- 3317
- 1000
- 1000
- 1000
معدن درد و غمم یار اگر بگذارد
مرثیه سرایی میثم مطیعی در رثای امام حسن مجتبی علیه السلام
معدن درد و غمم، یار اگر بگذارد!
سینه، این مخزن اسرار، اگر بگذارد!
دوست دارم که در آغوش تو آرام شوم
زهر، این هند جگر خوار، اگر بگذارد!
شاد گردد دلم از شوق وصال مادر
خاطرات در و دیوار اگر بگذارد!
بی سپاهم من و سردار غریب وطنم
این همه یار جفاکار اگر بگذارد
تن و تابوت مرا تیر به هم خواهد دوخت
دست عباس علمدار اگر بگذارد!
تا ابد قول بده یاور زینب باشی
خنجر شمر ستمکار اگر بگذارد!
میرود گریه کُنَت سوی بهشت تو حسین
سر روی خاک تو یک بار اگر بگذارد!
معدن درد و غمم، یار اگر بگذارد!
سینه، این مخزن اسرار، اگر بگذارد!
دوست دارم که در آغوش تو آرام شوم
زهر، این هند جگر خوار، اگر بگذارد!
شاد گردد دلم از شوق وصال مادر
خاطرات در و دیوار اگر بگذارد!
بی سپاهم من و سردار غریب وطنم
این همه یار جفاکار اگر بگذارد
تن و تابوت مرا تیر به هم خواهد دوخت
دست عباس علمدار اگر بگذارد!
تا ابد قول بده یاور زینب باشی
خنجر شمر ستمکار اگر بگذارد!
میرود گریه کُنَت سوی بهشت تو حسین
سر روی خاک تو یک بار اگر بگذارد!
تاکنون نظری ثبت نشده است.