روزیم حرم کن همه دنیامو گرفته عشق تو میشه یه بار نگام کنی راهی کربلام کنی واسه یه بارم شده با اسم کوچیک صدام کنی نوکر از سفره ات نون و نمک خورده به روضه هات آقا دلم گره خورده درد به درم، در میزنم با خسته حالی باز اومدم زانو زدم با دست خالی ای صنما، قبله نما، عاشق ترم کن شاه وفا، خون خدا، روزیم حرم کن به خدا جون می دم برات منم یه روز وسط سینه زنی ها وسط گریه زاریا خواهشم اینه که فقط لحظه ی آخرم بیا تمام دنیامو بهت بدهکارم هیچ وقت ازت آقا دست بر نمی دارم ساقی من، ناجی من، پر کن پیاله بی روضه ها، دنیای من، خواب و خیاله ای صنما، قبله نما، عاشق ترم کن شاه وفا، خون خدا، روزیم حرم کن
  • 7:06
    توی قلب من، می دونی جز تو کسی نیست جای هر سلام، یه کربلا پام بنویس ای صبح سپید، ای شاه شهید از کودکی ام به غم تو دلم شده مبتلا مجنون توام، مدیون توام بی تاب زیارتِ یک شب جمعه ی کربلا ای ذکر مدام، ای ختم کلام ارباب غریب منّا علیکَ سلام شب جمعه ها به تو توسل میکنم غم دوریتو دارم تحمل می کنم ای جانِ دلم، ‌سلطانِ دلم من منتظرم که بیای آقا لحظه ی آخرم رویای منی، ‌دنیای منی تابوتمو کاشکی آقا بیارن تا دم حرم سرّ سحرم، سوز جگرم هر شب به سرم دارم هوای حرم ای ذکر مدام، ای ختم کلام ارباب غریب منّا علیک سلام تا نفس دارم می خوام فقط گریه کنم پای مقتل تو خط به خط گریه کنم وای از بدنت، پس کو کفنت وای از دم مغرب و روضه گودی قتلگاه افتاده علم،‌ می سوزه حرم وای از غم زینب و غربت خیمه ی بی پناه ای خون خدا، ‌شاه شهدا از دامن تو دستم،‌ نمیشه جدا ای ذکر مدام، ای ختم کلام ارباب غریب منّا علیک سلام

مشخصات

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

    تاکنون نظری ثبت نشده است.

تصاویر

پایگاه دعا و نغمه های مذهبی