- 885
- 1000
- 1000
- 1000
دست و پا میزنم و خورده گره کاره دلم
مرثیه خوانی شهادت امام محمد تقی (ع) با صدای حسین سازور، سال 1388
متن شعر:
دست و پا میزنم و خورده گره کاره دلم
تیشه غم به سرم ریخته آوار دلم
این چه زهری است خدایا جگرم آب شود
عرش می سوزد و می گرید از این نار دلم
آب مهریه زهراست ولی از چه سبب
تشنه لب کشت مرا محرم اسرار دلم
لب من خون شد و اما لب من چوب نخورد
گر چه کس نیست در این حجره مددکار دلم
غربت فاطمه ارثی است که من هم بردم
چون حسن سوختم از سوز شرر بار دلم
متن شعر:
دست و پا میزنم و خورده گره کاره دلم
تیشه غم به سرم ریخته آوار دلم
این چه زهری است خدایا جگرم آب شود
عرش می سوزد و می گرید از این نار دلم
آب مهریه زهراست ولی از چه سبب
تشنه لب کشت مرا محرم اسرار دلم
لب من خون شد و اما لب من چوب نخورد
گر چه کس نیست در این حجره مددکار دلم
غربت فاطمه ارثی است که من هم بردم
چون حسن سوختم از سوز شرر بار دلم
تاکنون نظری ثبت نشده است.