منو
شهادت امام هادی (ع)، محمدرضا طاهرd

شهادت امام هادی (ع)، محمدرضا طاهرd

  • 5 تعداد قطعات
  • 9 دقیقه مدت قطعه
  • 631 دریافت شده
مرثیه سرایی به مناسبت شهادت امام هادی (ع) با مداحی محمدرضا طاهری، سال 1396

قطعات

  • عنوان
    زمان
  • 9:05
    دردیست مرا که در پی درمان است داغیست مرا که حاصل هجران است در حسرت روز وصل هستم اما گویا شب انتظار بی پایان است از بغض گلو گیر صدایم پیداست ابریست دلم منتظر باران است یک سال دوباره بی تو رفت و امسال خورشید ظهور باز هم پنهان است جانم به فدات گر چه خود میدانم بی قدر ترین دار و ندارم جان است *********** حیف از تو عزیزی که منت یار بخوانم لیکن چه کنم جز تو کسی یار ندارم ********** ای خانه ات آباد دلم خانه توست هر چند که در نبود تو ویران است ای صاحب روضه، روضه امشب ما در سامره خانه شما مهمان است چشمان تو همیشه گریان است و بابای غریب تو مصیبت خوان است با نام حسین دل ربودن از تو ای زاده زهرا چقدر آسان است
  • 20:32
    ای کلام تو کلام ناب قرآن یا نقی زنده شد از برکت نام تو انسان یا نقی حرمت نام تو ای مظلوم شهر سامرا واجب عینی شده بر هر مسلمان یا نقی با دعای جامعه ما را رساندی تا خدا ای کلید اصلی ابواب ایمان یا نقی مهبط وحیی تو آقا معدن الرحمه تویی ای مصابیح الدجی ای باب احسان یا نقی ای که اعلام التقی هستی و هم کهف الوری هر که گشته نوکرت شد از بزرگان یا نقی منتهی الحلمی ستون علمی ارکان البلاد ای امام مهربان بهتر از جان یا نقی با گدایی از تو دارم پادشاهی می کنم مرغ دل را سوی ایوان تو راهی می کنم آمدم کنج حریمت با دو تا چشم تری آمدم پیش تو آقا جان برای قنبری آمدم مثل غلامی بر سر بازار تو جان زهرا حضرت هادی مرا هم می خری؟ هر زمانی آمدم دیدم حریمت خاکی است با ضریح چوبی ات از زائرا دل می بری ای فدای نام تو جان تمام شیعیان ایهاالهادی النقی تو یک علی دیگری در خرابه جا گرفتی پیش یک دسته گدا پادشاهانه نشستی در کنار نوکری نیمه ی شب ریختند آقا سر سجاده ات من بمیرم که در این روضه شبیه حیدری بردنت از خانه ات اما دری دیگر نسوخت در میان شعله دیگر چادر مادر نسوخت گرچه بر روی لبت نامی به جز مادر نبود روی دوشت کنده ی زنجیر زجر آور نبود آمدی بزم شراب و حرمتت آنجا شکست در عوض آقا در این مجلس که تشت زر نبود دور تو پر بود از نامردهای سامرا در عوض دور و برت بالای نیزه سر نبود دور تو کف می زدند و عده ای باده به دست سخت بود اما کنارت خواهری مضطر نبود گرچه تنها بودی آقا جان در این مجلس ولی دور تو خولی و شمر و لشگری دیگر نبود جای صدها شکر باقی مانده در بزم شراب خیزران بالا نمی آمد لبی هم تر نبود خوب شد حرف از کنیزی هم نشد در آن میان خوب شد چشم پلیدی خیره بر دختر نبود وای از شام بلا و مجلس شوم یزید بعد از آن دنیا دگر بر خود چنین بزمی ندید اشک سر بریده درآمد که پاگذاشت زینب میان سلسله در مجلس یزید داغ رباب تازه شد آن لحظه‌ای که دید بالا نشسته حرمله در مجلس یزید
  • 7:33
    دور تو پر بود از نامردهای سامرا در عوض دور و برت بالای نیزه سر نبود دور تو کف می زدند و عده ای باده به دست سخت بود اما کنارت خواهری مضطر نبود گرچه تنها بودی آقا جان در این مجلس ولی دور تو خولی و شمر و لشگری دیگر نبود جای صدها شکر باقی مانده در بزم شراب خیزران بالا نمی آمد لبی هم تر نبود خوب شد حرف از کنیزی هم نشد در آن میان خوب شد چشم پلیدی خیره بر دختر نبود وای از شام بلا و مجلس شوم یزید بعد از آن دنیا دگر بر خود چنین بزمی ندید اشک سر بریده در آمدکه پا گذاشت زینب میان سلسله در مجلس یزید داغ رباب تازه شد آن لحظه‌ای که دید بالا نشسته حرمله در مجلس یزید
