- 1651
- 1000
- 1000
- 1000
شب تارِ بی قرارِ
مرثیه خوانی وفات حضرت زینب (ع) با صدای محمود کریمی، سال 1390
متن شعر:
شب تارِ بی قرارِ
دلی که چاره نداره
نفسم مونده تو سینه
چشم من به راه یارِ
تو بهشت با حال مضطر
همه آل پیمبر
به راه چشم رقیه
کنار علی اصغر
نفسا مونده تو سینه
شرط انتظارهمینِ
علی از نجف رسیده
مادر اومد از مدینه
با برادر
شه بی سر
اومده با چشمایِ تر
به روی سینه گرفته
سر نازنین خواهر
مثه ابر بارون می بارم
جونمو نگخ می دارم
تا بیاد داداش حسینم
سرمو رو پاش بزارم
افتاده لرزه به دستم
رو همه چشمامو بستم
تا حسین بیاد بگیره
بوسه از سر شکستم
دل پر خون
چشم گریون
دل من بی سر و سامون
خواهرت خوشی ندیده
از شب شام غریبون
شب بارون
چرا دل آروم بگیره
داداشم یادم نمیره
شبی که دیدم سه ساله
سرشو بغل می گیره
بار غصه رو کشیدم
رخ مادر و ندیدم
به شبی کنج خرابه
صورت نیلی و دیدم
دلم از غم شده پاره
گل تو کفن نداره
چقدر ناله زدم من
سه ساله زدن نداره
متن شعر:
شب تارِ بی قرارِ
دلی که چاره نداره
نفسم مونده تو سینه
چشم من به راه یارِ
تو بهشت با حال مضطر
همه آل پیمبر
به راه چشم رقیه
کنار علی اصغر
نفسا مونده تو سینه
شرط انتظارهمینِ
علی از نجف رسیده
مادر اومد از مدینه
با برادر
شه بی سر
اومده با چشمایِ تر
به روی سینه گرفته
سر نازنین خواهر
مثه ابر بارون می بارم
جونمو نگخ می دارم
تا بیاد داداش حسینم
سرمو رو پاش بزارم
افتاده لرزه به دستم
رو همه چشمامو بستم
تا حسین بیاد بگیره
بوسه از سر شکستم
دل پر خون
چشم گریون
دل من بی سر و سامون
خواهرت خوشی ندیده
از شب شام غریبون
شب بارون
چرا دل آروم بگیره
داداشم یادم نمیره
شبی که دیدم سه ساله
سرشو بغل می گیره
بار غصه رو کشیدم
رخ مادر و ندیدم
به شبی کنج خرابه
صورت نیلی و دیدم
دلم از غم شده پاره
گل تو کفن نداره
چقدر ناله زدم من
سه ساله زدن نداره
تاکنون نظری ثبت نشده است.