- 4699
- 1000
- 1000
- 1000
وفات حضرت معصومه (س)، مهدی رسولی
مرثیه سرایی به مناسبت شب وفات حضرت معصومه (س) با مداحی مهدی رسولی، سال 1395
قطعات
-
عنوانزمانتعداد پخش
-
باز هم میشوم کبوترتان دور این گنبد منوّرتان من نمکگیر سفرهات شدهام دست خالی نرفتم از درتان مادر من کنیزتان بوده پدرم نیز بوده نوکرتان ما عجمها چقدر خوشبختیم شده ایران مسیر آخرتان اشکهایم دخیل میبندند به ضریح فرشتهپرورتان از ضریح تو یاس میریزد مثل چادر نماز مادرتان خسته از راه دور آمدهای خستهای از فراق دلبرتان چقدر از مدینه دور شدی پای دلتنگی برادرتان مثل مادر خمیدهای اما نگرفته به میخ در پرتان محملت پرده داشت؛ شکر خدا سایبان داشتی روی سرتان در میان هجوم درد نخورد دست نامحرمی به معجرتان غصّه از همه بریدن تو غمِ روی رضا ندیدن تو گرچه آواره گشتهای خانم گرچه غم دارم از خمیدن تو ناقهات بین ازدحام نرفت بیخطر بود این پریدن تو زیر پا چادر تو گیر نکرد لحظه ی تلخ پر کشیدن تو ثبت شد بر جریده ی تاریخ قصههای به قم رسیدن تو شهر قم بر تو احترام گذاشت پیش رویت فقط سلام گذاشت پیر قوم و بزرگ مردم قم سر به پای تو چون غلام گذاشت با گلافشانی قدومت قم لعن و نفرین برای شام گذاشت کِی به قم دختر ولیّ خدا پای در مجلس عوام گذاشت؟ بهترین جای قم سرایت بود کِی میان خرابه جایت بود؟ غم طفلی عزیز یادت هست؟ روضه ی پرگریز یادت هست؟ دختری با سر پدر میگفت پا برهنه گریز یادت هست؟ ماجرای شراب یادم هست ماجرای کنیز یادت هست؟ بدنم درد میکند بابا دهنم درد میکند بابا *** *** *** گم شده بودم با تو پیدا شدم اومدی و صاحب بابا شدم منم رقیه بابا جون جا نخور فقط یه کم شبیه زهرا شدم *** *** *** گرفتار بلا بودی گرفتار بلا بودم خبر دارم کجا بودی خبر داری کجا بودم میون تشت طلا بودی نبودم توی نامحرما بودم، نبودی روی نیزه ها بودی، نبودم زیر دست و پا بودم نبودی
-
هنوز طنین هیهات می رسه از گوهر شاد صدای هر چادر که روی زمین می افتاد پرستوهایی با پر و بال خونی روی سراشون چادر آسمونی عاقبت دشمن شد کعصف الماکول از خروش طنین خطبه بهلول این الفاطمیون، این الفاطمیون حتی اگه دنیامون سیاهه و بی رحمه اما یه روزی آخر پیامتو می فهمه تو راه ولی دل می زنیم به جاده تو کشور ما، ام وهب زیاده توی گوش زمونه می زنم فریاد زائرای شهید صحن گوهرشاد این الفاطمیون، این الفاطمیون درسته که از مولا، براتشو می گیره مرد اگر معراجی شه، از دامن زن میره شهید اگر پیش مولا رو سفیده فقط به دعای مادر شهیده روی سینه مدال کنیزی زهرا وارثای شکوه زینب کبری این الفاطمیون، این الفاطمیون یا زهرا، مادر مادر شفیعه روز جزا ای زینب امام رضا
-
