شب شهادت امام حسن عسکری، مهدی رسولی

فروغ تولی اباصالح ستاره زهرا اباصالح اباصالح التماس دعا کربلا رفتی یاد ما هم باش

تقصیر ماست غیبت طولانی شما بغض گلو گرفته پنهانی شما بر شوره زار معصیتم گریه می کنم جانم فدای دیده بارانی شما پرونده ام برای شما دردسر شده وضع بدم دلیل پریشانی شما ای یوسف مدینه مرا حلال کن عفو و گذشت سنت کنعانی شما نشنیده یاد روضه گودال کرده ام دل می برد تلاوت روحانی شما این اشک روضه حال مرا خوب کرده است ردخور نداشت نسخه درمانی شما

اباصالح التماس دعا کربلا رفتی یاد ما هم باش مهربونم آقا جونم الهی دردت به جونم دعا کن که جا نمونم آقا جونم مهربونم الهی دردت به جونم از خدا همیشه خواستم که بیای تا من جوونم ترسم که بیایی و من آن روز نباشم ای کاش که جان را سر کوی تو ببازم دنبال توام یابن زهرا من مال توام یابن زهرا دنبال منی یابن زهرا تو مال منی یابن زهرا هر کس به کسی نازد و ما هم به تو نازیم ای کاش که جان را سر کوی تو ببازیم سایه ت به سرم یابن زهرا من منتظرم یابن زهرا ********************************* بده صدقه به راه خدا بده شب جمعه تو کرب و بلا ********************************* آقا به جان مادرت آن مادر غم پرورت دنبال حیدر می دوید از سینه اش خون می چکید شکر خدا زینب ندید ما را مرانی از درت یابن الحسن یابن الحسن

باز باصفا شده ای در حریمت برو بیا داری اربعین پا به پای کرب و بلا زائر و دسته عزا داری باز هم گنبد طلایی تو مثل مشهد ز دور معلوم است همه دانند زیر این گنبد مدفن دو امام معصوم است معرفت حکم می کند اینجا وقت گریه به رسم جود و کرم همه یادی کنیم این شبها از تمام مدافعان حرم تا ابد یادمان نخواهد رفت راه ما در مسیر عاشوراست در کنار دعای صاحبمان امنیت زیر سایه شهداست همه دلخوشی ما این است لااقل یک حسن حرم دارد صبح و ظهر و غروب سفره به پاست بس که صاحب حرم کرم دارد اهل بیت رسول این ایام به غم و غصه ها اسیر شدند راستی بین بچه های علی این حسنها چه زود پیر شدند چشم خود باز کرد و با گریه پسر خویش را نگاهی کرد دست انداخت دور گردن او لب او را روی لبش آورد زیر لب گفت الوداع پسرم بعد از این موسم جداییهاست این بیابان نشینی ماها همه اش ارث مادرم زهراست بعد از آنکه زدند مادر را جای او کنج بیت الاحزان شد شادی از خانواده ما رفت بیت الاحزان شبی که ویران شد تشنه قدری آب بودم من لب عطشان من تکان می خورد کی به پیش نگاهت ای بابا لب من چوب خیزران می خورد عمه ات هست و مادرت هم هست نه میان نگاههای حرام وای از ماجرای بزم شراب وای از ازدحام شهر شام آستین ها حجاب سر می شد بین آن گیر و دار در بازار چه کسی دیده است دعوای زن و یک نیزه دار در بازار عمه جانم عمه جانم عمه جان قد کمانم عمه جانم

دوباره جمعه های بیقراری دوباره اشک و آه و گریه زاری بیا که دیگه وقتشه آقاجون قدم رو چشم شیعه ها بذاری کی گفته انتظار یعنی نشستن و ناله زدن باید که شیعه ها برات سینه شونو سپر کنن بیا و تکیه کن به کعبه یکی یکی ما رو صدا کن غربت شیعه ناتمومه برای شیعه ها دعا کن یابن الحسن عجل لظهورک یه روز میای با شال سبز زهرا یه روز میای با ذوالفقار حیدر میای که با دستای مهربونت دنیا رو غرق نور کنی سراسر از سر دل داد می زنم یابن الحسن روحی فداک چه انتظار سختیه متی ترانا و نراک هیچی به غیر دیدنت نیست تسکین این سینه پر درد وارث بیرق لثارات با لشگر شهیدا برگرد یابن الحسن عجل لظهورک تو که امید قلب بی کسایی تو آخرین ذخیره خدایی یادش به خیر شهیدامون می گفتن سحرخیز مدینه کی می آیی بیا به خاطر کسی که روز و شب دعات می کرد به خاطر مادری که تو شعله ها صدات می کرد ای شفای سینه مولا امید آخریه مادر تو نمازت براش دعا کن این شبا بستریه مادر یابن الحسن عجل لظهورک

سلام ای پناه دل شیعه ها بازم عالمی مبتلای شماست ز شوق وصال حریم شما دل شیعه ها راهی سامرا آقا از سر لطفتون خیلیا کبوتر شدن تا حرم پر زدن شنیدم من از تک تک زائرا به لطف شما کربلا اومدن امیر دل مومنینی فدایی قرآن و دینی شما بانی روضه اربعینی یا ابالقائم یا امام عسکری تموم مسیرو خدا شاهده شدم روضه خون شما هر قدم زیر لب می گفتم الهی که من شب اربعین می رسیدم حرم چه شوری چه حالی چه غوغایی بود مسیری پر از رد پای شما مسیر شرافت مسیر شعور مسیر نجف بود الی کربلا امیر دل مومنینی فدایی قرآن و دینی شما بانی روضه اربعینی یا ابالقائم یا امام عسکری نمیشه فراموشم آقا شبی دلم جز شما جای هیچ کس نبود همون شب که تا دم دمای سحر تمام حواسم به شیش گوشه بود همون جا همه عقده هام وا شد و با چشمای بارونی گفتم خدا انشالله که سال دیگه اربعین با مهدی زهرا بیای کربلا امیر دل مومنینی فدایی قرآن و دینی شما بانی روضه اربعینی یا ابالقائم یا امام عسکری

تبری متونش به ما یاد داد به دشمن شناسی توجه کنیم اگر پیرو سیره حیدریم به بعد سیاسی توجه کنیم تبری همان فرصتی است که همه به تفکر تعلق دهیم بیاییم و شمر دیروز را در امروزی آن تطابق دهیم تبری همان گنج جاوید ماست که در سینه ما نهفته شده همان خط نابی که در مکتب امامان معصوم گفته شده به نام برائت بر این پیکره بیفتد خراشی پسندیده نیست نخواندی مگر در روایاتمان که دشمن تراشی پسندیده نیست علی را مبادا که تنها کنی در این فتنه ها مثل عمار باش کمی فکر وحدت کمی فکر دین کمی مالک اشتر یار باش به نهج البلاغه سفر کن بخوان دفاع از ولایت کلام ولی است حقوق نجومی و اشرافیت به والله که حق خوری از علی است