- 885
- 1000
- 1000
- 1000
ای یوسف زندانی زهرای اطهر
مرثیه خوانی شهادت امام موسی کاظم (ع) باصدای ابوالفضل بختیاری، سال 1390
متن شعر:
ای یوسف زندانی زهرای اطهر
باب الحوائج حضرت موسی بن جعفر
به سیاه چال زندان چه خوش است شور و حالم
که گذشته با تو یارم شب و روز و ماه و سالم
چه غم از فراق یاران کشدم به روزگاران
که محیط حبس دشمن شده محفل وصالم
من و گریه شبانه به تنم بود نشانه
که عدو به تازیانه زده در سیاه چالم
ز سما گذشته آهم به زمین چکیده اشکم
ز نفس فتاده قلبم به قفس شکسته بالم
گل باغ آشنایی پسرم رضا کجایی
ز چه در برم نیایی شده وقت ارتحالم
زده ام در این قفس پر که یکی به من زند سر
همه غافلند و از من تو بیا بپرس حالم
سر و جان به کف نهادم به عدو شکست دادم
شد از آن به دست و گردن غل آهنین مدالم
که اگر هزار نوبت بکشند و زنده گردم
چو به راه دوست باشد نرسد به دل ملالم
متن شعر:
ای یوسف زندانی زهرای اطهر
باب الحوائج حضرت موسی بن جعفر
به سیاه چال زندان چه خوش است شور و حالم
که گذشته با تو یارم شب و روز و ماه و سالم
چه غم از فراق یاران کشدم به روزگاران
که محیط حبس دشمن شده محفل وصالم
من و گریه شبانه به تنم بود نشانه
که عدو به تازیانه زده در سیاه چالم
ز سما گذشته آهم به زمین چکیده اشکم
ز نفس فتاده قلبم به قفس شکسته بالم
گل باغ آشنایی پسرم رضا کجایی
ز چه در برم نیایی شده وقت ارتحالم
زده ام در این قفس پر که یکی به من زند سر
همه غافلند و از من تو بیا بپرس حالم
سر و جان به کف نهادم به عدو شکست دادم
شد از آن به دست و گردن غل آهنین مدالم
که اگر هزار نوبت بکشند و زنده گردم
چو به راه دوست باشد نرسد به دل ملالم
تاکنون نظری ثبت نشده است.