  • 8:46
    بی قرارم بسی بی شکیبم در عزای امام غریبم سامرا کربلا شد حجره ماتم سرا شد حضرت هادی امشب فدا شد داغ ما داغ ابن الرضا شد بر لب او زهر کینه است انتهای غربت این است وا اماما وا اماما کاش و بودم من امشب کنارت مانده در غربت آقا مزارت من به عشقت اسیرممن گدا تو امیرم کن دعا حاجتم را بگیرم در دفاع از حریمت بمیرم از شهیدانی که داری سامرا شد لاله کاری وا اماما وا اماما دشمنت داده آقا عذابت میبرد بین بزم شرابت گر چه آنجا بریدی ناسزاها شنیدی رو به روی نگاه پلیدی تو ولی خواهرت را ندیدی روضه خواندی شاید امشب من فدایت عمه زینب وا اماما وا اماما ** اشک را روز جزا با نور قیمت می کنند برتو هرکس گریه کرده وقف جنت می کنند ایها الهادی گدایان در تو تا ابد بر هزاران حاتم طائی کرامت می کنند سینه زن های تو با سینه زدن در روضه ات مثل موسی در میان طور عبادت می کنند مردم ایران به یاد صحن نورانی تو حضرت عبدالعظیمت را زیارت می کنند کاش می شد ما فدایی نگاهت می شدیم کاشکی در سامرای تو سپاهت می شدیم ?
  • 8:38
    چه شود که به چهره زرد من نظری ز بهر خدا کنی که اگر کنی همه درد من به یکی اشاره دوا کنی تو شه ای و کشور جان تو را تو مه ای و جان جهان تو را به ره کرم چه زیان تو را که نظربه حال گدا کنی تو کمان کشیده و در کمین که زنی به تیرم و من غمین همه ی غمم بود ازهمینکه خدا نکرده خطا کنی لبیک یا علی النقی شده ام بر آن که پری زنم به هوات یا علی النقی سفری کنم و سری زنم به سرات یا علی النقی به هوات تازه کنم نفس، به سرات آیم از این قفس برسم به مأمن آسمان رهات یا علی النقی هله ای قلم تو شروع کن، ز درون درآ و طلوع کن بنویس سردر مشق های سیات یا علی النقی بنویس اوج کدام دم، برسد به وسعت آن قلم که دمیده جامعه ای بدان جلوات یا علی النقی تو همان تجلّی ایزدی، که به شکل بنده درآمدی و سروده ای غزل از زبان خدات یا علی النقی و به استناد زیارتت، تو و اهل بیت نبوتت شده اید رب جلی ولی به صفات یا علی النقی ز عدم وجود درست کن، ز نبود بود درست کن و به شیر جان بده با مسیح نگات یا علی النقی منم آشنای قدیم تو، ز دیار عبدالعظیم تو که سلام میدهمت به شوق لقات یا علی النقی نبود به بودن تو غمم، بخدا که حر جهنمم که گرفته ام به ولات برگ برات یا علی النقی بگذار کعبه ی سامرا، قدمی طواف کنم تو را سر خویش را بزنم به کوی منات یا علی النقی کیستم من مظهر کل صفات کبریایم هادی اهل زمینم رهبر خلق سمایم آفتاب ملک جان و شهر سر من رایم جد مهدی، زاده ی پاک علی مرتضایم هادی آل محمد شمع جمع اولیایم من ولی حق علی بن جواد ابن رضایم من علی چارم از نسل امیرالمومنینم هلی اتی ام، کوثرم، طاها و قدر و یاسینم گر چه بی یار و معینم خلق را یار و معین ام آسمانی اختر برج ولایت در زمین ام شهریار ملک دینم، انس و جان را مقتدایم من ولی حق علی بن جواد ابن الرضایم دومین ابن الرضا از آل پیغمبر منم من شیعه ی اثنی عشر را هادی و رهبر منم من نام نیکویم علی باب حسن پرور منم من منجی خلق جهان و شافع محشر منم من ذات رب العالمین را رحمت بی انتهایم من ولی حق علی بن جواد ابن الرضایم

مشخصات

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

    تاکنون نظری ثبت نشده است.

تصاویر

پایگاه دعا و نغمه های مذهبی