- 390
- 1000
- 1000
- 1000
غصه توی چشای ترشِ
مرثیه خوانی وفات حضرت زینب (ع) با صدای محمدرضا طاهری، سال 1390
متن شعر:
غصه توی چشای ترشِ
دل پریشونِ برادرشِ
فقط یه پیرهنِ پاره پاره
بیادگارِدلبرشِ
گوشه خونه دل بی قرارِ
به زیر لب آه و ناله داره
بعد گذشته این همه مدت
این دم آخر هم عزاداره
یاد گلای پرپرشِ
سوز صداش دل و می سوزونه
روضه کرب و بلا می خونه
باور نداشت که با هزار و یک غم
بی حسین زنده بمونه
لحظه های آخرش رسیده
خدا می دونه که چی کشیده
حالا که از دنیا داره میره
قدش کمونه موهاش سفیده
خیلی شبیه مادرشِ
متن شعر:
غصه توی چشای ترشِ
دل پریشونِ برادرشِ
فقط یه پیرهنِ پاره پاره
بیادگارِدلبرشِ
گوشه خونه دل بی قرارِ
به زیر لب آه و ناله داره
بعد گذشته این همه مدت
این دم آخر هم عزاداره
یاد گلای پرپرشِ
سوز صداش دل و می سوزونه
روضه کرب و بلا می خونه
باور نداشت که با هزار و یک غم
بی حسین زنده بمونه
لحظه های آخرش رسیده
خدا می دونه که چی کشیده
حالا که از دنیا داره میره
قدش کمونه موهاش سفیده
خیلی شبیه مادرشِ
تاکنون نظری ثبت نشده است.