سائل لطف نوشتند بنی آدم را سر ِاین سفره نشاندند همه عالم را صبح فردا عجبی نیست اگر بنشانند یک طرف آسیه و یک طرفت مریم را حس ِمعراج نشینیِ من این است فقط گوشه ای از حرمت پهن کنم بالم را همه بالفعل مسیح اند اگر پخش کنند نفس ِ دختر موسایِ مسیحا دم را مثل یک عرش برای تو حرم ساخته اند کاش میشد حرم حضرت زهرا هم را با گدایی حرم فخر به دنیا داریم هرچه داریم از این دختر موسی داریم روح مناجات سلام علیک عمه سادات سلام علیک قصد کردی بکِشی و بکِشانی همه را تا به معراج ِ بلندت برسانی همه را ریشه های دلِ ما رشته ای از چادر توست چادرت را بتکان تا بتکانی همه را به خدا ذره ای از خانمی ات کم نشود چه برانی همه را و چه بخوانی همه را تربت پای تو بودن چه به ما می آید پس چه بهتر سر راهت بنشانی همه را بشکند گر سر عشاق فدای سر تو همه ی ما به فدای نخی از معجر تو روح مناجات سلام علیک عمه سادات سلام علیک ما گداییم همه وقت نظر داشتنت خاک پاییم همه وقت گذر داشتنت آمدی مردم ایران به نوایی برسند ورنه جز اینکه بهانه ست سفر داشتنت علم شد تربت سجاده ی بیت النّورت حوزه ی علمیه شد لطف سحر داشتنت یک نفس در جگرت سوخت و شد روح الله برکت داشت چقدر، آهِ جگر داشتنت بر روی چشم همه جای شما محفوظ است احترام تو در این شهر خدا محفوظ است روح مناجات سلام علیک عمه سادات سلام علیک شاعر: علی اکبر لطیفیان
-
افلاکیان که سیر سماوات می کنند گرد سر بریده مناجات می کنند خوشبخت آنکسان که خدا را به وقت مرگ با ذکر یا حسین ملاقات می کنند محبت اهل ایمان کرد ما را بنازم عشق انسان کرد ما را میان حق و باطل مانده بودم حسین آمد مسلمان کرد ما را
-
دل را به عشق علی و آل علی داده ایم آماده ایم ما تا به ابد پشت این طایفه ایستاده ایم آماده ایم آماده ایم ، آماده ایم بادم علی یاحیدر ، هیئتامون میشه لشگر که برا ناموس مولا ، می زنیم از دشمنا سر سینه زن ها همگی یک دله جا نمونید از این قافله نصرمن الله و فتح قریب وقتی که فرمانده ابوفاضله کلنا فداک یا بنت علی از روز ازل عاشق یاریم، نجف زاده ایم آماده ایم ما گوش به فرماندهی رهبر آزاده ایم آماده ایم آماده ایم، آماده ایم میخونیم عمه ی سادات، بی بی جان رو ما حساب کن ما رو هم برا دفاع از، حرمتون انتخاب کن غصه ی ما غم دوریه تو سرامون عجب شوریه فکر و ذکر همه نوکرا که بیاییم سوی سوریه کلنا فداک یا بنت علی شاعر : حسین رحمانی ?
-
آرامشی دارم، وقتی تو باشی، سایه بالاسرم ارباب آرامشی دارم، وقتی که می بینم هنوزم نوکرم ارباب آرامشی دارم وقتی بمیرم از غمت کنج حرم ارباب مگه فرق می کنه کجا بمیرم، اگر کربلا نمیرم حاجت مرا روا کن ای امیرم مادرم با غم تو داده شیرم روضه تو کرده پیرم برای منم دعا کن، ای امیرم خیرالعمل یعنی، باید یه کاری هم کنم آقا منم واست خیرالعمل یعنی، می گیره بوی خون و غم پیراهنم واست خیرالعمل یعنی، تو معرکه خونی بشه جون و تنم واست آرزومه زیر علم بمیرم، وسط دو دم بمیرم عشقمه محرم تو ای امیرم بزار کرب و بلا حرم بمیرم با چشای نم بمیرم می کشه منو غم تو ای امیرم
تاکنون نظری ثبت نشده است.