- 782
- 1000
- 1000
- 1000
امشب شب شادیّ شادی آفرین است
مولودی خوانی ولادت امام زین العابدین (ع) با صدای محمدرضا طاهری ، سال 1387
متن شعر:
امشب شب شادیّ شادی آفرین است
امشب جهان را جلوۀ حقّ الیقین است
امشب بهشت آسمانی ها زمین است
امشب شب میلاد زین العابدین است
مولود پاکی که همه هست حسین است
قرآن دیگر بر سر دست حسین است
امشب عروس فاطمه قرص قمر زاد
طوبای ثارالله بشکفت و ثمر داد
در شهر شعبان شهربانو یک پسر زاد
نه یک پسر بر عالم خلقت پدر زاد
این کیست مولانا امام السّاجدین است
زیب عبادت بلکه زین العابدین است
ذکر خدا را عشقبازی با لب او
روح دعا را نوش از شهد لب او
ایثار و صبر و علم و عرفان مکتب او
مرغ سحر دلداده ای تاب و تب او
ای شهربانو شهر بانوی وجودی
تو مادر حمد و رکوعیّ و سجودی
کوه و در و دشتت مشتاق نیازش
موسیقی روح ملائک سوز و سازش
دل برده از داوود آوای حجازش
هر شب خداوند است مشتاق نمازش
چون در نماز از خوفت افتد به زاری
نهری ز اشکش می شود در سجده جاری
یک نینوا صدق و صفا در هر نوایش
روئیده نخلستان به آهنگ صدایش
ذکر مناجاتش به اوراق صحیفه
یوسف خریدار جمال و جان کلافش
بیت الحرام دل مقام اعتکافش
در دیده ظاهر حرم آمد مطافش
در چشم باطن کعبه سرگرم طوافش
با دیدنش آید ندا از چاه زمزم
اهلا و سهلا مرحبا ای چاه زمزم
ای زلف حورالعین به زنجیر تو بسته
پیش از ولادت مهر تو بر دل نشسته
جنّ و ملک زوّار کویت دسته دسته
ایّوب بر سنگ صبورت سرشکسته
تو کیستی، مشعر، منی، مروه، صفایی
حیدر، حسن، زهرا، حسینی مصطفایی
ای جلوه ات از جلوه ی معبود مشتق
ای عبد حق در بندگی ای حقّ مطلق
عالم اگر گردد فرزدق در فرزدق
مدح تو نتواند کسی جز حضرت حق
بگذار گویم کیستی ای بی قرینه
هم مکّه ای، هم کربلایی، هم مدینه
خاصان عالم در هوای فیض عامت
روح القدس همچون کبوترت گرد بامت
باریده بارن با مناجات غلامت
زنجیرها هم صحبت بازار شامت
مرغ سحر تا صبح نجوا کرده با تو
ویرانه قدر کعبه پیدا کرده با تو
تو شام را در چشم دشمن شام کردی
در موج دشمن یاری اسلام کردی
تو فتح ثارالله را اعلام کردی
تو انقلاب کربلا در شام کردی
متن شعر:
امشب شب شادیّ شادی آفرین است
امشب جهان را جلوۀ حقّ الیقین است
امشب بهشت آسمانی ها زمین است
امشب شب میلاد زین العابدین است
مولود پاکی که همه هست حسین است
قرآن دیگر بر سر دست حسین است
امشب عروس فاطمه قرص قمر زاد
طوبای ثارالله بشکفت و ثمر داد
در شهر شعبان شهربانو یک پسر زاد
نه یک پسر بر عالم خلقت پدر زاد
این کیست مولانا امام السّاجدین است
زیب عبادت بلکه زین العابدین است
ذکر خدا را عشقبازی با لب او
روح دعا را نوش از شهد لب او
ایثار و صبر و علم و عرفان مکتب او
مرغ سحر دلداده ای تاب و تب او
ای شهربانو شهر بانوی وجودی
تو مادر حمد و رکوعیّ و سجودی
کوه و در و دشتت مشتاق نیازش
موسیقی روح ملائک سوز و سازش
دل برده از داوود آوای حجازش
هر شب خداوند است مشتاق نمازش
چون در نماز از خوفت افتد به زاری
نهری ز اشکش می شود در سجده جاری
یک نینوا صدق و صفا در هر نوایش
روئیده نخلستان به آهنگ صدایش
ذکر مناجاتش به اوراق صحیفه
یوسف خریدار جمال و جان کلافش
بیت الحرام دل مقام اعتکافش
در دیده ظاهر حرم آمد مطافش
در چشم باطن کعبه سرگرم طوافش
با دیدنش آید ندا از چاه زمزم
اهلا و سهلا مرحبا ای چاه زمزم
ای زلف حورالعین به زنجیر تو بسته
پیش از ولادت مهر تو بر دل نشسته
جنّ و ملک زوّار کویت دسته دسته
ایّوب بر سنگ صبورت سرشکسته
تو کیستی، مشعر، منی، مروه، صفایی
حیدر، حسن، زهرا، حسینی مصطفایی
ای جلوه ات از جلوه ی معبود مشتق
ای عبد حق در بندگی ای حقّ مطلق
عالم اگر گردد فرزدق در فرزدق
مدح تو نتواند کسی جز حضرت حق
بگذار گویم کیستی ای بی قرینه
هم مکّه ای، هم کربلایی، هم مدینه
خاصان عالم در هوای فیض عامت
روح القدس همچون کبوترت گرد بامت
باریده بارن با مناجات غلامت
زنجیرها هم صحبت بازار شامت
مرغ سحر تا صبح نجوا کرده با تو
ویرانه قدر کعبه پیدا کرده با تو
تو شام را در چشم دشمن شام کردی
در موج دشمن یاری اسلام کردی
تو فتح ثارالله را اعلام کردی
تو انقلاب کربلا در شام کردی
تاکنون نظری ثبت نشده است.