- 766
- 1000
- 1000
- 1000
در انتهای یک شب مهتاب پرسکوت
مرثیه خوانی شهادت امام علی (ع) با صدای حسن خلج، سال 1388
متن شعر:
در انتهای یک شب مهتاب و پرسکوت
وقت سحر که بانگ موذن رسد بگوش
در خلوت و سکوت شبستان مسجدی
مردی نشسته است چو شب ساکت و خموش
مردی که شد پدید در او مقصد وجود
مردی که مظهر کرم و علم و دانش است
مردی که شد عیان ز رخش مظهر خدا
مردی که رمز زندگی و آفرینش است
او با خدای خویش به راز و نیاز بود
فارغ زهای و هوی جهان و جهانیان
می بود غرق پهنه ی دریای عشق و شور
عشقی که عاجز است ز توصیف او بیان
ناگه ز پشت پایه همان مردک عرب
جستی زد و پرید چو روباه از کمین
متن شعر:
در انتهای یک شب مهتاب و پرسکوت
وقت سحر که بانگ موذن رسد بگوش
در خلوت و سکوت شبستان مسجدی
مردی نشسته است چو شب ساکت و خموش
مردی که شد پدید در او مقصد وجود
مردی که مظهر کرم و علم و دانش است
مردی که شد عیان ز رخش مظهر خدا
مردی که رمز زندگی و آفرینش است
او با خدای خویش به راز و نیاز بود
فارغ زهای و هوی جهان و جهانیان
می بود غرق پهنه ی دریای عشق و شور
عشقی که عاجز است ز توصیف او بیان
ناگه ز پشت پایه همان مردک عرب
جستی زد و پرید چو روباه از کمین
تاکنون نظری ثبت نشده است.