منو
شهادت حضرت فاطمه زهرا (س)، مجید بنی فاطمه

شهادت حضرت فاطمه زهرا (س)، مجید بنی فاطمه

  • 7 تعداد قطعات
  • 5 دقیقه مدت قطعه
  • 1731 دریافت شده
مرثیه سرایی به مناسبت شام شهادت حضرت زهرا (س) با صدای سید مجید بنی فاطمه و حاج غلامرضا سازگار، 1397

قطعات

  • عنوان
    زمان
  • 5:48
    ای خدا منتظر زمزمه ی یا رب تو ای اجابت شده مجذوب دعای شب تو خانه ی خشت و گلت کعبه ی عرش الرحمان از ازل تا به ابد دور سرت گشته زمان دختر ختم رسل مادر پیغمبرها سایه ات روز ازل بر سر پیغمبرها تو همان سیب بهشتی که خداوندِ وَدود شب معراج به پیغمبر خود هدیه نمود چه به خلق و چه به خوی و چه به خلق و چه سرشت تو بهشتی تو بهشتی تو بهشتی تو بهشت در صف حشر تو امید گنهکارانی دوزخ و نار به فرمان تو، تو سلطانی ندا می‌رسد از جانب ذاتِ الله فاطمه حاجت خود را ز خداوند بخواه تو بگو تا که ببندیم در دوزخ را تو بگو تا که کنم گل شرر دوزخ را من خدایم ولی امروز خدایی با توست حکم آغاز ز تو حکم نهایی با توست تو بگو دشمنتان را به سوی نار کشم تو بخواه از من تا ناز گهنکار کشم تو بگو تا همگان را به حسینت بخشم تو بگو تا همه را بر حسنینت بخشم در کنار پدر و شوهر و دخت و پسرت تو روی سوی جنان خلق به دنبال سرت بر کف دست تو یک پیرهن خونین است همه گویند که اسباب شفاعت این است دوزخ و نار در آن روز بوَد پا بستت دست عباس علمدار به روی دستت چشم یک خلق گنه‌کار به سوی دستت پیکر پاک دو شش ماهه به روی دستت همه در وحشت میزان و حسابند و کتاب همه گویند که یا فاطمه ما را دریاب! بر شفاعت نگه نور دو عینت کافی‌ست نخی از پیرهن سرخ حسینت کافی ست گرچه بر دامن لطفت همه را دسترس است بدن له شده ی محسن شش ماهه بس است
  • 10:38
    همه از هم بگریزند و تو در اوج جلال کنی از لطف و کرم شیعه ی خود را دنبال عفو بر خاک ره شیعه ی تو سر فکند چادر خاکی تو، سایه به محشر فکند بس که از چادر خاکیت کرم می بارد قاتلت هم به تو امید شفاعت دارد به شرار جگر و ناله و سوزت سوگند به مناجات شب و گریه ی روزت سوگند که از آن جانی غدار محبت نکنی قاتلت را به صف حشر شفاعت نکنی ظلم و جور و ستم بی‌عددش یادت هست جای دست و ضربات لگدش یادت هست خاطرت هست که سوزاند دل مولا را خاطرت هست که می گفت بزن زهرا را خاطرت هست که از درد به خود پیچیدی؟ خاطرت هست که داغ پسرت را دیدی؟ شهر پیغمبر محیط غم شده زانوی سردار خیبر خم شده سرو غم از غم دو تا گردیده بود چوب تابوتش عصا گردیده بود او پی تابوت زهرا می دوید نه، تابوت او را می کشید کم کم از دستش زمام صبر رفت با دو زانو تا کنار قبر رفت خواست گیرد آن بدن را روی دست زانویش لرزید باز از پا نشست ای شکسته بال و پر بلبل بیا ای زدستت رفته باغ گل بیا باغبانم هست و بودم را بده یا علی، یاس کبودم را بده باغبان تا یاس پرپر را گرفت ای بیابان گل ز اشک جاریت آفرین بر این امانت داریت از چه یاسم مثل نیلوفر شده از چه این گل این قدر پرپر شده باغبان تا یاس پرپر را گرفت اشک خجلت چشم حیدر را گرفت یا محمد از رخت شرمنده ام فاطمه جان داده و من زنده ام شاخه یاست اگر بشکسته بود دستهای باغبانت بسته بود
  • 16:47
    بگو فاطمه جان نمیشه بمونی کجا داری میری تو خیلی جوونی حالا بعد چند ماه شکسته سکوتت شد عجل وفاتی دعای قنوتت حلالم کن امشب اگه داری میری نگفتی چرا دست به پهلو میگیری من اون روی ماهو ندیدم سه ماهه ببخشید که خونم برات قتلگاهه ببین التماس دل دخترت رو چرا جمع کردی دیگه بسترت رو میشه دیگه امشب تو روتو نگیری بدون من آخه کجا داری میری نمی گی که بی تو یه خونه خرابم برای هر سلامم کی میده جوابم شده بستر تو پر لاله بازم آخه کار من نیست که تابوت بسازم به تابوته دیگه تموم حواسم بازم خون تازه است به روی لباسم داری راه می ری نشسته نشسته دیدم از نفسهات که دندت شکسته بمون پیش حیدر، یه روزم یه روزه نمیزارم این دفعه پهلوت بسوزه نمیزارم این خونه آتیش و دود شه نمیزارم این دفعه گونت کبود شه نبینم علی جان که غمگین نشستی بگو تا بدونم ازم راضی هستی برات زخم دارم به پهلو به سینه اینا رو قبول کن که وسعم همینه ببخشم که واسه تو کم زخم خوردم ببخش تا الانم برا تو نمردم
