- 476
- 1000
- 1000
- 1000
بالی بیا به آبی احساس وا کنیم
مبعث حضرت محمد (ص) با صدای محمدرضا طاهری، سال 1392
متن شعر:
بالی بیا به آبی احساس وا کنیم
خود را غریب صحبت هر آشنا کنیم
جایی که در خیال رهایی اسارت است
بالی اگر که بود وبال است وا کنیم
اندیشه زمین به زمانه دگر نهیم
مانده است طفل عقل که در سر هوا کنیم
طاووس گلشنیم اگر پر نشان دهیم
گاهی ولی نشان تواضع به پا کنیم
گرم از حرارت جبل النور سینه ایم
کو عطر جبرئیل که دل را حرا کنیم
حیران شدیم لذت دیدار گل کند
شوری به دل ز بعثت ختم رسل کنیم
شب در سکوت کوچه بسی راه رفته بود
امواج مد واقعه تا ماه رفته بود
هر یوسفی که پیرهنی از کمال داشت
با طعم گرگ حادثه در چاه رفته بود
حتی از زمین که دیر زمانی خروش داشت
در خلسه شکفتن یک آه رفته بود
دختر طلای زنده به گوری به گوش داشت
شیطان به بزم مردم گمراه رفته بود
تنها به مکه بود که در جاده حرا
مردی به شوق سیر الی الله رفته بود
آن مرد هم تو بودی و تکبیر زن شدی
ذریه حقیقی آن بت شکن شدی
متن شعر:
بالی بیا به آبی احساس وا کنیم
خود را غریب صحبت هر آشنا کنیم
جایی که در خیال رهایی اسارت است
بالی اگر که بود وبال است وا کنیم
اندیشه زمین به زمانه دگر نهیم
مانده است طفل عقل که در سر هوا کنیم
طاووس گلشنیم اگر پر نشان دهیم
گاهی ولی نشان تواضع به پا کنیم
گرم از حرارت جبل النور سینه ایم
کو عطر جبرئیل که دل را حرا کنیم
حیران شدیم لذت دیدار گل کند
شوری به دل ز بعثت ختم رسل کنیم
شب در سکوت کوچه بسی راه رفته بود
امواج مد واقعه تا ماه رفته بود
هر یوسفی که پیرهنی از کمال داشت
با طعم گرگ حادثه در چاه رفته بود
حتی از زمین که دیر زمانی خروش داشت
در خلسه شکفتن یک آه رفته بود
دختر طلای زنده به گوری به گوش داشت
شیطان به بزم مردم گمراه رفته بود
تنها به مکه بود که در جاده حرا
مردی به شوق سیر الی الله رفته بود
آن مرد هم تو بودی و تکبیر زن شدی
ذریه حقیقی آن بت شکن شدی
تاکنون نظری ثبت نشده است.