- 2274
- 1000
- 1000
- 1000
خورشیدم و زیر آفتابم
مرثیه خوانی وفات حضرت زینب (س) با صدای محمود کریمی، سال 1386
متن شعر:
خورشیدم و زیر آفتابم
دریایم و تشنه کام آبم
چشمم روی هم نهم که شاید
یک لحظه ببینمت به خوابم
ای لاله چیده خواهرت خمیده
آسمان غریبی مثل ما ندیده
ای یاد تو در خیال زینب
خورشیدترین هلال زینب
یک شب شده آیید و بگیرید
یک لحظه سراغ حال زینب
پرپر زده ای به روی دستم
از پر زدنت ز پا نشستم
ابرم ولی آسمان گریه
کوهم ولی از کمر شکستم
بعد از تو برادر یک خوشی ندیدم
رفتی و ندیدی من چه ها کشیدم
بعد از تو چه گویم از جسارت
از آتش خیمه یا که غارت
از قلب شکسته یا اهانت
یا بازوی بسته در اسارت
من ماندم و اشک و سوگواری
من ماندم و ناقه بی اماری
من ماندم و سنگها که می شد
راهی لب تشنه قاری
دیدم گل ارغوانی ات را
گل زخم لب پیشانی ات را
دیدی نشد عاقبت بگیرم
خون لب خیزرانی ات را
متن شعر:
خورشیدم و زیر آفتابم
دریایم و تشنه کام آبم
چشمم روی هم نهم که شاید
یک لحظه ببینمت به خوابم
ای لاله چیده خواهرت خمیده
آسمان غریبی مثل ما ندیده
ای یاد تو در خیال زینب
خورشیدترین هلال زینب
یک شب شده آیید و بگیرید
یک لحظه سراغ حال زینب
پرپر زده ای به روی دستم
از پر زدنت ز پا نشستم
ابرم ولی آسمان گریه
کوهم ولی از کمر شکستم
بعد از تو برادر یک خوشی ندیدم
رفتی و ندیدی من چه ها کشیدم
بعد از تو چه گویم از جسارت
از آتش خیمه یا که غارت
از قلب شکسته یا اهانت
یا بازوی بسته در اسارت
من ماندم و اشک و سوگواری
من ماندم و ناقه بی اماری
من ماندم و سنگها که می شد
راهی لب تشنه قاری
دیدم گل ارغوانی ات را
گل زخم لب پیشانی ات را
دیدی نشد عاقبت بگیرم
خون لب خیزرانی ات را
کاربر مهمان