  • 1:56
  • 4:00
    دیدم هر شب که رو بستر تو پرِ لاله ی خونه دیده زینب میگن همسایه ها مادرت نمی مونه حالم خوش نیست بگو هستی کنار علی تا قیامت خوب می دونی که یه ثانیه بی تو علی نمی تونه حلالم کن عزیزم، حلالم کن عزیزم تو آتیش بودی و دستامو بستن پیش چشمات مگه یادم میره می سوختی و می سوختم همرات حلالم کن عزیزم، حلالم کن عزیزم دلم تنگ توئه اگه حال و روزم مثل ابر بهاره دلم تنگ توئه اگه همدمت آروم و قرار نداره دلم تنگ توئه اینجا بی تو مردی که زمین و زمان زیر پاشه سرگردونه که بریده بریده همه نفساشه یاد چشمات خوابو گرفته از این من حیرون نه ممکن نیست که برای علی کسی مثل تو باشه دلم طاقت نداره به دوری تو از این خونه نه عادت نداره دیگه حیدر به جز دیدار تو حاجت نداره دلم طاقت نداره طرفدار علی، طرفدار علی پاشو مادری کن برای دل زینب گرفتار علی صدای ناله تو منو میکشه هر شب پاشو یار علی، طرفدار علی، طرفدار علی موی زینب دو سه ماهه که شونه نخورده عزیزم پاشو خانم تا که دنیا را روی قدمهات بریزیم دیدی چی شد، نشد آخر سر پسرمو ببینیم این روزا من توی خونه نشستم و خیلی مریضم سرم سنگینه زهرا، توی کوچه مغیره تا منو می بینه غم عالم روی قلب علی می شنیه زهرا امون از کار دنیا، امون از کار دنیا
  • 7:32
    فاطمیه ها به من نگید روضه بخون سخته خصوصا این شبا به من نگید روضه بخون سخته تورو امام رضا به من نگید روضه بخون سخته برای بچه سید سخته بگه مادرم زمین افتاد بگه یه جوری زد اون نامرد که مادرم تو کوچه جون داد ای داد ای داد ای داد دنیا عجب نامرده قبر پنهون تو ساداتو اذیت کرده فاطمیه ها دل تموم آسمون خونه شبا تو روضه ها تموم حرف روضه خون، خونه بمیرم ای خدا رو پیرهن مادرمون خونه دل صاحب الزمان خونه، مثل خون روی اون دیوار چی سر تو آورده آتیش چی سر تو آورده مسمار جای ضرب سیلی ساداتو اذیت کرده داغ روی نیلی سادتو اذیت کرده ای داد ای داد ای داد دنیا عجب نامرده قبر پنهون تو ساداتو اذیت کرده دیگه ازم نخواه چیزی بگم که خواهرم سخته میون کوچه ها بگم چی اومده سرم سخته آخه چجور بگم کبوده چشم مادرم سخته بذار بگم نبودی زینب شده بودم عصای مادر وسط کوچه ها فهمیدم نمیبینه چشای مادر ای وای روی خاک کوچه نشسته مادر ای داد ای داد ای داد میلرزه دست مادر ای داد ای داد ای داد دنیا عجب نامرده قبر پنهون تو ساداتو اذیت کرده
  • 8:41
    تو که غیر صلاح و خیر من تو کلامت نیست میدونم که رهام نمی کنی تو مرامت نیست خوبه برا عشقش بمیره آدم نمیره یادم حرم و اون سلامی که دادم سلام ما رو میبرن ملائک و کیف اصبر علی فراقک دلتنگم برا حرم دلتنگم حسین حسین اربابم حسین اربابم حسین اربابم حسین نمی دونم چی اومد سر چشمام که اشکام مثل اون قدیم نمیشه میشینم توی روضه اما حالم مثل روزای بچگیم نمیشه نمی دونم چی اومد سر این دل که عطر حرمت کم شده آقا یه کاری کن یکم آروم بگیرم تو رو به چادر حضرت زهرا من بی وفایم اما با این گدا سر کن اشکمو بیشتر کن، حالمو بهتر کن منو زهرا پسندم کن زمین خوردم آقا بلندم کن شبیه نور خورشیده نگاهت همیشه روی من اثر می زاره یه وقتا اون قده می خوامت انگار کسی اندازه من دوست نداره یه وقتا خوبه خلوت دوتایی می خوام چند لحظه وقتتو بگیرم بزارم مثل حر سر روی زانوت بغلم کنی و برات بمیرم خیلی بدهکارم، خیلی گرفتارم چیزی ندارم جز این که دوست دارم ببین خالی شدند دستام حساب کردم خیلی رو این اشکام منو زهرا پسندم کن زمین خوردم آقا بلندم کن درستش کن، خراب کردم

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

    تاکنون نظری ثبت نشده است.

تصاویر

پایگاه دعا و نغمه های مذهبی